🔰پرتویی از شخصیت حضرت ام البنین
💠غلامعباس هاشمی همدانی
👌زندگی شرافتمندانه و عزتمندانه هر انسانی در گرو برخی فضائل اخلاقی است که در راس آنها شجاعت و شهامت است.
انسان ترسو همواره خوار و ذلیل زندگی می کند. از آنجا که خداوند زندگی را برای مومن عزتمندانه خواسته: وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَٰكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ(منافقون٨). همگان را به ترس از خود فرا می خواند:
وَقَالَ اللَّهُ لَا تَتَّخِذُوا إِلَٰهَيْنِ اثْنَيْنِ إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ فَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ
(نحل٥١) و این دستور به همه امت ها صادر شده است چنانکه در باره امت حضرت موسی نیز فرمود:
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ
(بقره٤٠).
دلیل اینکه دستور می دهد تنها از من بترسید این است که هر که از خدا بترسد از غیر خدا نمی هراسد؛ زیرا ترس نیز مانند عاطفه و شهوت و شکم و مانند آن از غرائز است و اگر در راه معقول و مشروع خرج شود در راه نامشروع صرف نمی گردد.
در زندگی قبیلگی حجاز، رابطه ترس و ذلت، و شجاعت و عزت، ظهور بیشتری دارد.
به همین جهت در بین فضائل انسانی، این شجاعت است که بیش از بسیاری از فضائل مورد اهتمام است. از همین رو امیر المومنین علیه السلام به عقیل که نسب شناس ماهری بود فرمود: زنی را برای من اختیار کن که از نسل دلیرمردان عرب باشد تا با او ازدواج کنم و او برایم پسری شجاع به دنیا آورد. عقیل، حضرت ام البنین از خاندان بنی کلاب را که در شجاعت بى مانند بودند، براى حضرت انتخاب نمود و عرض کرد: با ام البنین کلابیه ازدواج کن زیرا در عرب، شجاع تر از پدران و خاندان او وجود ندارد.
این عزت نفس و آزادگی فرزند که اسدالله الغالب علی بن ابی طالب دنبال آن است باید از مادری مانند ام البنین نیز به ارث برده شود. این مادر دقیقا همان است که توانست خواسته امام علی علیه السلام برآورَد. مادری که خود یقین داشت در دامن خود و در آغوش علی علیه السلام چه عزیزی تربیت یافته است. ام البنین شاعره نبوده چرا که از وی تنها چند بیت در کتب معتبر در رثای قمر بنی هاشم نقل شده است و این اشعار بیانگر نگاه حقیقی و توقع بدون تردید وی از عزت نفس و شرافت و حریت فرزندی است که در دامنش تربیت یافته است:
وَیْلی علی شِبْلی اَما
لَ بَرَأْسِهِ ضَرْبُ العَمد
لَوْ کَانَ سَیْفُهُ فِی یَدَیْهِ
لما دَنَا مِنْهُ اَحَدْ
وای بر شیر زاده من که بر سرش ضربت عمود فرود آمده. اگر فرزند من، دست در تن و شمشیر در کف داشت، هیچ کس را یارای آن نبود که به فرزندم نزدیک شود؟
ام البنین در این دو بیت، اوج عزت و شرافت و حریت میوه وجودش را به تصویر کشیده است. یعنی فرزندی که میوه وجود من است کسی بود که در برابر ۳۰هزار سپاهی مسلح و به تنهایی نه تنها فرار نمی کرد و نه تنها خود را نمی باخت بلکه اگر دستانش در بدن بود و شمشیر در دست داشت کسی توان و جرات نزدیک شدن به او را نیز نداشت.
@howzavian_hamedan