🌐 فضای مجازی؛ سازگاری یا ناسازگاری ✍️ سیده زهرا عابدیان عصر حاضر، عصرِ تکنولوژی و محصول تلاش انسان‌ با هدف زندگی برتر است. تکنولوژی و لوازمش به کمک انسان آمده و دستاوردهایی ویژه، تقدیم او کرده است: رفاه، آسایش، صرفه‌جویی در زمان و هزینه، سهولتِ دسترسی به اطلاعات، نوآوری در زمینه‌های مختلف و... . در یک کلام، تکنولوژیِ عزیز، غیرممکن‌ها را ممکن کرده است. این امر سبب شده انسان به او همچون دوستی وفادار اعتماد کند و اجازه ورودش را به همه عرصه‌ها صادر کند. گاهی نتیجه اعتماد بدون شناخت، شکست است. موجودی که روزی به دنیا آمد تا در خدمت انسان باشد و نیازهای او را تأمین کند، امروز با نفوذ بدون نظارت در برخی عرصه‌ها، به موجودی سرکش تبدیل شده است و ابلیس‌گونه حاضر به تعظیم در برابر انسان نیست؛ رعایت مصالح انسان را نادیده می‌گیرد و با شناختی که از زوایا و ابعاد مختلف انسانی دارد، همه تلاش خود را می‌کند تا انسان را زیر سلطه خود بگیرد. هربرت ماركوزه در كتاب انسان تك ساحتي تحت عنوان منطق سلطه از عقلانيت تكنولوژي بحث مي‌كند. وی معتقد است پيشرفت فني تكنولوژي در جامعه بجاي اينكه به آزادي و تسلط انسان بر طبيعت منجر شود به عاملي در بهره‌كشي بيشتر انسان‌ها تبديل شده است. از نظر او انسان داراي يك بعد ماشيني شده و ابعاد ديگر شخصيت انسان از بين رفته است. اخلاق، زبان فرهنگ، هنر، عواطف همه از حاكميت تكنولوژي متأثر گرديده‌اند و در نتيجه تفكر تك ساحتي در جامعه تك ساحتي ايجاد گرديده و حقوق و آزادي‌هاي فردي از مفهوم سنتي گذشته دوري جسته و جاي خود را به فرهنگ مادي سپرده است.* ممکن است انسان‌ها توسعه‌ی فناورانه را آغاز کرده باشند، اما فناوری، بصورت خودمختار در حال پیش‌روی است. بهترین راه برای رسیدن تکنولوژیِ به اهدافش، شبکه‌ای عظیم است که آدمیان گرد هم درآمده‌ باشند و جذب زیبایی‌های خیره‌کننده آن شوند؛ فضای مجازی به مثابه ابزاری از خانواده‌ تکنولوژی که فرهنگ خاص خود را به همراه داشته و به خودی خود موجب تحول فرهنگی در جامعه شده است، این فرصت را فراهم کرده است و انسان چنان مجذوب و غرق زیبایی‌های آن شده است که به از دست رفتن و شاید مرگ داشته‌هایش بی‌توجه شده است؛ مرگِ اخلاق، فرهنگ و انسانیت. از جمله مهم‌ترین مسائلی که فضای مجازی بر آن تأثیر گذاشته است، ارتباطات خانوادگی است. افراد با وجود امکانات ارتباطی در فضای مجازی، دیگر اهمیتی به کیفیت روابط نمی‌دهند و این مسئله، به کاهش بیشتر احساسات منجر می‌شود.* از نظر هايدگر، خانه، «يكی از بزرگ‌ترين قدرت‌های يكپارچه‌سازی انديشه‌ها، خاطره‌ها و رؤياهای نوع بشر»- است. با ورود فضای مجازی و حضور افراد در آن، اعضای خانواده‌ها به جای برقراری ارتباطات کلامی که منجر به ايجاد ارتباطات صميمانه می‌شود، صرفاً به يک نقطه خيره شده وگويی از جهان واقعی که در آن قرار دارند خارج می‌شوند. برتون در پژوهشی با عنوان "آيين اينترنت؛ تهديدی برای پيوند اجتماعی"، به پيامدها و آثار مخرب اينترنت، پرداخته است که در ايالات متحده روی 216 نفر در طی دو سال انجام شد. نتايج پژوهش نشان داد که استفاده از اينترنت حلقه‌ی روابط اجتماعی دور و نزديک را کاهش داده، گوشه‌گيری و در نتيجه، افسردگی، را افزايش می‌دهد. در نتيجه، نوع جديدی از گوشه‌گيران در همه جا ظاهر می‌شوند که فقط دارای ارتباط اطلاعاتی و ابزاری هستند. اين افراد يک پيوند اجتماعی را بنا می‌کنند که ديگر شباهتی به پيوند اجتماعی جامعه‌ی بشری ندارد.* جامعه‌گریزی، انزواطلبی و احساس بیگانگی با خود و دیگران، تغییر و اختلال در سبک زندگی در زمینه‌های مختلف، منجر به پیامدهای جبران‌ناپذیرِ کاهش روابط خانوادگی، تنهایی و آسیب‌های جسمی و روانی شده و در نتیجه هر نوع خدشه بر پیکره خانواده، سلامت جامعه را در معرض خطر قرار می‌دهد.* ثمره گسترش شبکه‌های مجازی و استفاده بیش از حد آن بی‌هیچ محدوده‌ی زمانی و مکانی، فردگرایی بوده و همین امر، روابط خویشاوندی و اهمیت موضوع صله رحم را که ریشه‌ای عمیق در فرهنگ و دین ما دارد، مورد غفلت و تسامح قرار داده است. در دنیایی زندگی می‌کنیم که توجه به فضای مجازی و به‌کارگیری آن در زندگی غیرقابل انکار است، اما برای غلبه بر آسیب‌ها و معایب آن باید ضعف‌های خود را شناخته و به صورت هدفمند و آگاهانه در این عرصه حضور پیدا کنیم. به نظر می‌رسد حضور هدفمند به صورت فردی در این مسیر، چندان راهگشا نیست، بلکه حضوری اثرگذار خواهد بود که با همکاری و تلاش همه مجموعه‌های مهم جامعه از جمله سازمان‌ها و نهادهای دولتی، فرهنگی و اسلامی، مدارس، خانواده اعم از پدر، مادر و فرزندان و... همراه باشد. حضور هدفمند و آگاهانه‌ی‌ همگانی دست هر موجودی را از سلطه و نفوذ کوتاه خواهد کرد؛ حتی اگر این موجود، بیگانه‌ای مجازی باشد. ماهی را هر وقت از آب بگیریم، تازه است! @HOWZAVIAN