✴️ حرفْ زیاد، پای اقدام خلوت 🍂کم نیستند کسانی که شعار می‌دهند حاضرند برای خشنودی خدا و خوشحال کردن خلق خدا، چنین کنند و چنان کنند و از خودشان فلان فداکاری را نشان دهند و بیسار گذشت را بروز دهند. ولی همین که یک نفر این حرف‌ها را باور کرد و به کمک آن‌ها امید بست، همین که قرار شد بارِ کسی را با خود حمل کنند و رنج این بار و نگاه و حرف مردم را تحمل کنند، و خلاصه همین که کار جدی شد، خیلی راحت حرف‌هایشان را فراموش می‌کنند و حرف جدید رو می‌کنند. 🍂یکی دخترش را بهانه می‌کند، یکی پسرش را؛ یکی احساسات و عواطفش را پیش می‌کشد، یکی عقل و منطقش را؛ و البته بعضی‌هایشان هم هستند که خیلی رُک و صریح می‌گویند که "راستش را بخواهی، به فلان جایش فکر نکرده بودم و حالا که خوب فکر می‌کنم، می‌بینم کار من نیست". 🍂تازه این همه در جایی است که تو نمی‌خواسته‌ای زحمت آن‌ها را برای حمل بارت بی‌جواب بگذاری و خودت از همان اول گفته‌ای که به قدری که در توانت باشد، جبران می‌کنی. با خودت می‌گویی: اگر قرار بود بی هیچ مزدی این بار را بردارند، چه می‌شد. 🍂و این می‌شود که تو اگر حواست جمع باشد، یک بار دیگر به چشم خود می‌بینی که به هر که جز او امید داشته باشی، ناامید می‌شوی. برای درک بعضی از حقایق، نه نزول آیات لازم است و نه صدور روایات؛ هر کدام از ما حداقل چند نمونه از این بینات در تجربه‌ی زیسته‌ی خود داریم که اگر از آن‌ها غافل نشویم، چراغ راهمان خواهند بود. 🍂و این چنین است که زیر لب زمزمه می‌کنی: "استغفر الله ربی و اتوب و الیه" و با چشمی گریان و قلبی ناامید از خلق و امیدوار به فضل خالق می‌گویی: "لا حول و لا قوة الا بالله". 🍂حتی وقتی می‌خواهی از نامردی که تو را و بارت را بین زمین و آسمان رها کرده است ناراحت و دلخور باشی، چیزی به تو می‌گوید: از او سپاسگزار باش و برایش دعای خیر کن، که یک بار دیگر طعم تلخ اعتماد به خلق حقیر و ذلیل را به تو چشاند تا باز هم به آغوش تنها قدیر و عزیز هستی بازگردی. 🍂سرت را پایین بینداز و مشغول زندگی‌ات باش؛ همین زندگی که محبوبت برایت پسندیده و مصلحت تو را در آن دیده است. سخت است، ولی بکوش که راضی باشی، که گوهر همه فضایل در همین رضایت به حکمت پروردگار است. @rajaaei ✍ مرتضی_رجایی https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6