#حضرت_سکینه_س_مدح_و_مرثیه
در کودکی، عزیز بزرگان حساب شد
آیینهی تمام نمای رباب شد
از گوهر عبادت و از نور اهل بیت
آن قدر بهره بُرد، خودش آفتاب شد
گاهی که لب گشود به صحبت، خطابه شد
گاهی که لب گشود، غزلهای ناب شد
آرامش پدر شد و نورِ دلِ رباب
در خانهی حسین، سکینه خطاب شد
با تیغ شعر و خطبه و با روضهخوانیاش
پیروز هر نَبَرد چنان بوتراب شد
مثل رباب سوخت فقط، بعد کربلا
یاد گلوی پارهی اصغر کباب شد
تصویر کام تشنهی اصغر، برادرش
یک عمر در نگاه ترش ماند و قاب شد
ازبس که محو ذات خدا شد به قتلگاه
آخر مُبلغ پدرش انتخاب شد
هر بار روی دوش کسی مشک آب دید
یاد عمو، پیالهی چشمش پُر آب شد
وقتی که دید با دل خون، شهر شام را
مانند اهل قافله، خانه خراب شد
گیرم که سوخت معجرش اما به صورتش
بال و پَرِ تمام ملائک نقاب شد
ای دل بسوز، عابدهی اهل بیت حق
با دست بسته، راهی بزم شراب شد
آن جا چه دیده و چه شنیدهست، بگذریم...
تنها بدان که سخت سکینه عذاب شد
✍
#محمدجواد_شیرازی
📝
#اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e