برای ؛ ؛ ؛ تو دور می‌شوی از خویش تا رها باشی دو روز سر زده همسایه‌ی خدا باشی سفر به مرکز ثقل زمین، به چشمه‌ی وحی رها از این همه آشوبِ ادّعا باشی درست مثل تولد، نه مثل لحظه‌ی مرگ کفن بپوشی و از زندگی جدا باشی در آسمانی لبیک، بال و پر بزنی که با ملائکه، با روح هم‌صدا باشی و هفت بار بچرخی و رو نچرخانی به پاس حرمت آیینه بی ریا باشی شکوه دامن هاجر تو را بر انگیزد نسیم هروله از مروه تا صفا باشی تبر به دوش بگیری و مثل ابراهیم به جانِ بتکده‌ی نفس خود بلا باشی پرنده باش و رها باش، بال و پر وا کن! تلاش کن که تو پایان ماجرا باشی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e