📌 اگر جدا بود دین از سیاست ... ✍️ حسن مددخانی با ارسال یادداشتی به جمع نویسندگان حوزوی پیوست: صحبت از گرانی ها و اوضاع نابسامان اقتصادی شد. گفت اقتصاد مملکت درست شدنی نیست، مگر این که دین از سیاست جدا شود. دین وظیفه ای دارد و سیاست هم وظیفه ای. در لابه لای صحبت هایش بر خلاف وظیفه سازی هایش برای نهادهای مختلف جامعه و ادّعای جدا بودن آن ها از یکدیگر، همه چیز را به سیاست ربط می داد. اقتصاد و فرهنگ و تربیت را به سیاست ربط می داد. خانواده و اخلاق و بهداشت را به سیاست ربط می داد. اما در این میان، فقط «دین» بود که آن را به هیچ چیز ربط نمی داد. گفتم به نظر شما با جدایی دین از سیاست، سیاست، اقتصادی می شود یا اقتصاد، سیاسی می شود؟ به نظر شما کدام یک بهتر است؟ این که سیاست و اقتصاد ما دینی شود، یا که اقتصاد ما سیاسی شود؟ بگذریم از این که در جامعه شاهد نمونه های فراوانی هستیم که همه چیز به دین گره خورده و گره گشای خیلی از گره ها شده و در عمل نشان داده که دین از سیاست و اقتصاد و فرهنگ و بهداشت جامعه هرگز جدا نیست. مثلاً اگر با ترویج فرهنگ زکات توسط مبلغین دین و پرداخت آن توسط کشاورزان عزیز و زحمتکش، درمانگاه و مدرسه و خانه و کتابخانه ساخته می شود، به خاطر این است که دین از سیاست و فرهنگ و اقتصاد جدا نیست. اگر شاهد حضور طلاب و مبلغین دین به همراه قشرهای مختلف مردم در مناطق زلزله زده و سیل زده هستیم، به خاطر این است که دین از سیاست و مردم و جامعه جدا نیست. اگر شاهد کمک های مؤمنانه و مسجد محور، به اقشار نیازمند و آسیب پذیر هستیم، و همچنین اگر شاهد حضور جوانان متدین در اردوهای جهادی و ساخت خانه برای نیازمندان هستیم، به خاطر این است که دین از سیاست و مردم و نیازهای آن ها جدا نیست. اگر شاهد حضور طلاب و روحانیون در بیمارستان ها در ایام کرونا هستیم و کسی هم این اقدام مبلغین دین خدا را دخالت در کار کادر درمان تلقی نمی کند، به خاطر این است که دین از سیاست و بهداشت جدا نیست. اگر زندگی رهبر جامعه اسلامی همچون زندگی سایر مردم است، به خاطر این است که دین از سیاست و زندگی مردم جدا نیست. اگر زیست برخی از مسئولین فاصله زیادی با زیست سایر مردم دارد، چون در اندیشه آن ها متأسفانه دین از سیاست جداست. و اگر شاهد ساده زیستی برخی دیگر از مسئولین جامعه هستیم، چون در اندیشه آن ها دین از سیاست جدا نیست. و خدا را شکر که دین از سیاست جدا نیست! @HOWZAVIAN