قرآن ترجمه المیزان سوره 19 سوره مبارکه مريم صفحه 306 يَا يَحْيَىٰ خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ ۖ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا (12) اى يحيى! کتاب [خدا] را به قوّت بگير. و در کودکى به او حکمت داديم، (12) وَحَنَانًا مِنْ لَدُنَّا وَزَكَاةً ۖ وَكَانَ تَقِيًّا (13) و مهربانى و پاکى [ويژه اى] از نزد خود [به وى بخشيديم] و او تقوا پيشه بود. (13) وَبَرًّا بِوَالِدَيْهِ وَلَمْ يَكُنْ جَبَّارًا عَصِيًّا (14) و با پدر و مادرش خوشرفتار بود و زور گو و سرکش نبود. (14) وَسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا (15) و سلامى [شايسته] بر او باد روزى که زاده شد و روزى که مى ميرد و روزى که زنده برانگيخته مى شود. (15) وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا (16) و در اين کتاب (قرآن) سر گذشت مريم را گزارش کن: وقتى که از خانواده خود جدا شد و در مکانى شرقى [جاى_گرفت]. (16) فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا (17) و جدا از آنان حجابى بر گرفت و ما روح خود را به سوى او فرستاديم، پس براى او به صورت بشرى خوش اندام نمودار شد. (17) قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَٰنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا (18) [مريم ]گفت: همانا من از تو، به [خداى] رحمان پناه مى برم، اگر تو تقوا پيشه اى [از من دور شو]. (18) قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَامًا زَكِيًّا (19) گفت: جز اين نيست که من فرستاده پروردگار تو هستم براى اين که پسرى پاک به تو ببخشم. (19) قَالَتْ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا (20) گفت: چگونه براى من پسرى خواهد بود در حالى که نه بشرى [به طور مشروع] با من مباشرت کرده است و نه زناکار بوده ام؟ (20) قَالَ كَذَٰلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ ۖ وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِنَّا ۚ وَكَانَ أَمْرًا مَقْضِيًّا (21) گفت: چنين است [که گفتى ولى] پروردگار تو فرموده است: اين بر من آسان است، [پسرى بى نطفه پدر به تو مى دهيم تا قدرت ما نمايان گردد] و براى اين که او را آيتى براى مردم قرار دهيم و رحمتى باشد از ما و اين کارى شدنى و حتمى است. (21) ۞ فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَكَانًا قَصِيًّا (22) پس به او حامله شد و با وى در جايى دور کناره گرفت. (22) فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَىٰ جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَٰذَا وَكُنْتُ نَسْيًا مَنْسِيًّا (23) آن گاه درد زايمان او را ناچار کرد که به طرف ساقه درخت خرما برود [تا به آن تکيه دهد] گفت: کاش پيش از اين، مرده و يکسره از ياد رفته بودم! (23) فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا (24) پس [عيسى] از پايين او ندايش کرد: غم مخور که پروردگارت در زير [پاى] تو نهر آبى آفريده است [تا هم بياشامى و هم شست و شو کنى]. (24) وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا (25) و ساقه اين نخل را به سوى خود بجنبان تا رطب تازه بر تو فرو افکند. (25) @Hossein_qoran 🕊