می‌رسد آوای حزن از سوی جنات النعیم داغ شد آغاز، بسم الله رحمن الرحیم انبیا دارند جنت را سیاهی می‌زنند اولیا دارند می‌گریند بر داغی عظیم عرش با پیراهنی خونین مزین می‌شود چشم‌هامان همچو یعقوب‌اند دنبال شمیم هرکه حیران است، بسم الله، این باب نجات هرکه گم کرده است خود را، این صراط المستقیم ما نه از امروز و دیروز و نه یک‌صد سال پیش ما گرفتار حسینیم از همان عهد قدیم کربلا تنها اقامتگاه قلب مبتلاست دل به‌جز پایین پا، جایی نمی‌گردد مقیم ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e