❌به بهانه لایو آقامیری و احلام... ! ✍️احمد اولیایی اینستاگرام مدت هاست شاهد ارائه های زنده یا همان لایو است. اما اخیرا پدیده گفتگوهای زنده اینستاگرامی سرو صدای اساسی به پا کرده است. لایو تتلو و ندا یاسی، رضا صادقی و کامران و هومن، تتلو و امین فردین، تتلو با حسین تهی و این اخیرا هم لایو حسن آقامیری و احلام.... . اول از همه بگویم که باید در مورد این پدیده ها حرف زد، چه بخواهیم و چه نخواهیم این افراد هستند، لایو می گذارند و مردم می بینند و حتی رکورد اینستاگرام را هم می شکنند! من نمی خواهم پیرامون این پدیده ها اتخاذ موضوع یا اعلام نظر کنم، بلکه صرفا در صددم پرسشی مطرح کنم که آیا یک نمونه جدید است و قابلیتی برای ما تولید می کند؟! به نظر می رسد این لایوها حاصل دوران قرنطینه نیست، چراکه هم پیش از کرونا با آن ها روبرو بودیم و هم اگر قرنطینه نبود هم، این گفتگوها عموما حضوری و فیزیکی انجام نمی شد، پس یک روزی شاهد آن می بودیم. بله، قرنطیه نقش تشدید کننده ی کمّی آن ها را بازی کرده است. آنچه باید در پس این گفتگوها دید، دو ساختارشکنی اساسی ست. البته ساختارشکنی نه لزوما به معنای منفی آن بلکه به معنای تغییر اصول سنتی تر. ساختارشکنی اول، ورود به ادبیات کوچه بازاری، صمیمی، رک و بعضا هنجارشکنانه است. ساختار شکنی دوم، روبروشدن افرادی ظاهرا از دو طیف یا طبقه اجتماعی متفاوت با یکدیگر است. افرادی با روحیه های متفاوت و سلیقه های مختلف با یکدیگر گفتگو می کنند. حتی بعضی از آن ها ممنوع الورود یا متهم هستند و بعضی مذهبی و یا افرادی مقبول در جامعه. برخی صرفا مشهور و رانده شده و برخی هنرمند مردمی. همه این ها در لایوهای اینچنینی در حال گفتگو هستند و احتمالا افزایش هم خواهد داشت. آیا این گفتگو ها را می توان بر مبنای کنش ارتباطی هابرماس تحلیل کرد؟ گفتگوهایی که در یک حوزه عمومی آزاد، با صداقت و مفاهمه انجام می گیرند. «وضعیت کلامی ایده آل» که طرفین فارغ از ساختارهای «جهان زیست»، فقط گفتگو می کنند و به دور از یک «کنش استراتژیک» که مبتنی بر منافع است، صرفا می گویند و می شنوند و به هم نزدیک می شوند. آیا این گفتگو ها تداعی کننده تفاوت «نظام فرهنگی» و «سطح فرهنگی اجتماعیِ» مارگارت آرچر است؟ نظام فرهنگی همان نظام منطقی فرهنگیِ باید و نبایدی است که از درستی و غلط بودن بودن حرف می زند و سطح فرهنگی اجتماعی اشاره به آنچه در کف فرهنگ رخ می دهد، دارد. این گفتگوها که در سطح فرهنگی اجتماعیِ انضمامیِ تعاملی شکل می گیرد می خواهد به ما نشان دهد که لزوما سطح علّی فرهنگی اجتماعی که از همین گفتگوها تشکیل شده از نظام فرهنگی هنجاری تبعیت نکند. من فارغ از محتوا، در مورد قالب این گفتگوها صحبت کردم. قالبی که می تواند گسترش یافته و یک حوزه عمومی منطقی حتی برای جذب و اقناع تولید نماید. آیا این، می تواند منجر به انبساط در فرهنگ شود؟! تمام آنچه ذکر شد، پرسش است نه تجویز... . @howzavian