☑️ سخن اول؛ گفتگو درباره «روحانیت امروز»
🔻سیدیاسر تقوی
🔸علیرغم آنکه نظم اجتماعی ایران معاصر، متأثر از عملکرد درست یا نادرست روحانیت است، گفتگو پیرامون آن از منظر جامعهشناسی دین و روحانیت سهم ناچیزی در رسانههای حوزوی و حتی رسانههای علوم انسانی دارد. تا جایی که میتوان گفت به جز سایت فکری- تحلیلی مباحثات و برخی گاهنامههای مکتوب، پایگاه متنوع و مؤثر چندانی در این حوزه مشاهده نمیشود. اصحاب علوم انسانی و اساتید حوزه علمیه تمایل خوبی برای گفتگو پیرامون ظهور و بروز اجتماعی روحانیت و مطالعات انتقادی دینداری از خود نشان میدهند، اما چرا تاکنون این دست مطالعات و طرح آن در رسانههای حوزوی مغفول واقع شده و کمتر درباره آن سخن گفته شده است؟ در اینباره دلایلی قابل اشاره است:
🔸۱. رسالت تبلیغ: برخلاف تصور ابتدایی، روحانیت همواره توجه ویژهای به رسانه داشته و در استفاده از رسانههای نوین پیشگام بوده است؛ اما رسالت مهم این نهاد، یعنی تبلیغ و تبیین معارف دین موجب شده عمده فعالیتهای رسانهای حوزویان و نیز انتظار اساتید و علمای حوزه از کارکرد «رسانه» معطوف به امر تبلیغ، تولید و توزیع محتوای دینی و نیز ارائه خدمات مرتبط با امور معنوی زندگی باشد. از این رو نگاه ثانوی و بیرونی به روحانیت محدود در مسائلی شده که بتواند جایگاه تبلیغی روحانیت را ارتقاء دهد. به طور مثال روحانیت بارها در آسیبشناسی تبلیغی خود تلاش کرده که حضور خود را به عنوان مبلغ مورد مطالعه، ارزیابی و آسیبشناسی قرار دهد و متناسب با آن مهارتهای اجتماعی خود را تقویت کند. اما این مطالعات بیشتر در سطح مهارتافزایی و تربیت مبلغ بوده و از سوی نویسندگان و محققان این عرصه عمق بیشتری پیدا نکرده است.
🔸۲. مسأله مرجعیت: نظم سازمان روحانیت با بزرگتری مراجع تقلید شکل گرفته است. قوام این نظم عموما بر دوش کرسیهای اخلاق بوده که مناسبات اساتید و شاگردان و نیز حوزویان و مردم را سامان میبخشیده است. روحانیت بیش از آنکه به مطالعات پسینی درباره عملکرد خود بپردازد، تلاش کرده است که با آموزههای اخلاقی و هنجارهای داخلی، نقش بهتری در عرصه عمومی ایفا کند. در این نگاه راهبر اخلاقی و هویتی روحانیت خود مرجع تقلید است و اوست که با تبیین شرایط و مصادیق حوزههای علمیه را راهبری میکند. اما به میان گذاشتن مرجعیت به مثابه موضوع مورد مطالعه از منظر علوم اجتماعی، با ادبیات حاکم بر مناسبات روحانیت سنخیت ندارد. لذا این بررسیهای انتقادی عموما از سوی نواندیشان و نخگبان جوان حوزه صورت میپذیرد. و از آنجا که این مطالعات انتقادی به ارزیابی عملکرد مرجعیت میانجامد و مطالبات تحولخواهانه به همراه دارد، به نوعی پای در کفش بزرگان نهادن قلمداد میشود و مطرود و مهجور است.
🔸۳. دوران سیاستورزی: با استقرار جمهوری اسلامی و مشغولیت روحانیت در عرصههای سیاسی، گفتگو پیرامون روحانیون و حوزههای علمیه دلالت سیاسی پیدا کرده است. از سوی دیگر، سخن از کارآمدی نظام سیاسی و سیاستهای کلان کشور نیز دلالتهای حوزوی و مرتبط با روحانیت دارد. طبیعی است در چنین شرایطی، گفتگو درباره روحانیت به سختی صورت میپذیرد و هزینهساز است. به عبارت دیگر، از آنجا که روحانیت پشتوانه نظری نظام سیاسی تلقی میشود، گویی دگراندیشی در نظم کنونی آن، نظام سیاسی را تهدید میکند و در مقابل آن تلقی میشود. حال آنکه استقرار نظام اسلامی میتواند بستری باشد برای گفتگوی آزاد علمی جهت تقویت بیش از پیش عملکرد روحانیت در عرصههای اجتماعی و سیاسی
🔸در میان این موانع و آفتها، جمع کوچکی از طلبههای حوزوی دغدغهمند در حوزه علوم اجتماعی گرد هم آمدهایم تا جدیتر درباره «روحانیت امروز» گفتگو کنیم. «روحانیت امروز» پایگاهی فکری- تحلیلی است که تلاش دارد از منظر علوم انسانی، وضعیت دینداری در ایران و عملکرد روحانیت معاصر را مورد بحث و گفتگو قرار دهد. ما در این مسیر دست همه اساتید، صاحبنظران حوزه و دانشگاه و دانشجویان و فضلای حوزه و نویسندگان و محققان را به گرمی میفشایم و از آنها دعوت میکنیم تا در این تلاش کوچک ما را کمک کنند.
🔗
به روحانیت امروز ملحق شوید
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN