✔️ وقت گریه‌های دورهمی نیست ✍️ زهرا ابراهیمی حامد عسکری میگه: سفره‌دار توام ای عشق بفرما بنشین نان ِجو، زخم و نمك، خون ِجگر بسیار است حالا حکایت این روزهای ماست. سخت است اما می‌گذرد. گفته‌اید که این روزها رنجورید. این چند خط را برای کم‌رنگ‌شدن رنج‌تان می‌نویسم. وقتی به روشنی راه ایمان داری! وقتی به پیروزی حق علیه باطل باور داری! وقتی خشت‌خشتِ دیوارِ عقیده‌ات را بر تعقل بنا کرده‌ای! از چه می‌ترسی؟! می‌دانی که می‌گذرد و غمگین نمی‌شوی. عمق نگاهِ آدم معتقد چیزی فراتر از ظواهر است. اتفاقات همچون پوسته‌ای است که اگر عمیق نگاهش نکنیم، حقیقتش را نمی‌فهمیم. ما قرار نیست بحران جامعه را حل کنیم. ما نیازمند حلِ خویشتنیم. حالا بحران‌ها به ما فهماندند که کجای عقیده‌مان ضعف دارد؟ کجای باورهای‌مان لبِ مرز است؟ چقدر به پرتگاهِ تسلیم نزدیکیم؟ بحران‌ها و حتی فتنه‌ها نعمت است برای آن‌ها که از درختش، میوه‌ی صبر بچینند. نمی‌گویم غمگین نباشید. نمی‌گویم رنجور نباشید. آدمی به حکم انسان بودن سرشار از احساس است و نمی‌توان رنج او را انکار کرد. اما رنج و غم دست‌به‌دست هم می‌دهند و ساز یاس و ناامیدی می‌نوازند. غم‌تان را مدیریت کنید؛ تا سر از ناامیدی در نیاورد. به صدسالِ دیگر فکر کنید. به روزی که نیستید. و تنها از شما اثر آنچه اکنون انتخاب کرده‌اید باقی مانده است. درست انتخاب کنید. اجازه دهید تا عقیده‌تان چهارستون تاریخ را بلرزاند. فهم ما از قوانین نظام خلقت به اندازه‌ی یک دانه‌ی خردل هم نیست، پس کار را به خدا بسپارید و فقط بر انجام وظیفه متمرکز شوید. حالا وقت گریه‌های دورهمی نیست. حالا وقت قیام است. به‌پا خیزید. @HOWZAVIAN