🔷 جهان آینه‌ها ✍️ حمید احتشام‌کیا، پژوهشگر فلسفه 🔸از جمله خیال‌بافی‌های من در کودکی این بود که مقابل آینه می‌ایستادم و ساعت‌ها در آن خیره می‌شدم و می‌پرسیدم: «آنجایی که در آینه است، چگونه جایی است؟» یادم است که دربِ اتاقمان در آینه‌یِ قدیِ بزرگی که بین دو دربِ کمدِ لباسی قرار داشت، به‌خوبی دیده می‌شد. با خودم می‌گفتم اگر می‌توانستم وارد آینه شوم و از آن درب خارج شوم، دیگر وارد جهان آینه‌ها شده‌ام. 🔸 گاهی در خیالات خودم از آن درب خارج می‌شدم و وارد جهان آینه‌ها می‌شدم و آنقدر در آن فرو می‌رفتم و از خودم دور میشدم که از ترسِ گم‌شدن از خود به خود آمده و از آینه فاصله می‌گرفتم. 🔸 گاهی فکر می‌کردم آنکه در آینه است واقعی است یا من؟ بعد پاسخ می‌دادم لابد او هم همین سؤال را می‌پرسد؛ شاید او هم خودش را واقعی و من را در جهان آینه‌ها می‌پندارد! 🔸ما اکنون در عصر فضای مجازی بسر می‌بریم. در این عصر هستند کسانی که آنقدر در فضای مجازی فرو رفته‌اند که خودشان را گم‌کرده‌اند و آن‌قدر بین خودشان فاصله انداخته‌اند که شاید برای به خودآمدن قدری دیر شده باشد. این فضا را که می‌بینم می‌گویم شاید آرزوی کودکی‌ام در سفر به جهان آینه‌ها برآورده شده است! اما ترسناک‌تر از آن است که بخواهم تجربه‌اش کنم. 🔸شاید هم وقت آن رسیده که به جهان از منظر منِ در آینه بنگریم. تا قبل از کانت فیلسوف شهیر آلمانی فرض بر این بود که آگاهی ما، بازتاب جهان است؛ اما کانت پرسید چه می‌شود اگر جهان، بازتاب آگاهی ما باشد؟ 🔸گاهی تفاوت‌ دو منظره به دلیل تفاوت در منظرهاست. عصر فضای مجازی می‌تواند همان عصر فضای حقیقی باشد که از منظری دیگری در حال روایت‌شدن است. شاید نوبت روایت جهان آینه‌ها رسیده است. شاید قرار است قصه کسی را بشنویم که در آینه به من خیره شده است. به‌راستی از منظر او عالم چه شکلی است؟ @HOWZAVIAN