eitaa logo
حسینیه مقتل
4.9هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
323 ویدیو
63 فایل
تماس با مدیر : @mostafapi1 حسینیه مقتل در تلگرام: https://t.me/hosenih_maghtal حسینیه مقتل در ایتا: eitaa.com/hosenih_maghtal 🔻 پیج حسینیه مقتل در اینستاگرام : https://www.instagram.com/payegahe_hoseinieh_maghtal
مشاهده در ایتا
دانلود
✅طبق نقل تاریخ، امام علی(ع) در دو جا با صورت مبارک بر زمین افتاده اند. اما بسی جای تعجب است، که این دو جا در میدان جنگ و نبرد نبوده است. 👇🏻چون امام علی(ع) در بخشی از نامه ای که به عثمان بن حُنیف، حاکم بصره نوشته بود، فرمود : ▪️《وَاللهِ لَو تَظَاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلَی قِتَالِی لَمَّا وَلَّیتُ عَنْهَا!》 🔺به خدا سوگند! اگر تمام عرب به قصد قتال من، پشت در پشت هم درآیند و مقابل من قرار بگیرند، و علیه من شمشیر بکشند، هرگز به آنها پشت نمی کنم و از مقابلشان نمی گریزم.(۱) امام علی(ع) با این یک جمله، معرفی شد! اما باید این دو جائی که حضرت(ع) در آن با صورت به زمین افتاده است، باید حادثه سنگینی باشد که حضرت(ع) را مجبور به افتادن به این حالت کرده است. 1⃣جایی که ابن ملجم لعین در صبح روز نوزدهم سال ۴۰ هجری، در حین نماز، به امام علی(ع) حمله ور شد، و با شمشیر سمّی، ضربتی سنگین بر فرق مبارک (ع) زد، که تاریخ می نویسد : ▪️《فَضَرَبَهُ بِالسَّيْفِ عَلَى أُمِّ رَأْسِهِ》 🔺پس ابن ملجم با شمشیر بر فرق سر مبارک امام علی(ع) فرود آورد.(۲) ▪️《ثُمَّ أَخَذَتِ الضَّرْبَةُ إِلَى مَفْرَقِ رَأْسِهِ إِلَى مَوْضِعِ السُّجُودِ، فَلَمَّا أَحَسَّ الْإِمَامُ(ع) بِالضَّرْبِ لَمْ يَتَأَوَّهْ وَ صَبَرَ وَ احْتَسَبَ وَ وَقَعَ عَلَى وَجْهِه‏》 🔺پس ضربه ی شمشیر آن لعین، سر مبارک امام علی(ع) را تا سجده گاهِ آن حضرت(ع) شکافت. پس در این هنگام، امام(ع) اثر ضربه ای را که عادتاً قابل تحمل نبود، احساس کرد. اندکی صبر کرد و به همان اکتفاء نمود و ناگهان با صورت بر زمین افتاد.(۳) 2⃣ بعد از اینکه متوجه شد حضرت فاطمه(س) از دنیا رفته است، بلافاصله حسنین(ع) را به دنبال پدرشان به مسجد فرستاد و گفت : ▪️《يَا ابْنَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص)! انْطَلِقَا إِلَى أَبِيكُمَا عَلِيٍّ(ع) فَأَخْبِرَاهُ بِمَوْتِ أُمِّكُمَا!》 🔺ای فرزندان پیامبر اکرم(ص) نزد پدرتان بروید و او را از رحلت مادرتان، آگاه سازید. در این هنگام، حسنین(ع) سراسیمه وارد مسجد شدند و امام علی(ع) وقتی حالت پریشانی آنان را دید و از آنان پرسید : ▪️《مَا الخَبَرُ؟》 🔺چه اتفاقی افتاده است؟ آنان گفتند : ▪️《قَدْ مَاتَتْ أُمُّنَا فَاطِمَةُ(س)!》 🔺مادرمان فاطمه(ع) از دنیا رفته است وقتی امام علی(ع) این سخن آنان را شنید، در این هنگام ؛ ▪️《فَوَقَعَ عَلِيٌّ(ع) عَلَى وَجْهِهِ》 🔺علی(ع) با صورت بر زمین افتاد.(۴) 📚منابع : ۱)امالی شیخ صدوق، ص۵۱۴ ۲)اعلام الوری طبرسی، ج۱، ص۳۰۹ ۳)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۵۹ ۴)کشف الغمه اربلی، ج۱، ص۵۰۰ ع ع @hosenih_maghtal
علیه السلام 🔹... (فرمایش پیامبر (ص) درباره حضرت علی "علیه السلام") 🔸الأمالى، مفيد به نقل از : على بن ابى طالب عليه السلام خدمت آمد و اجازه ورود خواست. پيامبر صلى الله عليه و آله اذن نداد. بار ديگر اجازه خواست. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «اى على! داخل شو». چون وارد شد، پيامبر خدا به سوى او بلند شد، او را در آغوش گرفت و ميان دو چشمش را بوسيد و فرمود: «پدرم فداى شهيد! پدرم فداى تنهاىِ شهيد!». ------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸الأمالي للمفيد عن عائشة: جاءَ عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ عليه السلام يَستَأذِنُ عَلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله فَلَم يَأذَن لَهُ، فَاستَأذَنَ دَفعَةً اخرى، فَقالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: ادخُل يا عَلِيُّ. فَلَمّا دَخَلَ قامَ إلَيهِ رَسول اللّهِ صلى الله عليه و آله فَاعتَنَقَهُ وقَبَّلَ بَينَ عَينَيهِ وقالَ: بِأَبِيَ الشَّهيدُ، بَأَبِيَ الوَحيدُ الشَّهيدُ. -------------------------------------------------- 📘 للمفيد: ص 72 ح 6،بحارالأنوار: ج 38 ص 306 ح 7. علیه السلام ص ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com
علیه السلام 🔹 🔸از لوط بن يحيى: عليه السلام‏ ساعتى طولانى بی‏هوش بود و به ‏هوش آمد (پيامبر خدا نيز چنين بود، يعنى ساعتى طولانى بی‏هوش می‏شد و دوباره به ‏هوش می آمد؛ چرا كه آن حضرت هم مسموم شده بود). چون به هوش آمد، امام حسن عليه السلام ظرف شيرى به وى داد. اندكى از آن نوشيد. سپس آن را از دهانش دور ساخت و فرمود: نزد اسيرتان ببريد. سپس به حسن عليه السلام فرمود: فرزندم! به حقّى كه بر تو دارم، قَسمت می‏دهم كه آب و غذايش را خوب قرار دهيد و تا لحظه مرگ من با او مدارا كنيد. از آنچه خود می‏خورى و می‏نوشى به او هم بخوران و بنوشان تا برتر از او باشى. در آن هنگام شير نزد ابن ملجم بردند و آنچه را امير مؤمنان درباره او گفته بود، به او خبر دادند. ------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸عن ابن يحيى: اغمِيَ عَلَيهِ ساعَةً طَويلَةً و أفاقَ وكَذلِكَ كانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله يُغمى عَلَيهِ ساعَةً طَويلَةً ويُفيقُ اخرى؛ لِأَنَّهُ صلى الله عليه و آله كانَ مَسموما فَلَمّا أفاقَ ناولَهُ الحَسَنُ عليه السلام قَعباًمِن لَبَنٍ، فَشَرِبَ مِنهُ قَليلًا ثُمَّ نَحّاهُ عَن فيهِ وقالَ: احمِلوهُ إلى أسيرِكُم، ثُمَّ قالَ لِلحَسَنِ عليه السلام: بِحَقّي عَلَيكَ يا بُنَيَّ إلّا ما طَيَّبتُم مَطعَمَهُ ومَشرَبَهُ، وَارفُقوا بِهِ إلى حينِ مَوتي، وتُطعِمُهُ مِمّا تَأكُلُ وتَسقيهِ مِمّا تَشرَبُ حَتّى تَكونَ أكرَمَ مِنهُ، فَعِندَ ذلِكَ حَمَلوا إلَيهِ اللَّبَنَ و أخبَروهُ بِما قالَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام في حَقِّه‏. -------------------------------------------------- 📘 الأنوار ج 42 ص 289 علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com
علیه السلام 🔹 به پس از ضربت خوردن حضرت امیر (علیه السلام) 🔸ترجمه: تاريخ الطبرى به نقل از اسماعيل بن راشد: 🔹 مردم به حضور حسن عليه السلام آمدند و از حادثه ‏اى كه براى على عليه السلام پيش آمده بود، بی‏تاب بودند. در همان حال كه ابن ملجم هم دست بسته در برابرش بود، امّ كلثوم دختر على عليه السلام با گريه خطاب به او گفت: 😭 اى دشمن خدا! پدرم را باكى نيست [و بهبود خواهد يافت‏]. خدا تو را خوار می‏كند. ▪️گفت: پس بر چه كس گريه می‏كنى؟ به خدا سوگند، شمشير را به هزار [درهم‏] خريدم و با هزار [درهم‏] آن را زهراگين كردم. اگر اين ضربت بر همه اهل شهر وارد می‏شد، يكى هم زنده نمی‏ماند. ------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸تاريخ الطبري عن إسماعيل بن راشد: إنَّ النّاسَ دَخَلوا عَلَى الحَسَنِ فَزِعينَ‏ لِما حَدَثَ مِن أمرِ عَلِيٍّ، فَبَينَما هُم عِندَهُ وَابنُ مُلجَمٍ مَكتوفٌ بَينَ يَدَيهِ إذ نادَتهُ امُّ كلثُومٍ بِنتُ عَلِيٍّ وهِيَ تَبكي: أي عَدُوَّ اللّهِ! لا بَأسَ عَلى أبي، وَاللّهُ مُخزيكَ، قالَ: فَعَلى مَن تَبكينَ؟ وَاللّهِ لَقَدِ اشتَرَيتُهُ بِأَلفٍ، وسَمَمتُهُ بِأَلفٍ، ولَو كانَت هذِهِ الضَّربَةُ عَلى جَميعِ أهلِ المِصرِ ما بَقِيَ مِنهُم أحَدٌ. -------------------------------------------------- 📘 الطبري: ج 5 ص 146، المعجم الكبير: ج 1 ص 99 ح 168، الكامل في التاريخ: ج 2 ص 436، مقاتل الطالبيّين: ص 49 عن عبد اللّه بن محمّد الأزدي؛ الإرشاد: ج 1 ص 21 كلاهما نحوه وراجع الطبقات الكبرى: ج 3 ص 37 واسد الغابة: ج 4 ص 113 الرقم 3789 والكامل للمبرّد: ج 3 ص 1119 وتاريخ دمشق: ج 42 ص 559. علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com
علیه السلام 🔹 شریف حضرت علی (ع) و گفتگو با کبری (س) راجع به اهل بیت ترجمه: حضرت زينب سلام اللَّه عليها فرمود: زمانى كه ‏_ملجم‏ (لعنه اللَّه عليه) پدرم را ضربت زد و من اثر مرگ را در آن ‏حضرت مشاهده كردم.... پدرم به من فرمود: گويا: من تو و دختران اهل بيت تو را در اين شهر اسير و ذليل و خاشع می ‏بينم. ‏😭شما مي ترسيد از اينكه مبادا مردم شما را بربايند. ▪️صبركنيد! ▪️صبركنيد! ‏ به حق آن خدائی كه حبه را مي شكافد و بشر را می آفريند در آن روز غير از شما و دوستان و شيعيان شما دوستی در روی زمين براى خدا نخواهد بود.‏ ------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸قَالَتْ زَيْنَبُ فَلَمَّا ضَرَبَ ابْنُ مُلْجَمٍ لَعَنَهُ اللَّهُ أَبِي وَ رَأَيْتُ عَلَيْهِ أَثَرَ الْمَوْتِ‏مِنْهُ ... فَقَالَ يَا بُنَيَّةِ الْحَدِيثُ كَمَا حَدَّثَتْكِ أُمُّ أَيْمَنَ وَ كَأَنِّي بِكِ ‏وَ بِنِسَاءِ أَهْلِكِ سَبَايَا بِهَذَا الْبَلَدِ  أَذِلَّاءَ خَاشِعِينَ‏ تَخافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ‏ النَّاسُ‏ فَصَبْراً صَبْراً فَوَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ مَا لِلَّهِ عَلَى ‏ظَهْرِ الْأَرْضِ يَوْمَئِذٍ وَلِيٌّ غَيْرُكُمْ وَ غَيْرُ مُحِبِّيكُمْ وَ شِيعَتِكُم‏.‏ -------------------------------------------------- 📘 ، ابن قولویه قمی، ص 266‏ علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com
علیه السلام 🔹 پس از ضربت خوردن: 🔻؟ 🔸تاريخ الطبرى به نقل از اسماعيل بن راشد: ▪️على عليه السلام فرمود: 🔺«آن مرد ( ) را بياوريد». 🔸او را نزد على عليه السلام آوردند. سپس فرمود: 🔹«اى دشمن خدا! آيا به تو نيكى نكرده بودم؟». ▪️گفت: چرا. 🔸فرمود: «پس چه چيزى تو را بر اين كار وا داشت؟». ▪️گفت: چهل روز تيغ خود را تيز كردم و از خدا خواستم كه با آن، بدترينِ خلقش كشته شود! 🔹حضرت فرمود: «جز اين نمیبينم، كه با همين تيغ كشته میشوى و تو را نمی‏بينم، جز اين‏كه از بدترين خلقِ خدايى. ------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸تاريخ الطبري عن إسماعيل بن راشد: قالَ عَلِيٌّ: عَلَيَّ بِالرَّجُلِ [ابنِ مُلجَمٍ‏]، فَادخِلَ عَلَيهِ، ثُمَّ قالَ: أي عَدُوَّ اللّهِ، أ لَم احسِن‏ إلَيكَ‏؟! قالَ: بَلى، قالَ: فَما حَمَلَكَ عَلى هذا؟ قالَ: شَحَذتُهُ أربَعينَ صَباحا، وسَألتُ اللّهَ أن يَقتُلَ بِهِ شَرَّ خَلقِهِ، فَقالَ عليه السلام: لا أراكَ إلّا مَقتولًا بِهِ، ولا أراكَ إلّا مِن شَرِّ خَلقِهِ. -------------------------------------------------- 📘 الطبري: ج 5 ص 145، المعجم الكبير: ج 1 ص 99 ح 168، الكامل في التاريخ: ج 2 ص 435، مقتل أمير المؤمنين: ص 30 ح 6 عن عمر بن عبد الرحمن بن نفيع بن جعدة بن هبيرة، المناقب للخوارزمي: ص 383 ح 401، البداية والنهاية: ج 7 ص 328. علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com
علیه السلام 🔹 پس از ضربت خوردن امیرالمومنین (ع) 🔸بحار الأنوار به نقل از لوط بن يحيى، از استادان حديثش، از محمّد بن حنفيّه: پدرم على عليه السلام فرمود: «مرا به محلّ نمازم در خانه‏ ام ببريد». او را به آن جا برديم، در حالی‏كه بيمار بود و مردم در پيرامون او و در غمى بزرگ، گريان و اندوهگين بودند، به حدّى كه از شدّت گريه و شيون در آستانه مرگ قرار داشتند. ------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸عن محمّد ابن الحنفيّة: إنَّ أبي عليه السلام قالَ: احمِلوني إلى مَوضِعِ مُصَلّايَ في مَنزِلي. قالَ: فَحَمَلناهُ إلَيهِ وهُوَ مُدنِفٌ وَالنّاسُ حَولُهُ، وهُم في أمرٍ عَظيمٍ باكينَ مَحزونينَ، قَد أشرَفوا عَلَى الهَلاكِ مِن شِدَّةِ البُكاءِ وَالنَّحيبِ. -------------------------------------------------- 📘، علامه محمد باقر مجلسی؛ج 42 ص 288. علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com
علیه السلام 🔹 بعد از واقعه در مکه جمع شدند ، هر روز بر کشتگان نهروان میگریستند ، یک روز گفتند : علی(علیه السلام) و کار این امت را پریشان ساختند اگر هر دو را می کشتیم این امت را از زحمت ایشان آسوده می ساختیم... 🔸شخصی گفت به خدا عمروبن عاص کم از ایشان نیست بلکه اصل و ریشه فساد و فتنه اوست... 🔹پس قرار شد هر سه تن را باید کشت. ▪️ لعین گفت : من علی(علیه السلام) را میکشم. ▪️حجاج بن عبدالله گفت : من معاویه را میکشم. ▪️عمرو بن بکر تمیمی گفت : من عمروعاص را میکشم... 🔸در شب حجاج وقتی که معاویه در رکوع یا سجود نماز بود ، تیغ کشید و بر ران معاویه زد. حجاج را دستگیر کردند. معاویه ملعون به شکرانه قتل علی(علیه السلام) حجاج را آزاد کرد. 🔹تمیمی منتظر عمروعاص در مسجد بود که آن شب قولنجی کرد و از قضا نتوانست به مسجد برود و بجای خود قاضی مصر را برای امامت نماز فرستاد. تمیمی که فکر میکرد عمروعاص پیش نماز است قاضی را به خون غلطان کرد و سپس دستگیر شد. تمیمی را گردن زدند. 🔸اما ابن ملجم با همدستی چند تن دیگر و در هوس وصال ملعونه عزم خویش را جزم کرد و چون علی(علیه السلام) در رکعت اول سر از سجده برداشت ابن ملجم با ضربتی فرق مبارک تا موضع سجده را شکافت... 😭 حضرت فرمود : بسم الله و باالله و علی ملت رسول الله فُزتُ وَ رَبِّ الکعبه... ابن ملجم هم دستگیر شد. -------------------------------------------------- 📘 علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com
علیه السلام 🔹در شب سنه چهلم از هجرت در وقت طلوع صبح از دست شقی ترین امت مرادی لعین ، ضربت خورد. 🔸چون ثلثی از شب بیست یکم آن ماه گذشت روح مقدسش به ریاض جنان پرواز کرد. 🔹مدت عمر شریفش شصت و سه سال بوده. 🔸ده ساله بود که حضرت رسول به پیامبری مبعوث گردید و به آن حضرت ایمان آورد. 🔹بعد از بعثت ۱۳ سال با پیامبر در مکه ماند و بعد از هجرت به مدینه با آن حضرت ۱۰ سال در مدینه بود. 🔸در آخرین سال به مصیبت حضرت رسول مبتلا شد . 🔹بعد از پیامبر(ص) سی سال زندگی کرد. 🔸دو سال و چهار ماه در خلافت ابوبکر و ۱۱سال در خلافت عمر و ۱۲ سال در خلافت عثمان به سر برد. 🔸خلافت ظاهری آن حضرت قریب به ۵ سال طول کشید که در اکثر آن با منافقین مشغول قتال بود. -------------------------------------------------- 📘 علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com
علیه السلام 🔹 پس از ضربت خوردن .... 🔸ترجمه: بحار الأنوار به نقل از لوط بن يحيى، از اساتيد روايتش: چون امام عليه السلام ضربت را حس كرد، نناليد، صبر كرد و به‏ حساب خدا و اجر او گذاشت و به رو افتاد، و در حالى كه كسى نزد او نبود، می‏گفت: ▪️«بِسم اللّه وباللّهِ وَعلى ملّةِ رسولِ اللّه!». ▪️سپس فرياد كشيد: « ، مرا كُشت. به خداى كعبه، اين ملعونِ يهودى‏ زاده [1] مرا كُشت. اى مردم! ابن ملجم از دستتان نگريزد ...». 🔺چون مردم صداى ضجّه را شنيدند، هر كه در مسجد بود، به سمت او دويد. همه میچرخيدند و از شدّت و وحشت فاجعه، نمی‏دانستند كجا می‏روند. 🔸دور على عليه السلام را گرفتند، در حالى كه سرش را با پارچه می‏ بست و خون بر صورت و محاسنش جارى بود و محاسنش به خونش رنگين شده بود و می‏فرمود: ✳️«اين، همان است كه خدا و پيامبرش وعده داده بودند، و خدا و رسولْ راست گفتند ...». 🔹مردم وارد مسجد جامع كوفه شدند. امام حسن عليه السلام را ديدند كه سر پدرش بر دامن اوست، خون‏ها را شسته و جاى ضربت را بسته؛ ولى همچنان از آن خون بيرون می‏زند و رنگ چهره‏اش هرچه بيشتر سفيد متمايل به زرد می‏شود، با گوشه چشم به آسمان می‏نگرد و زبانش به تسبيح خدا و توحيد او گوياست و میگويد: ▪️«از تو می‏خواهم، اى خداى بلند مرتبه برتر!».امام حسن عليه السلام سر او را بر دامن گرفت. ديد كه از هوش رفته است. 😭در آن لحظه به شدّت گريست و شروع كرد به بوسيدن چهره و بين دو چشم و جايگاه سجده پدرش. 😭قطراتى از اشك ديدگانش بر صورت اميرمؤمنان چكيد. ديدگان را گشود و او را گريان ديد. 🔸فرمود: «پسرم! اين گريه چيست؟ پسرم! از اين روز به بعد، بر پدرت نگران نباش. اينك اين جدّت محمّد مصطفى است و اينها خديجه و فاطمه و حوريان بهشتی ‏اند كه همه حلقه زده و منتظر قدوم پدرت هستند. 🔹 راحت و آسوده باش و چشمت روشن باد! دست از گريه بدار كه صداى ناله فرشتگان به آسمان بلند است. 😭فرزندم! بر پدرت بیتابى می‏كنى، در حالى كه فردا پس از من مسموم و مظلوم، كشته خواهى شد و برادرت همين‏گونه با شمشير كشته خواهد شد و به جدّ و پدر و مادرتان مى‏ پيونديد؟». ------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸بحار الأنوار عن لوط بن يحيى عن أشياخه: فَلَمّا أحَسَّ الإِمامُ بِالضرَّبِ لَم يَتَأَوَّه وصَبَرَ وَاحتَسَبَ، ووَقَعَ عَلى وَجهِهِ ولَيسَ عِندَهُ أحَدٌ قائِلًا: بِسمِ اللّهِ وبِاللّهِ وعَلى مِلَّةِ رَسولِ اللّهِ، ثُمَّ صاحَ وقالَ: قَتَلَنِي ابنُ مُلجَمٍ قَتَلَنِي اللَّعينُ ابنُ اليَهودِيَّةِ ورَبِّ الكَعبَةِ، أيُّهَا النّاسُ لا يَفوتَنَّكُمُ ابنُ مُلجَمٍ .... فَلَمّا سَمِعَ النّاسُ الضَّجَّةَ ثارَ إلَيهِ كُلُّ مَن كانَ فِي المَسجِدِ، وصاروا يَدورونَ ولا يَدرونَ أينَ يَذهَبونَ مِن شِدَّةِ الصَّدمَةِ وَالدِّهشَةِ، ثُمَّ أحاطوا بِأَميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام وهُوَ يَشُدَّ رَأسَهُ بِمِئزَرِهِ، وَالدَّمُ يَجري عَلى وَجهِهِ ولِحيَتِهِ، وقَد خُضِبَت بِدِمائِهِ وهُوَ يَقولُ: هذا ما وَعَدَ اللّهُ ورَسولُهُ وصَدَقَ اللّهُ ورَسولُهُ .... فَدَخَلَ النّاسُ الجامِعَ فَوَجَدُوا الحَسَنَ ورَأسَ أبيهِ في حِجرِهِ، وقَد غَسَلَ الدَّمَ عَنهُ وشَدَّ الضَّربَةَ وهِيَ بَعدَها تَشخَبُ دَماً، ووَجهُهُ قَد زادَ بَياضاً بِصُفرَةٍ، وهُوَ يَرمُقُ السَّماءَ بِطَرفِهِ ولِسانِهِ يُسَبِّحُ اللّهَ ويُوَحِّدُهُ، وهُوَ يَقولُ: أسأَلُكَ يا رَبِّ الرَّفيعَ الأَعلى فَأَخَذَ الحَسَنُ عليه السلام رَأسَهُ في حِجرِهِ فَوَجَدَهُ مَغشِيّاً عَلَيهِ، فَعِندَها بَكى بُكاءً شَديداً وجَعَلَ يُقَبِّلُ وَجهَ أبيهِ وما بَين عَينَيهِ ومَوضِعَ سُجودِهِ، فَسَقَطَ مِن دُموعِهِ قَطَراتٌ عَلى وَجهِ أميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام، فَفَتَحَ عَينَيهِ فَرَآهُ باكِياً، فَقالَ لَهُ: يا بُنَيَّ ياحَسَنُ ما هذَا البُكاءُ؟ يا بُنَيَّ لارَوعُ عَلى أبيكَ بَعدَ اليَومِ، هذا جَدُّكَ مُحَمَّدٌ المُصطَفى وخَديجَةُ وفاطِمَةُ وَالحورُ العينُ مُحدِقونَ مُنتَظِرونَ قُدومَ أبيكَ، فَطِب نَفساً وقَرَّ عَيناً، وَاكفُف عَنِ البُكاءِ فَإِنَّ المَلائِكَةَ قَدِ ارتَفَعَت أصواتَهُم إلَى السَّماءِ، يا بُنَيَّ أ تَجزَعُ عَلى أبيكَ وغَداً تُقتَلُ بَعدي مَسموماً مَظلوماً؟ ويُقتَلُ أخوكَ بِالسَّيفِ هكَذا، وتَلحَقانِ بِجَدِّكُما و أبيكُما وامِّكُما. -------------------------------------------------- 📘، علامه محمد باقر مجلسی؛ج 42 ص 281. ✳️توضیحات تکمیلی در پست پایین👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com
علیه السلام 🔹(ع) را از خواب بیدار نمود 🔸و نیز عبد اللَّه بن موسى (به یك واسطه) از حسن بصرى حدیث كند كه گفت: امیر المؤمنین على علیه السّلام آن شبى كه در صبحش كشته شد (همه شب را) بیدار بود، و بر خلاف عادتى كه داشت آن شب براى نماز شب به مسجد نرفت، پس دخترش ام كلثوم به وى عرض كرد: این چیست كه (امشب) خواب را از شما گرفته؟ 🔹فرمود:اگر امشب را به صبح برسانم كشته خواهم شد، (تا اینكه) ابن نباح (اذان گوى آن حضرت آمد) و اذان نماز (صبح را) گفت، حضرت كمى راه (به طرف مسجد) رفت و برگشت، ام كلثوم به وى عرض كرد: دستور فرما جعدة (كه خواهرزاده آن حضرت بود) با مردم نماز بخواند؟ فرمود: آرى دستور دهید (امروز) جعده با مردم نماز بخواند، سپس فرمود: از مرگ گریزى نیست و خود به مسجد رفت، و آن مرد (یعنى ابن ملجم) تمام آن شب (در مسجد) بیدار بود و چشم به راه و مترصد آن حضرت بود، و چون نسیم سحرگه وزید خوابش برد، أمیر المؤمنین علیه السّلام (وارد مسجد شد) و با پاى خود او را جنبش داده فرمود: نماز، پس بر خواست و آن حضرت را ضربت زد. ------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸وَ رَوَى عُبَیْدُ اللَّهِ بْنُ مُوسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ دِینَارٍ عَنِ الْحَسَنِ الْبَصْرِیِّ قَالَ سَهِرَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع فِی اللَّیْلَةِ الَّتِی قُتِلَ فِی صَبِیحَتِهَا وَ لَمْ یَخْرُجْ إِلَى الْمَسْجِدِ لِصَلَاةِ اللَّیْلِ عَلَى عَادَتِهِ فَقَالَتْ لَهُ ابْنَتُهُ أُمُّ كُلْثُومٍ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَیْهَا مَا هَذَا الَّذِی قَدْ أَسْهَرَكَ فَقَالَ إِنِّی مَقْتُولٌ لَوْ قَدْ أَصْبَحْتُ وَ أَتَاهُ ابْنُ النَّبَّاحِ فَآذَنَهُ بِالصَّلَاةِ فَمَشَى غَیْرَ بَعِیدٍ ثُمَّ رَجَعَ فَقَالَتْ لَهُ ابْنَتُهُ أُمُّ كُلْثُومٍ مُرْ جَعْدَةَ فَلْیُصَلِّ بِالنَّاسِ قَالَ نَعَمْ مُرُوا جَعْدَةَ فَلْیُصَلِّ ثُمَّ قَالَ لَا مَفَرَّ مِنَ الْأَجَلِ فَخَرَجَ إِلَى الْمَسْجِدِ وَ إِذَا هُوَ بِالرَّجُلِ قَدْ سَهِرَ لَیْلَتَهُ كُلَّهَا یَرْصُدُهُ فَلَمَّا بَرَدَ السَّحَرُ نَامَ فَحَرَّكَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع بِرِجْلِهِ وَ قَالَ لَهُ الصَّلَاةَ فَقَامَ إِلَیْهِ فَضَرَبَهُ‏ -------------------------------------------------- 📘 فی معرفة حجج الله على العباد، ج‏1، ص: 15 علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com