🔻یادداشت‌هایی از آمریکا؛ وقتی برخی مسیحیان باور توحیدی‌‌شان را پنهان می‌کنند! ✍️ حبیب ا... بابایی در مواجهه با مسیحیان و گاه گره‌های عقیدتی آنها، رویکرد سخت و صلبی نداشتم. گاه کمک می‌کردم که مسیحی در مسیحی بودن‌اش اهل عمق و اعتقاد باشد. زمانی باآقای بل وایدر در مرکز مطالعات مسیحی گفتگو می‌کردم. به این نکته از کلام حضرت عیسی ع بر بالای صلیب در باور مسیحیان رسیدیم که «خدایا چرا رهایم کرده‌ای؟ (why have you forsaken me?). این یکی از گره‌های عقیدتی بل وایدر که خود دکترای انجیل داشت و یک مرکز مسیحی را هم مدیریت می‌کرد، بود. اینجا من در صدد توجیه بیان عیسی مسیح در باور وایدر برآمدم که شاید پیامبر شما اینجا از زبان دِلال و ناز استفاده کرده است. وایدر زبان ناز و دلال در دعا را نمی‌دانست. توضیح دادم که ما در ادبیات و در ادعیه اسلامی زبان دلال داریم که نه زبان اعتراض بلکه زبان ناز و نیاز است و خود راهی است برای تقرب و نزدیکی بیشتر به خدا. همین جمله بل وایدر را بسیار مبتهج کرد و احساس کرد که من عقدۀ عقیدتی‌اش را گشودم. همسرم مدت‌ها با خانم کِلی از مبلغه‌های مسیحی گفتگوهایی داشت. بحث‌شان به توحید و تثلیث کشیده بود. در ادامه گفتگوها خانم کِلی به جهت باور و عقیده تثلیث‌اش کم‌کم دچار مشکل می‌شد. به همسرم گفتم که اگر می‌توانی توحید را به جای تثلیث در باور او بنشانی، خب گفتگو را ادامه بدهید، ولی اگر نمی‌توانی به جای تثلیث عقیده‌ای ایجاد بکنی، بحث را ادامه ندهید و در عقیده‌اش خللی ایجاد نکن. این بدان سبب بود که به نظرم باور به مسیحیت و حتی تثلیث در فضای سکولار و دنیوی غرب بهتر از بی‌باوری محض و بی‌ایمانی مطلق بود. البته بعدها در مورد توحید در مسیحیت دیدیم که اساسا برخی از مسیحیان خود اهل توحید هستند. این رویکرد را در کلاس تثلیث کِوِن هارت دیدم که از تثلیث و نسبت بین پدر و پسر و روح‌القدس خوانش توحیدی ارائه می‌کرد و آنگاه می‌گفت که ما توحیدی فکر می‌کنیم در حالی که قرآنِ مسلمانان ما را تثلیثی می‌خواند! یکی از بانوان مسیحی در گفتگو خصوصی‌ با خانواده ما با نگرانی اظهار می‌کرد که باور ما توحیدی است ولی این باور را از عموم مسیحیان پنهان می‌کنیم تا مبادا ما را تکفیر کنند. @HOWZAVIAN