📚
کتابخوانی و مسئله تکامل انسان؛ کتاب، جایگزینناپذیر است
✍رضا منصوری
برای روشنشدن نقش کتاب در زندگی بشر بد نیست توجهی داشته باشیم به این که تفاوت انسان با گیاهان و حیوانات در چیست؟ گیاه و حیوان هم حیات دارد، ولی تفاوت انسان با سایر موجودات در این است که انسان میتواند سخن بگوید. از زمانی که جوامع انسانی به وجود آمدند انسانها شروع به صحبت با همدیگر کردند. با زبانی که در طی مراحلی رشد و تکامل پیدا کرده و به ما رسیده. گیاهان و حیوانات هم به نوعی با هم صحبت میکنند ولی صحبت این موجودات در حد ابتدایی باقی مانده؛ متحولشده و تکاملیافته نیست. انسان اما بر اثر مجموعه رویدادهایی زیستی میتواند صحبت کند. پس انسان برای برقراری ارتباط با سایر انسانها شروع به صحبت کرد و در ادامه نوشتن را آفرید و کتاب را به وجود آورد.
پس وقتی به موضوع کتاب میپردازیم، باید متوجه نقش آن در تحول جوامع انسانی هم باشیم. مكالمهی دو انسان با همدیگر در نهایت تبدیل به نوشتار شده است و ما عنوان کلی کتاب را برایش به کار میبریم. اما کتاب تنها وسیلهای برای انتقال حرفهای یک انسان به انسان دیگر نیست، بلکه تاثیر شگرفی هم در تکامل انسانی، خرد انسانی و خلاقیت انسانها دارد. این هم وجه تمایز دیگر انسان و حیوان است. هر خصوصیتی که با انسانبودن در ارتباط باشد، چه به لحاظ خرد و چه به لحاظ عواطف او، عامل اصلی نگارش کتاب است. گفتگوی میان دو انسان تمام میشود و نهایتا اثر آن در ذهن باقی میماند؛ ولی وقتی پای نوشتار در میان باشد نوشتار بر روی خرد و روح نویسنده و خواننده تاثیر میگذارد. انسانها اگر مایل باشند در همین مسیر تکاملی که آنها را از حیوانات متمایز ساخته رشد کنند ناگزیرند از اینکه بنویسند و بخوانند. وقتی انسان کتاب نمیخواند چشم خود را بر روی عوالم دیگر و جهانهای دیگری که توسط سایر انسانها خلق شده میبندد. خواندن کتاب باعث میشود ذهن بازتر شود، خلاقیتمان بیشتر شود و مسیر تکامل سریعتر طی شود. خواندن کتاب برای زندگی بشری که علاقهمند به رشد و خلاقیت است، اجتنابناپذیر است. انسانی که کتاب نمیخواند خلاقیتاش بهمرور به صفر میرسد و تنها گوینده و شنوندهای فاقد خلاقیت باقی میماند. این مهمترین وجه تمایزیست که در کتابخواندن و کتابنخواندن وجود دارد.
گرچه در شرایط بحرانی ازجمله در همین دوران كرونا، پناه آوردن به کتاب و تخیلكردن و یا خواندن کتابهای تاریخی و اجتماعی و مرور سرگذشت انسانهایی که بحرانهای مشابهی را پشت سر گذاشتهاند به حل و فصل بهتر بحران کمک میکند ولی نقش کتاب در زندگی انسان خیلی پر رنگتر از اینهاست.
انسانها در انزوا نمیتوانند بسیاری مسائلشان را حل کنند. در حالت عادی معمولا انسانها به صورت اجتماعی میزیند، و با قرار گرفتن در محل کار و یا در رفتوآمدها و دورهمیها خودشان را تنها احساس نمیکنند. کتاب در مقابله با این انزوا به کمک انسان میآید ولی اهمیت آن از این جهت است که موجب رشد و تکامل میشود. اگر کتاب را از انسان بگیریم فاصله زیادی با حیوانات ندارد. این در اقوامی که رشدشان بسیار ابتدایی بوده و به کتابت نرسیدهاند، مشاهده میشود. این اقوام در زندگی تمایز چندانی با حیوانات نداشتند و نتوانستند تمدنی بیافرینند. پس صرف صحبت کردن کافی نیست. بنابراین باید نقش خواندن کتاب را بسیار فراتر از این دید که مثلا امکان تنها بودن را افزایش میدهد و یا انزوا و جدا افتادن او را جبران میکند. ولی خب در مواقع بسیاری ما انسانها کمتر به کتاب روی آورده و با دورهمی آن را جبران کردهایم. اما، این نمیتواند جای کتاب را بگیرد. کتاب تا حدی میتواند جای دورهمی را بگیرد، و تاثیرش بیش از اینهاست. نباید به این موضوع اکتفا کرد. گرچه قطعا در شرایط موجود کتاب اهمیت پیدا کرده است و اگر بخواهم از نقش اصلی کتاب در زندگی بشر کوتاه بیایم، باید گفت کتاب خیلی از مشکلات روانی، غربت، و مسائلی از این دست را هم برطرف میکند.
#کتابخوانی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN