✔️ سربازِ گره‌گشایِ‌امام ✍️ عباس بابائی زندگی کوتاه فاطمه زهرا(سلام الله علیها) مصداق بارزی است برای کلمه‌ی «برکت»؛ آخر چگونه می‌شود انسانی با آن شرایط سخت دوران مکه و مدینه و با آن همه دشمنی و صدالبته عمر کوتاه، بتواند فعالیت‌هایی این‌گونه اثرگذار در راستای انسان‌سازی و جامعه‌سازی و تمدن‌سازی داشته باشد؟! مخالفان«اسلام سیاسی» هرچقدر تلاش کنند و محافل خنثی تشکیل دهند و سخنان خنثی بگویند و بنویسند، نمی‌توانند زندگی سیاسی این بانو را به حاشیه برند تا بتوانند در سایه‌ی این «مبارزِتحریف‌شده»، به حاشیه‌نشینی و حاشیه‌گویی و حاشیه‌نویسی ادامه‌دهند! وقتی به زندگی این بانو نگاه می‌کنیم او را «سرباز گره‌گشای امام جامعه» می‌بینیم؛ سربازی که در بسیاری از میادین، گره از ابروان امام خویش بازکرد. اولین گره‌گشایی او به‌هنگام ولادت بود؛ آن‌هنگام که اتهامات بی‌اساس دستگاه رسانه‌ای مشرکین باعث شده بود تا نبی مکرم اسلام «ابتر» خوانده شود و بی‌دنباله؛ ولادت این بانو از یک‌طرف و نسل مبارک‌شان از طرف دیگر برای همیشه دشمن آن‌زمان و هرزمان را ناامید کرد. او کوثری شد جوشان و خروشان که ذریه‌اش علی‌رغم مظلومیت‌ها و آوارگی‌ها و شهادت‌ها، اکنون در تمام تاریخ و جغرافیا نورافشانی می‌کنند. مخالفان «اسلام سیاسی» چه بخواهند چه نخواهند، بزرگ‌ترین رهبران و مبارزان مکتب شیعی، فرزندان این مادرند؛ سید روح‌الله‌ الموسوی‌ الخمینی، سیدعلی‌ حسینی‌ خامنه‌ای، سیدعلی‌ حسینی‌ سیستانی، سیدمحمدباقرصدر، سیدحسن‌نصرالله، سیدابراهیم زکزاکی، سیدمحمدعلی نقوی و... گره‌گشایی دوم این بانو از امام جامعه زمانی بود که به‌تنهایی جای پنج حامی بزرگ نبی را پر کرد و به «ام‌ابیها» لقب یافت.«ام ابیها» یعنی «مادرِپدر» و فاطمه زمانی این لقب را از پدر گرفت، که تمام آن‌چه را که یک مادر برای فرزند نثار می‌کند، فدای پدر کرد. او از ۵ سالگی اگرچه مادرارجمندش را از دست‌داد، اما تا آخر عمرِپدر، مادرِپدر شد و برای این امام، غمگسار و یاور. آن‌هنگام که این «امامِ‌مقتدرِمظلوم» با سرورویی آغشته از جفای جاهلان به خانه‌ی بی‌خدیجه بر می‌گشت، دستان نوازشگرِ مادری به‌نام «فاطمه» مرهمی‌بود بر زخم‌های جسم و جان پدر و بازوانی بود برای پیش‌برد آرمان‌های این «امامِ‌بشر». ادامه دارد... @HOWZAVIAN