از تو سر و ز مادر من سینه ای شکست تا صبح حشر بر سر و بر سینه می زنم جدم که نیست در بر تو مادرم که نیست دارم به جای چند نفر سینه می زنم @hosenih من در مدینه یاد گرفتم که هیچ وقت زخمی که شد عمیق مداوا نمی شود گر چند ضربه هم زده بودند باز هم پیشانی تو بیش از این وا نمی شود گفتند گفته ای که مرا کوچه می برند می خواهم از بیان خودت بشنوم بگو گفتند گفته ای که تماشام می کنند می خواهم از زبان خودت بشنوم بگو @hosenih بابا خودت بگو سر بازار می روم بابا خودت بگو که گرفتار می شوم بابا خودت بگو به سرم سنگ می زنند بابا بگو بدون علمدار می شوم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e