eitaa logo
حسینیه مقتل
4.9هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
317 ویدیو
63 فایل
تماس با مدیر : @mostafapi1 حسینیه مقتل در تلگرام: https://t.me/hosenih_maghtal حسینیه مقتل در ایتا: eitaa.com/hosenih_maghtal 🔻 پیج حسینیه مقتل در اینستاگرام : https://www.instagram.com/payegahe_hoseinieh_maghtal
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام 🔹 شریف حضرت علی (ع) و گفتگو با کبری (س) راجع به اهل بیت ترجمه: حضرت زينب سلام اللَّه عليها فرمود: زمانى كه ‏_ملجم‏ (لعنه اللَّه عليه) پدرم را ضربت زد و من اثر مرگ را در آن ‏حضرت مشاهده كردم.... پدرم به من فرمود: گويا: من تو و دختران اهل بيت تو را در اين شهر اسير و ذليل و خاشع می ‏بينم. ‏😭شما مي ترسيد از اينكه مبادا مردم شما را بربايند. ▪️صبركنيد! ▪️صبركنيد! ‏ به حق آن خدائی كه حبه را مي شكافد و بشر را می آفريند در آن روز غير از شما و دوستان و شيعيان شما دوستی در روی زمين براى خدا نخواهد بود.‏ ------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸قَالَتْ زَيْنَبُ فَلَمَّا ضَرَبَ ابْنُ مُلْجَمٍ لَعَنَهُ اللَّهُ أَبِي وَ رَأَيْتُ عَلَيْهِ أَثَرَ الْمَوْتِ‏مِنْهُ ... فَقَالَ يَا بُنَيَّةِ الْحَدِيثُ كَمَا حَدَّثَتْكِ أُمُّ أَيْمَنَ وَ كَأَنِّي بِكِ ‏وَ بِنِسَاءِ أَهْلِكِ سَبَايَا بِهَذَا الْبَلَدِ  أَذِلَّاءَ خَاشِعِينَ‏ تَخافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ‏ النَّاسُ‏ فَصَبْراً صَبْراً فَوَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ مَا لِلَّهِ عَلَى ‏ظَهْرِ الْأَرْضِ يَوْمَئِذٍ وَلِيٌّ غَيْرُكُمْ وَ غَيْرُ مُحِبِّيكُمْ وَ شِيعَتِكُم‏.‏ -------------------------------------------------- 📘 ، ابن قولویه قمی، ص 266‏ علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com
علیه السلام 🔹یاعلی! به زودی 🔸جابر بن عبد الله انصارى می ‏گويد: سه روز پيش از رحلت رسول خدا (ص) شنيدم که به على بن ابى ‏طالب چنين فرمود: اى پدر دو ريحانه! تو را نسبت به اين دو ريحانه خودم از دنيا (حسن و حسين عليهما ‏السلام) سفارش می كنم. به همين زودى دو ركن تو ويران می شود و خداوند بهترين جانشين براى تو خواهد بود. ‏ هنگامی كه رسول خدا رحلت فرمودند على (ع) گفت: اين يكى از دو ركن من بود كه ويران شد و رسول خدا ‏به من فرمود و چون فاطمه (ع) رحلت كرد، علی علیه السلام فرمود: اين همان ركن دومى است كه پيامبر (ص) ‏خبر دادند.‏ ------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸قَالَ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ‏ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع قَبْلَ مَوْتِهِ بِثَلَاثٍ سَلَامُ اللَّهِ عَلَيْكَ يَا أَبَا ‏الرَّيْحَانَتَيْنِ أُوصِيكَ بِرَيْحَانَتَيَّ مِنَ الدُّنْيَا فَعَنْ قَلِيلٍ يَنْهَدُّ رُكْنَاكَ‏ وَ اللَّهُ خَلِيفَتِي عَلَيْكَ فَلَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ ‏عَلِيٌّ ع هَذَا أَحَدُ رُكْنَيَّ الَّذِي قَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِ ص فَلَمَّا مَاتَتْ فَاطِمَةُ ع قَالَ عَلِيٌّ ع هَذَا الرُّكْنُ الثَّانِي الَّذِي قَالَ ‏رَسُولُ اللَّهِ.‏ -------------------------------------------------- 📘 شیخ صدوق، ص 135 و معانی الاخبار شیخ صدوق، ص 403.‏ ص ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com
علیه السلام 🔹وداع امیرالمومنین با فرزندان در لحظه های آخر و پیش بینی شهادت علیه السلام 🔸به نقل از محمّد بن حنفيّه: چون _و_يكم_ماه_رمضان شد و شب‏ تاريك گشت آن شب، دومين شب حادثه بود پدرم فرزندان و خانواده خود را جمع كرد و با آنان خداحافظى نمود ... 🔹سپس آب و غذا آورديم. چيزى ننوشيد. به لب‏هايش نگاه كرديم، به ذكر خدا مشغول بود. پيشانی ‏اش عرق می‏كرد و او با دست خود آن را پاك می‏كرد. 😔گفتم: پدر! می‏بينم كه دست بر پيشانى میكشى. 🔺فرمود: «پسرم! از جدّت پيامبر خدا شنيدم كه میفرمود:" هرگاه مرگ مؤمن فرا رسد و وفاتش نزديك شود، پيشانی ‏اش عرق میكند و مثل لؤلؤ تَر و تازه میشود و ناله ‏اش آرام می‏گيرد"». ▪️سپس فرمود: «اى ابو عبد اللّه! اى عون!». سپس همه فرزندانش، كوچك و بزرگ را به اسم، يكى پس از ديگرى صدا كرد. ✋🏻با همه خداحافظى می‏كرد و می‏فرمود: 🔹«خداوند، جانشين من بر شما خواهد بود. از شما خداحافظى میكنم». 😭و آنان می‏گريستند. ✅حسن عليه السلام گفت: پدر! چه چيزْ تو را به گفتن اين سخنان وا داشت؟ 👈🏻فرمود: «پسرم! يك شب پيش از اين حادثه، جدّت پيامبر خدا را در خواب ديدم. به‏ او از اين‏ خوارى و آزارى كه از امّتش كشيدم، شكايت كردم. ☝️🏻فرمود:" نفرينشان كن". 🔺گفتم: خداوندا! بدتر از مرا جايگزين من در ميان آنان كن و بهتر از اينان را براى من برگزين. 🔸به من فرمود:" خداوندْ دعايت را پذيرفت. سه روز ديگر تو را پيش ما می‏آورد". سه روز گذشته است. ✳️اى ابو محمّد! و اى ابو عبد اللّه! سفارش به نيكى می‏كنم. شما از من هستید و من از شمايم».سپس فرمود: «اى ابو محمّد! اى ابو عبد اللّه! گويا می‏بينم كه از همين‏جا فتنه‏ ها بر شما سر برمی‏آورد. پس صبر كنيد تا خدا داورى كند، كه او بهترين داوران است». 😭سپس فرمود: «اى ابو عبد اللّه! تو شهيد اين امّتى. بر تو باد تقواى الهى و صبر بر آزمون خدا». 🕔سپس ساعتى از هوش رفت و به هوش آمد و فرمود: «اين پيامبر خداست و عمويم حمزه و برادرم جعفر و ياران پيامبر خدا، و همه میگويند: 💐" براى آمدن نزد ما بشتاب. ما مشتاق توايم"». ✋🏻سپس چشمانش را به چهره همه خانواده‏ اش گرداند و فرمود: «از همه شما خداحافظى میكنم. خدا همه شما را پشتيبانى و نگهدارى كند. خداوند، جانشين من در ميان شماست و در جانشين بودن، خداوند برايتان بس است». ✋🏻سپس فرمود: «و عليكم السلام، اى فرستادگان الهى!». 🔹سپس اين آيات را خواند: «پس براى چنين پاداشى، عمل كنندگانْ عمل كنند» و «خداوند با كسانى است كه پرهيزگارى داشتند و آنان كه نيكوكارند» و پيشانی ‏اش عرق كرد، در حالی‏كه بسيار ذكر خدا می‏گفت و پيوسته و بسيار خدا را ياد میكرد و شهادتين می‏گفت. 🕋سپس رو به قبله شد، چشمانش را بست، دست‏ها و پاهايش را دراز كرد و گفت: «أشهد أن لا إله إلّا اللّه، وحده لا شريك له و أشهدُ أنّ محمّدا عبده و رسوله». سپس جان داد. 😭وفاتش شب 21 رمضان، شب جمعه بود، به سال چهلم هجرى‏. ------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸بحار الأنوار عن محمّد ابن الحنفيّة: لَمّا كانَت لَيلَةُ إحدى وعِشرينَ و أظلَمَ‏ اللَّيلُ‏ وهِيَ اللَّيلَةُ الثّانِيَةُ مِنَ الكائِنَةِ جَمَعَ أبي أولادَهُ و أهلَ بَيتِهِ ووَدَّعَهُم ... ثُمَّ عَرَضنا عَلَيهِ المَأكولَ وَالمَشروبَ فَأَبى أن يَشرَبَ فَنَظَرنا إلى شَفَتَيهِ وهُما يَختَلِجانِ بِذِكرِ اللّهِ تَعالى، وجَعَلَ جَبينُهُ يَرشَحُ عَرَقاً وهُوَ يَمسَحُهُ بِيَدِهِ، قُلتُ: يا أبَتِ أراكَ تَمسَحُ جَبينَكَ فَقالَ: يا بُنَيَّ، إنّي سَمِعتُ جَدَّكَ‏ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله يَقولُ: إنَّ المُؤمِنَ إذا نَزَلَ بِهِ المَوتُ ودَنَت وَفاتُهُ عَرِقَ جَبينُهُ وصارَ كَاللُّؤلُؤِ الرَّطبِ وسَكَنَ أنينُهُ، ثُمَّ قالَ: يا أبا عَبدِ اللّهِ ويا عَونُ، ثُمَّ نادى أولادَهُ كُلَّهُم بِأَسمائِهِم صَغيراً وكَبيراً واحِداً بَعدَ واحِدٍ، وجَعَلَ يُوَدِّعُهُم ويَقولُ: اللّهُ خَليفَتي عَلَيكُم، أستَودِعُكُمُ اللّهَ وهُم يَبكونَ، فَقالَ لَهُ الحَسَنُ عليه السلام: يا أبَه، ما دَعاكَ إلى هذا؟ فَقالَ لَهُ: يا بُنَيَّ إنّي رَأَيتُ جَدَّكَ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله في مَنامي قَبلَ هذِهِ الكائِنَةِ بِلَيلَةٍ، فَشَكَوتُ إلَيهِ ما أنَا فيهِ مِنَ التَّذَلُّلِ وَالأَذى مِن هذِهِ الامَّةِ، فَقالَ لي: ادعُ عَلَيهِم، فَقُلتُ: اللّهُمَّ أبدِلهُم بي شَرّاً مِنّي و أبدِلني بِهِم خَيراً مِنهُم، فَقالَ لي: قَدِ استَجابَ اللّهُ دُعاكَ، سَيَنقُلُكَ إلَينا بَعدَ ثَلاثٍ، وقَد مَضَتِ الثَّلاثُ، يا أبا مُحَمَّدٍ اوصيكَ ويا أبا عَبدِ اللّهِ خَيراً، فَأَنتُما مِنّي و أنَا مِنكُما ...ثُمَّ قالَ: يا أبا مُحَمَّدٍ ويا أبا عَبدِ اللّهِ كَأَنّي بِكُما وقَد خَرَجَت عَلَيكُما مِن بَعدي الفِتَنُ مِن ههُنا، فَاصبِرا حَتّى يَحكُمَ اللّهُ
علیه السلام 🔹 پس از ضربت خوردن: 🔻؟ 🔸تاريخ الطبرى به نقل از اسماعيل بن راشد: ▪️على عليه السلام فرمود: 🔺«آن مرد ( ) را بياوريد». 🔸او را نزد على عليه السلام آوردند. سپس فرمود: 🔹«اى دشمن خدا! آيا به تو نيكى نكرده بودم؟». ▪️گفت: چرا. 🔸فرمود: «پس چه چيزى تو را بر اين كار وا داشت؟». ▪️گفت: چهل روز تيغ خود را تيز كردم و از خدا خواستم كه با آن، بدترينِ خلقش كشته شود! 🔹حضرت فرمود: «جز اين نمیبينم، كه با همين تيغ كشته میشوى و تو را نمی‏بينم، جز اين‏كه از بدترين خلقِ خدايى. ------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸تاريخ الطبري عن إسماعيل بن راشد: قالَ عَلِيٌّ: عَلَيَّ بِالرَّجُلِ [ابنِ مُلجَمٍ‏]، فَادخِلَ عَلَيهِ، ثُمَّ قالَ: أي عَدُوَّ اللّهِ، أ لَم احسِن‏ إلَيكَ‏؟! قالَ: بَلى، قالَ: فَما حَمَلَكَ عَلى هذا؟ قالَ: شَحَذتُهُ أربَعينَ صَباحا، وسَألتُ اللّهَ أن يَقتُلَ بِهِ شَرَّ خَلقِهِ، فَقالَ عليه السلام: لا أراكَ إلّا مَقتولًا بِهِ، ولا أراكَ إلّا مِن شَرِّ خَلقِهِ. -------------------------------------------------- 📘 الطبري: ج 5 ص 145، المعجم الكبير: ج 1 ص 99 ح 168، الكامل في التاريخ: ج 2 ص 435، مقتل أمير المؤمنين: ص 30 ح 6 عن عمر بن عبد الرحمن بن نفيع بن جعدة بن هبيرة، المناقب للخوارزمي: ص 383 ح 401، البداية والنهاية: ج 7 ص 328. علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com
علیه السلام 🔹 پس از ضربت خوردن امیرالمومنین (ع) 🔸بحار الأنوار به نقل از لوط بن يحيى، از استادان حديثش، از محمّد بن حنفيّه: پدرم على عليه السلام فرمود: «مرا به محلّ نمازم در خانه‏ ام ببريد». او را به آن جا برديم، در حالی‏كه بيمار بود و مردم در پيرامون او و در غمى بزرگ، گريان و اندوهگين بودند، به حدّى كه از شدّت گريه و شيون در آستانه مرگ قرار داشتند. ------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸عن محمّد ابن الحنفيّة: إنَّ أبي عليه السلام قالَ: احمِلوني إلى مَوضِعِ مُصَلّايَ في مَنزِلي. قالَ: فَحَمَلناهُ إلَيهِ وهُوَ مُدنِفٌ وَالنّاسُ حَولُهُ، وهُم في أمرٍ عَظيمٍ باكينَ مَحزونينَ، قَد أشرَفوا عَلَى الهَلاكِ مِن شِدَّةِ البُكاءِ وَالنَّحيبِ. -------------------------------------------------- 📘، علامه محمد باقر مجلسی؛ج 42 ص 288. علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com
علیه السلام 🔹 بعد از واقعه در مکه جمع شدند ، هر روز بر کشتگان نهروان میگریستند ، یک روز گفتند : علی(علیه السلام) و کار این امت را پریشان ساختند اگر هر دو را می کشتیم این امت را از زحمت ایشان آسوده می ساختیم... 🔸شخصی گفت به خدا عمروبن عاص کم از ایشان نیست بلکه اصل و ریشه فساد و فتنه اوست... 🔹پس قرار شد هر سه تن را باید کشت. ▪️ لعین گفت : من علی(علیه السلام) را میکشم. ▪️حجاج بن عبدالله گفت : من معاویه را میکشم. ▪️عمرو بن بکر تمیمی گفت : من عمروعاص را میکشم... 🔸در شب حجاج وقتی که معاویه در رکوع یا سجود نماز بود ، تیغ کشید و بر ران معاویه زد. حجاج را دستگیر کردند. معاویه ملعون به شکرانه قتل علی(علیه السلام) حجاج را آزاد کرد. 🔹تمیمی منتظر عمروعاص در مسجد بود که آن شب قولنجی کرد و از قضا نتوانست به مسجد برود و بجای خود قاضی مصر را برای امامت نماز فرستاد. تمیمی که فکر میکرد عمروعاص پیش نماز است قاضی را به خون غلطان کرد و سپس دستگیر شد. تمیمی را گردن زدند. 🔸اما ابن ملجم با همدستی چند تن دیگر و در هوس وصال ملعونه عزم خویش را جزم کرد و چون علی(علیه السلام) در رکعت اول سر از سجده برداشت ابن ملجم با ضربتی فرق مبارک تا موضع سجده را شکافت... 😭 حضرت فرمود : بسم الله و باالله و علی ملت رسول الله فُزتُ وَ رَبِّ الکعبه... ابن ملجم هم دستگیر شد. -------------------------------------------------- 📘 علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com
علیه السلام 🔹در شب سنه چهلم از هجرت در وقت طلوع صبح از دست شقی ترین امت مرادی لعین ، ضربت خورد. 🔸چون ثلثی از شب بیست یکم آن ماه گذشت روح مقدسش به ریاض جنان پرواز کرد. 🔹مدت عمر شریفش شصت و سه سال بوده. 🔸ده ساله بود که حضرت رسول به پیامبری مبعوث گردید و به آن حضرت ایمان آورد. 🔹بعد از بعثت ۱۳ سال با پیامبر در مکه ماند و بعد از هجرت به مدینه با آن حضرت ۱۰ سال در مدینه بود. 🔸در آخرین سال به مصیبت حضرت رسول مبتلا شد . 🔹بعد از پیامبر(ص) سی سال زندگی کرد. 🔸دو سال و چهار ماه در خلافت ابوبکر و ۱۱سال در خلافت عمر و ۱۲ سال در خلافت عثمان به سر برد. 🔸خلافت ظاهری آن حضرت قریب به ۵ سال طول کشید که در اکثر آن با منافقین مشغول قتال بود. -------------------------------------------------- 📘 علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com
علیه السلام 🔹 پس از ضربت خوردن .... 🔸ترجمه: بحار الأنوار به نقل از لوط بن يحيى، از اساتيد روايتش: چون امام عليه السلام ضربت را حس كرد، نناليد، صبر كرد و به‏ حساب خدا و اجر او گذاشت و به رو افتاد، و در حالى كه كسى نزد او نبود، می‏گفت: ▪️«بِسم اللّه وباللّهِ وَعلى ملّةِ رسولِ اللّه!». ▪️سپس فرياد كشيد: « ، مرا كُشت. به خداى كعبه، اين ملعونِ يهودى‏ زاده [1] مرا كُشت. اى مردم! ابن ملجم از دستتان نگريزد ...». 🔺چون مردم صداى ضجّه را شنيدند، هر كه در مسجد بود، به سمت او دويد. همه میچرخيدند و از شدّت و وحشت فاجعه، نمی‏دانستند كجا می‏روند. 🔸دور على عليه السلام را گرفتند، در حالى كه سرش را با پارچه می‏ بست و خون بر صورت و محاسنش جارى بود و محاسنش به خونش رنگين شده بود و می‏فرمود: ✳️«اين، همان است كه خدا و پيامبرش وعده داده بودند، و خدا و رسولْ راست گفتند ...». 🔹مردم وارد مسجد جامع كوفه شدند. امام حسن عليه السلام را ديدند كه سر پدرش بر دامن اوست، خون‏ها را شسته و جاى ضربت را بسته؛ ولى همچنان از آن خون بيرون می‏زند و رنگ چهره‏اش هرچه بيشتر سفيد متمايل به زرد می‏شود، با گوشه چشم به آسمان می‏نگرد و زبانش به تسبيح خدا و توحيد او گوياست و میگويد: ▪️«از تو می‏خواهم، اى خداى بلند مرتبه برتر!».امام حسن عليه السلام سر او را بر دامن گرفت. ديد كه از هوش رفته است. 😭در آن لحظه به شدّت گريست و شروع كرد به بوسيدن چهره و بين دو چشم و جايگاه سجده پدرش. 😭قطراتى از اشك ديدگانش بر صورت اميرمؤمنان چكيد. ديدگان را گشود و او را گريان ديد. 🔸فرمود: «پسرم! اين گريه چيست؟ پسرم! از اين روز به بعد، بر پدرت نگران نباش. اينك اين جدّت محمّد مصطفى است و اينها خديجه و فاطمه و حوريان بهشتی ‏اند كه همه حلقه زده و منتظر قدوم پدرت هستند. 🔹 راحت و آسوده باش و چشمت روشن باد! دست از گريه بدار كه صداى ناله فرشتگان به آسمان بلند است. 😭فرزندم! بر پدرت بیتابى می‏كنى، در حالى كه فردا پس از من مسموم و مظلوم، كشته خواهى شد و برادرت همين‏گونه با شمشير كشته خواهد شد و به جدّ و پدر و مادرتان مى‏ پيونديد؟». ------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸بحار الأنوار عن لوط بن يحيى عن أشياخه: فَلَمّا أحَسَّ الإِمامُ بِالضرَّبِ لَم يَتَأَوَّه وصَبَرَ وَاحتَسَبَ، ووَقَعَ عَلى وَجهِهِ ولَيسَ عِندَهُ أحَدٌ قائِلًا: بِسمِ اللّهِ وبِاللّهِ وعَلى مِلَّةِ رَسولِ اللّهِ، ثُمَّ صاحَ وقالَ: قَتَلَنِي ابنُ مُلجَمٍ قَتَلَنِي اللَّعينُ ابنُ اليَهودِيَّةِ ورَبِّ الكَعبَةِ، أيُّهَا النّاسُ لا يَفوتَنَّكُمُ ابنُ مُلجَمٍ .... فَلَمّا سَمِعَ النّاسُ الضَّجَّةَ ثارَ إلَيهِ كُلُّ مَن كانَ فِي المَسجِدِ، وصاروا يَدورونَ ولا يَدرونَ أينَ يَذهَبونَ مِن شِدَّةِ الصَّدمَةِ وَالدِّهشَةِ، ثُمَّ أحاطوا بِأَميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام وهُوَ يَشُدَّ رَأسَهُ بِمِئزَرِهِ، وَالدَّمُ يَجري عَلى وَجهِهِ ولِحيَتِهِ، وقَد خُضِبَت بِدِمائِهِ وهُوَ يَقولُ: هذا ما وَعَدَ اللّهُ ورَسولُهُ وصَدَقَ اللّهُ ورَسولُهُ .... فَدَخَلَ النّاسُ الجامِعَ فَوَجَدُوا الحَسَنَ ورَأسَ أبيهِ في حِجرِهِ، وقَد غَسَلَ الدَّمَ عَنهُ وشَدَّ الضَّربَةَ وهِيَ بَعدَها تَشخَبُ دَماً، ووَجهُهُ قَد زادَ بَياضاً بِصُفرَةٍ، وهُوَ يَرمُقُ السَّماءَ بِطَرفِهِ ولِسانِهِ يُسَبِّحُ اللّهَ ويُوَحِّدُهُ، وهُوَ يَقولُ: أسأَلُكَ يا رَبِّ الرَّفيعَ الأَعلى فَأَخَذَ الحَسَنُ عليه السلام رَأسَهُ في حِجرِهِ فَوَجَدَهُ مَغشِيّاً عَلَيهِ، فَعِندَها بَكى بُكاءً شَديداً وجَعَلَ يُقَبِّلُ وَجهَ أبيهِ وما بَين عَينَيهِ ومَوضِعَ سُجودِهِ، فَسَقَطَ مِن دُموعِهِ قَطَراتٌ عَلى وَجهِ أميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام، فَفَتَحَ عَينَيهِ فَرَآهُ باكِياً، فَقالَ لَهُ: يا بُنَيَّ ياحَسَنُ ما هذَا البُكاءُ؟ يا بُنَيَّ لارَوعُ عَلى أبيكَ بَعدَ اليَومِ، هذا جَدُّكَ مُحَمَّدٌ المُصطَفى وخَديجَةُ وفاطِمَةُ وَالحورُ العينُ مُحدِقونَ مُنتَظِرونَ قُدومَ أبيكَ، فَطِب نَفساً وقَرَّ عَيناً، وَاكفُف عَنِ البُكاءِ فَإِنَّ المَلائِكَةَ قَدِ ارتَفَعَت أصواتَهُم إلَى السَّماءِ، يا بُنَيَّ أ تَجزَعُ عَلى أبيكَ وغَداً تُقتَلُ بَعدي مَسموماً مَظلوماً؟ ويُقتَلُ أخوكَ بِالسَّيفِ هكَذا، وتَلحَقانِ بِجَدِّكُما و أبيكُما وامِّكُما. -------------------------------------------------- 📘، علامه محمد باقر مجلسی؛ج 42 ص 281. ✳️توضیحات تکمیلی در پست پایین👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com
علیه السلام 🔹(ع) و فریاد 🔸أمیر المؤمنین علیه السّلام تمامى آن شب(شب آخر) را بیدار بود و بسیار بیرون می‏ آمد و به آسمان نگاه می كرد و می فرمود: به خدا، دروغ نگفته‏ ام و به من هم دروغ نگفته ‏اند، این همان شبى است كه به دان و عده ‏ام داده ‏اند، پس به خوابگاه خود برمی گشت، چون سپیده زد كمربندش را محكم بست و بیرون رفت، و (این دو شعر را كه در فصل پیشین نیز گذشت) می خواند (و ترجمه‏اش چنین است): ▪️1- كمرت را براى مرگ محكم ببند (و مهیاى آن باش) زیرا مرگ به دیدارت خواهد آمد. ▪️2- و آنگاه كه بر تو وارد شد از مرگ جزع و بیتابى مكن. 😭چون به میان سرا (و صحن خانه) رسید مرغابیان پیش آمدند و به روى آن حضرت فریاد می زدند، (آنان كه در خانه بودند) آن ها را از پیش رویش دور می كردند، حضرت فرمود: آنها را واگذارید زیرا كه این ها نوحه ‏گران هستند، پس بیرون رفت و (همان شب) ضربت خورد. ------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸وَ رُوِیَ فِی حَدِیثٍ آخَرَ أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع سَهِرَ تِلْكَ اللَّیْلَةَ فَأَكْثَرَ الْخُرُوجَ وَ النَّظَرَ فِی السَّمَاءِ وَ هُوَ یَقُولُ وَ اللَّهِ مَا كَذَبْتُ وَ لَا كُذِبْتُ وَ إِنَّهَا اللَّیْلَةُ الَّتِی وُعِدْتُ بِهَا ثُمَّ یُعَاوِدُ مَضْجَعَهُ فَلَمَّا طَلَعَ الْفَجْرُ شَدَّ إِزَارَهُ وَ خَرَجَ وَ هُوَ یَقُولُ‏  اشْدُدْ حَیَازِیمَكَ لِلْمَوْتِ  فَإِنَّ الْمَوْتَ لَاقِیكَ‏ وَ لَا تَجْزَعْ مِنَ الْمَوْتِ إِذَا حَلَّ بِوَادِیكَ‏ فَلَمَّا خَرَجَ إِلَى صَحْنِ الدَّارِ اسْتَقْبَلَتْهُ الْإِوَزُّ فَصِحْنَ فِی وَجْهِهِ فَجَعَلُوا یَطْرُدُونَهُنَّ فَقَالَ دَعُوهُنَّ  فَإِنَّهُنَّ نَوَائِحُ ثُمَّ خَرَجَ فَأُصِیبَ ع‏. -------------------------------------------------- 📘 فی معرفة حجج الله على العباد، ج‏1، ص: 15 ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com
علیه السلام 🔹(ع) را از خواب بیدار نمود 🔸و نیز عبد اللَّه بن موسى (به یك واسطه) از حسن بصرى حدیث كند كه گفت: امیر المؤمنین على علیه السّلام آن شبى كه در صبحش كشته شد (همه شب را) بیدار بود، و بر خلاف عادتى كه داشت آن شب براى نماز شب به مسجد نرفت، پس دخترش ام كلثوم به وى عرض كرد: این چیست كه (امشب) خواب را از شما گرفته؟ 🔹فرمود:اگر امشب را به صبح برسانم كشته خواهم شد، (تا اینكه) ابن نباح (اذان گوى آن حضرت آمد) و اذان نماز (صبح را) گفت، حضرت كمى راه (به طرف مسجد) رفت و برگشت، ام كلثوم به وى عرض كرد: دستور فرما جعدة (كه خواهرزاده آن حضرت بود) با مردم نماز بخواند؟ فرمود: آرى دستور دهید (امروز) جعده با مردم نماز بخواند، سپس فرمود: از مرگ گریزى نیست و خود به مسجد رفت، و آن مرد (یعنى ابن ملجم) تمام آن شب (در مسجد) بیدار بود و چشم به راه و مترصد آن حضرت بود، و چون نسیم سحرگه وزید خوابش برد، أمیر المؤمنین علیه السّلام (وارد مسجد شد) و با پاى خود او را جنبش داده فرمود: نماز، پس بر خواست و آن حضرت را ضربت زد. ------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸وَ رَوَى عُبَیْدُ اللَّهِ بْنُ مُوسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ دِینَارٍ عَنِ الْحَسَنِ الْبَصْرِیِّ قَالَ سَهِرَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع فِی اللَّیْلَةِ الَّتِی قُتِلَ فِی صَبِیحَتِهَا وَ لَمْ یَخْرُجْ إِلَى الْمَسْجِدِ لِصَلَاةِ اللَّیْلِ عَلَى عَادَتِهِ فَقَالَتْ لَهُ ابْنَتُهُ أُمُّ كُلْثُومٍ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَیْهَا مَا هَذَا الَّذِی قَدْ أَسْهَرَكَ فَقَالَ إِنِّی مَقْتُولٌ لَوْ قَدْ أَصْبَحْتُ وَ أَتَاهُ ابْنُ النَّبَّاحِ فَآذَنَهُ بِالصَّلَاةِ فَمَشَى غَیْرَ بَعِیدٍ ثُمَّ رَجَعَ فَقَالَتْ لَهُ ابْنَتُهُ أُمُّ كُلْثُومٍ مُرْ جَعْدَةَ فَلْیُصَلِّ بِالنَّاسِ قَالَ نَعَمْ مُرُوا جَعْدَةَ فَلْیُصَلِّ ثُمَّ قَالَ لَا مَفَرَّ مِنَ الْأَجَلِ فَخَرَجَ إِلَى الْمَسْجِدِ وَ إِذَا هُوَ بِالرَّجُلِ قَدْ سَهِرَ لَیْلَتَهُ كُلَّهَا یَرْصُدُهُ فَلَمَّا بَرَدَ السَّحَرُ نَامَ فَحَرَّكَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع بِرِجْلِهِ وَ قَالَ لَهُ الصَّلَاةَ فَقَامَ إِلَیْهِ فَضَرَبَهُ‏ -------------------------------------------------- 📘 فی معرفة حجج الله على العباد، ج‏1، ص: 15 علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com
🔻پیوسته بعد از پیامبر مظلوم بود و مظلومیت خویش را اظهار میفرمود و از کثرت نافرمانی و نفاق مردم خویش دلتنگ بود و از خدا طلب مرگ مینمود😭. علیه السلام 📚 ص ۲۲۲ @hoseinih_maghtal