برای دوستان شهیدم دانیال رضازاده و حسین زینال زاده🌹🌹 آن تشنگی... در جست و جوی آب بودن را از ابتدا می‌خواستم بی تاب بودن را تقدیر من با ترس در ساحل نشستن نیست امید دارم غرقه در گرداب بودن را حتی اگر سخت و اگر تاریک... باید رفت چشم انتظاری تا کجا مهتاب بودن را؟ ای ماهی شوریده باید دل به دریا زد راضی مشو بازیچه‌ی قلاب بودن را من زنده رودم! ای زمین پست میخواهی از من چگونه ماندن و مرداب بودن را؟ چیزی نمانده تا سحر... حالا بیا ای مرگ... من خوش ندارم زندگی را... خواب بودن را... 💠 @shaeranehowzavi