ماه روزیم و آفتاب شبیم از قدیم عاشقیم! در طلبیم ما عجم زادگان منتخبیم... که گرفتار دلبری عربیم این که هم‌ احمد است، هم علی است علی بن‌ الحسینِ اَوَّلی است بیخیال غم و مصیبت و درد اُم لیلا مسیح را آورد همه مستش شدند فَردا فرد! پدر از دیدنش چه کیفی کرد... تا حسین است، اسم اعظم علی ست پدرش هم علی، پسر هم علی ست مثل پروردگارِ خود اکبر مثل اجدادِ خویش پیغمبر مثل بابابزرگِ خود حیدر مثل زهراست خیرِ او کوثر احمد و حیدر و حسن شده  است حاصل جمع پنج تن شده است آنچه دارد تمامی اش نور است آنچه را خواسته ست مقدور است آنچه میلش کشیده انگور است با علی جمع کربلا جور است اهل عالم! بهشت ازین باب است قبله پایین‌ پای ارباب است درد دادیم و دارو آورده باخودش دام گیسو آورده هر زمان خم به ابرو آورده دشمنان را به زانو آورده وقت پیکار عزم او جزم است علی اکبر، معلم رزم است برکتی را که بوی نان دارد حکمتی را که امتحان دارد کعبه ای  را که حق مکان دارد همه را اکبر جوان دارد اینکه آیینه‌ی جمال خداست شرف الشمس سیدالشهداست وسعتش انتها ندارد که بی علی دل بها ندارد که جنت حق صفا ندارد که شاه پایین‌ پا ندارد که السلام علیک یا دلبر بِاَبی انت یا علی اکبر ** در غمِ روضه امتداد تویی کاف و ها، یا و عین و صاد تویی آنکه بی درد جان نداد تویی آنکه خورده لگد زیاد تویی لحظه ی احتضار جان تو شد پدرت تشنه ی اذان تو شد چه حیاتی است جاری از دهنت چه مماتی است دست و پا زدنت چه رواقی است وسعت بدنت چه عبایی است خرج آمدنت این جوانان تو را که میبردند تو زمین ریختی زمین خوردند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e