بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ شروع داستان ما فروعی از نگاه او ببالد آسمان به خود مدام بر پناه او به سِتر خویش رو کند همیشه جلوه‌گاه او ندیده مِهر جلوه‌ای از آستان ماه او قلم قلم شود اگر قدم نهد به راه او @hosenih چگونه می‌شوم مگر به نقص خویش آگهش؟ ملائک‌اند صف به صف مصلّیان درگهش فلک فتاده و ستاره ایستاده بر رهش مباد و نیست لطمه‌ای به ساحت منزّهش زمین و تیر و مشتری‌ست مُشتی از سپاه او @hosenih به آبروی خود دهد قرار ابوتراب را ابوتراب می‌دهد به مِهر مَهرِ آب را که شوید از کتاب ما عتاب را ثواب را کجا کجاوه‌ای کند تحمّل آفتاب را؟ مجال محشرست تازه مُجمَلی ز جاه تو @hosenih اگرچه در مُحاق رفته غُرّه‌ی حمیده‌ای بگو بیفکنند سر، کجاست تاب دیده‌ای؟ که می‌رسد رشیده‌ای، که می‌رسد خمیده‌ای قدم به حشر می‌نهد که با سر بریده‌ای بپا کنند قدسیان بساط دادگاه او @hosenih به ذات بی‌نهایتش صفات کیست منجلی؟ که این‌چُنین سپرده دل به حرز جوشنش علی به صولتش شده‌ست روح ذوالفقار صیقلی به هُرم مهربانی‌اش مذاب می‌شود بلی گناه مُعظَم من از نگاه خیرخواه تو @hosenih چه میوه‌ای‌ست مِهر او که سرزده‌ست از فدک که ناز شاخسار آن فراترست از فلک چه احتیاج دارد او به این زمین بی‌نمک که دل ربوده از علی، که جان گرفته از مَلَک طنین خطبه‌خوانی و سکوت گاه‌گاه او @hosenih کسی که در جوانی‌اش، رسیده ناتوانی‌اش کسی نبرده‌است پِی به لوح آسمانی‌اش فرشته می‌رود ز خود به ذوق پاسبانی‌اش خدا محبّت آورد به يُمنِ مهربانی‌اش چنانکه در غضب رود به قهر او به آه او @hosenih چگونه این من این تهی رسم به بارنامه‌اش چه شعر گفتنی شد این، که ماندم از ادامه‌اش چه گویم از کسی که حق سروده است چامه‌اش؟ دمیده در نماز شب قیامت از اقامه‌اش طلوع طلعت ازل دمیده در پگاه او ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih