تناقضات عدالتخواهی ✍️ محمدجواد محمودی چندی است که جریانی موسوم به عدالتخواه مشغول فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی و افشاگری‌های مختلف از فساد و رانت و تبعیض در دستگاه‌ها و مدیران دولتی هستند. مطالبه حقوق اجتماعی و به تعبیر خودشان فی‌نفسه کاری پسندیده و اصلا از خواسته‌ها و مؤلفه‌های انقلابی‌گری به شمار می‌آید؛ اما نکته در آنجاست که حدود و چارچوب‌های این کار باید رعایت شود. بگذارید یک مثال بزنم؛ کسی که بیمار می‌شود، خوردن دارو برایش ضرورت دارد، اما اگر همین دارو را در غیر ساعاتی که دکتر توصیه کرده و بدون رعایت مقدار لازم استفاده کند، همان دارو عامل مرگش خواهد بود، به عبارت بهتر این دارو نه تنها او را بهبود نبخشید بلکه او را به هلاکت رساند! حال سؤال این است که هدف عدالتخواهی چیست؟ مگر برای اصلاح نظام و حذف مفسدین نیست؟ مگر برای احیای حقوق مستضعفین و مردم نیست؟ پس چرا امروز در کنار دشمن انقلاب ایستاده‌اید و مطالبه عدالت می‌کنید؟ آن کسی که برایش گزارش ارسال می‌کنید و از او مطالبه عدالت دارید همانی است که خواهان این فساد و به تعبیری همان عامل فساد است... آن کسی که با او علیه اصل نظام همنوا شده‌اید کسی است که خواهان حضور آن مسئول فاسد در پست‌های مهم و فشار اقتصادی بر مردم است... مسئولی که این انقلاب توقع دارد و مطالبه می‌کند هستند که با خودکار دولتی، امضای شخصی نمی‌زدند، آن وقت شما درد دلتان را پیش چه کسی برده‌اید؟! رفاعةبن‌شدّاد چرا از لشکر مختار جدا شد؟ او مطالبه مبارزه فوری داشت و وقتی سبک مبارزاتی مختار را دید، او را طالب حکومت خواند و از صف او جدا شد! امّا برای تحقق هدفش چه کرد؟ با لشکر شمر و سنان و ... علیه مختار صف کشید! چه شد؟ مگر علت جدایی او از مختار همین‌ها نبودند؟ پس چرا امروز در کنار آنها ایستاده؟ علت مشخص است، او چهارچوب مبارزه و حق‌خواهی را نفهمید، به اسم مطالبه‌ی حق، کنار باطل ایستاد! او از خودش دور خورد، او شد دلگرمی کسانی که ناعدالتی را می‌خواستند! مراقب باشیم به اسم عدالتخواهی، عدالتخوار نشویم! عدالت‌خواهی بدون مبنا و پشتوانه، مانند شمشیر زدن است با چشم بسته، چه بسا یاران خودی را به خاک و خون بکشانی! پ.ن: ما تا خون در رگ داریم به دنبال حق و مطالبه عدالت هستیم و ذره‌ای کوتاه نخواهیم آمد و حضور مسئول فاسد را در هیچ کجا بر نمی‌تابیم! اما با چهارچوب و روش، تا خدای نکرده در پازل مفسدین بازی نکنیم... @HOWZAVIAN