🔶 خوش و بش امروز در صفحه ۵۳۲ از جلد ۹ کتاب منتهی المطلب، نوشته علامه حلی به نکته جالب و درس آموزی برخورد کردم. جناب علامه حلی وقتی قَلمش به بررسی موضوع حُرمت سکوت برای شخص مُعتکف می رسد چنین می نویسد: به عقیده کافه علماء اشکالی ندارد که فرد مُعتکف در حال اعتکاف سخنی بر زبان جاری کند و با کسی حرفی بگوید. زیرا چه بسا در منعِ سخن گویی در حال اعتکاف، ضرر بزرگی وجود دارد. علامه حلی وقتی سخنش به اینجا می رسد در ادامه بیانِ ادلّه خود می گوید: روزی از روزها صفیّه همسر پیامبر به دیدار رسول خدا که معتکف بود می رود. صفیه مقداری در حضور پیامبر می نشیند و گفتگو می کند. پیامبر نیز به قدر ضرورت با همسرش، صفیّه سخن می گوید. وقتی صفیّه بلند می شود که برود پیامبر ایشان را تا بیرون محل اعتکاف مشایعت و همراهی می کند. ظاهرا لحظه خداحافظیِ پیامبر با صفیّه مصادف می شود با عبور دو نفر از انصار از مقابل محل اعتکاف. ظاهرا آن دو نفر بدون اینکه متوجه شوند این زن، همسر پیامبر می باشد به احترام پیامبر سرشان را پایین انداخته و از آنجا دور می شوند. پیامبر آن دو مرد انصاری را صدا می زند. آنها برمی گردند و سلام می کنند. پیامبر پس از جواب سلام، به آن دو می فرماید: آن زن که دیدید با او سخن می گفتم همسرم صفیّه بود. دو مرد انصاری خطاب به پیامبر می گویند: سبحان الله ای رسول خدا مگر ما چیزی گفتیم؟! پیامبر فرمود: شما چیزی نگفتید اما شیطان در وجود بنی آدم به مانند خون در بدن، حضور و جریان دارد. من نگران شدم که نکند خدای نکرده از جانب شیطان، فکر بدی در قلب شما خطور کند. این شد که برای دفع آن، صدایتان کردم. آری عزیزنم! آنگاه که با محارم خود در انظار عمومی سخن می گوییم مراقب رعایت عُرفیات و هنجارهای جامعه اسلامی باشیم. وقتی با نامحرم سخن می گوییم خیلی بیشتر باید مراقب رعایت این عرفیات و هنجارها باشیم. ✍️علیرضا نظری خرّم @HOWZAVIAN