و تحلیلی بر آن 📌آنارشیسم (Anarchism) محمد ملک‌زاده✍️ ریشه واژه آنارشیسم از یونان باستان و کلمه آنارشیا (anarkhia) به معنای «بدون حاکم» است و در اصطلاح، به عنوان جنبش‌ و نظریه‌ای سیاسی گفته می‌شود که عقیده دارد هر گونه دولت یا قدرت سازمان یافته در هر شکلی عامل فساد و ناپسند است؛ این نظریه تمرکز قدرت سیاسی را به ضرر انسانها می‌داند و لذا خواهان برافتادن هرگونه دولت و جایگزینی انجمن‌های آزاد و گروه‌های داوطلب به‌جای دولت و قدرت سیاسی است. گرچه ریشه‌ نظریات آنارشیستی را در اندیشه‌های یونان باستان مانند برخی از قرائت‌های رواقی‌گری نیز می‌توان یافت اما آنارشیسم به مفهوم امروزی در قرن نوزدهم فاصله‌ سال‌های ۱۸۴۰ تا ۱۸۷۰م توسط پرودون (poroudhon)، فیلسوف فرانسوی بوجود آمد و در کشورهای اسپانیا، ایتالیا، سوئیس، فرانسه، اتریش، هلند، و برخی کشورهای آمریکای لاتین رواج یافت. «پرودون» معتقد بود دولت و نهادهای حکومتی و قانون همگی فاسد و شیطانی هستند؛ بنابراین با انهدام مالکیت خصوصی و دولت، انسان‌ها از مصیبت‌ها و بدبختی‌های اجتماعی رها می‌شوند و به برابری دست می‌یابند. بدین ترتیب آنارشیست‌ها بر خلاف هواداران هگل که دولت را تا مرتبه الوهیت بالا می‌بردند و آزادی را تنها در اطاعت مطلق از قدرت دولت می‌دانستند، نسبت به نهاد دولت و قدرت دولتی بدبین بوده و آن را عامل تباهی زندگی انسان قلمداد می‌کرده‌اند. آنارشیست‌ها را از جهت عملکرد به دو دسته انقلابی و اصلاح طلب تقسیم می‌کنند: آنارشیست‌های انقلابی برای تحقق اهداف خود در براندازی حکومت، روش آشوب‌گری، ترور، اعتصاب همگانی و سرنگون کردن ناگهانی دستگاه دولت را پیشنهاد می‌کنند. این دسته در طول قرن نوزدهم بیشترین فعالیت‌ها به‌ویژه در ایتالیا و اسپانیا داشتند و بسیاری از سیاستمداران را برای تحقق اهداف خود به قتل رساندند؛ اما به دنبال افول آنارشیست‌های انقلابی در قرن بیستم، تفکر آنارشیسم اصلاح‌طلب جایگزین آن گردید که بیشتر در جنبش‌های مدافع صلح یا طرفداران حفظ محیط زیست به فعالیت خود ادامه دادند. گرچه برخی آنارشیست‌ها ادعا می‌کنند هرگز آشوب‌خواه یا هرج و مرج‌طلب نیستند یا خواستار از میان برداشتن نهاد حکومت به‌طور مطلق نبوده‌اند و تنها با حکومت مبتنی بر زور مخالفت ورزیده‌اند، اما مشترک‌ترین انتقاد، در میان تمام منتقدان آنارشیسم این است که این نظریه بی‌شک به هرج‌و‌مرج و بوجود آمدن جامعه‌ای بی‌سامان منجر خواهد شد. تحقق آنارشیسم یعنی همان چیزی که هابز از آن به نزاع همه علیه-همه نام می‌برد. @HOWZAVIAN