بيقراري‌هايت از چشمان تارم دور نيست چشم‌های اهل معنا در حقیقت كور نيست سعي در كتمان اسرار جراحاتت مكن حنجرت را هم بپوشاني لبت مستور نيست دختر زهرايم و پاي تو سيلي می‌خورم مرد ميدانم حريفم دست‌هاي زور نيست یوسفم! افتادی از نیزه ولی با سنگ نه هیچ چشمی مثل چشم سنگ‌زن‌ها شور نيست نامسلمان حال ما را ديد و خوشحالي نكرد در غم ما جز مسلمانان كسي مسرور نيست خانه‌ام خاكي، لباسم پاره، مويم سوخته عذر مي‌خواهم بساط ميزبانت جور نيست ‏📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e