عمری‌ست سایه ات به سرم سیدالکریم آقای جود و لطف و کرم سیدالکریم داری ضریح و صحن و حرم سیدالکریم در دست توست بال و پرم سیدالکریم من جلد این حریمم و جایی نمی روم در صحنتان مُقیمم و جایی نمی روم @hosenih آقاسلام، ای حرمت قبله گاه من دلتنگ کربلایم و اینجا پناه من بر گنبد و ضریح قشنگت نگاه من شکر خدا که می گذرد سال و ماه من... ...در زیر سایه ی کرمت، ایهاالکریم قربان جد بی حرمت، ایهاالکریم اینجا شلوغ؛ خاک بقیع بی برو بیاست اینجا چقدر زائر و آنجا چه بیصداست اینجا رواق و ماذنه و گنبدِ طلاست آنجا خراب و ساکت و ویران، پر از بلاست وقتی میان صحن شما سینه میزنم انگار بین کرببلا سینه میزنم شبهای جمعه مرقدتان باصفاتر است دل پر زده به کرببلا و کبوتر است زهرا رسیده گوشه ی گودال و مضطر است دعوا برای غارت و دزدیدن سر است من گریه می کنم چقَدَر نیزه خورده است عمامه ی به روی سرش را که برده است؟ @hosenih آنقَدْر نیزه خورده، تنش زیر و رو شده با چکمه ای که زد، بدنش زیر و رو شده سنگی زدند بر دهنش، زیر و رو شده با تیر و نیزه پیرُهنش زیر و رو شده خنجر کجا، عقیق یمن... ساربان کجا زینب کجا و خولی و شمر و سنان کجا... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e