▪️ #شعر باز هم زخمِ دلِ خسته ی ما سر وا کرد دشت طوفان زده را خون جگر دریا کرد رفتنِ اختر تابنده ی خورشید وطن روزِ ما را به درازای شبِ یلدا کرد دور ناکوک فلک با دل ما کاری کرد آنچه با آینه سنگِ سیه خارا کرد بال بگشود رئیسی و سفر ساز نمود آتشی در دل آشفته ی ما بر پا کرد همه دیدیم که این سید نورانیِ ما در همه عمر فقط سیر ره تقوا کرد گفت من خادمِ آن شاه خراسانم و بس آبرو از درِ درگاهِ رضا پیدا کرد عاقبت با هدف خدمت بر خلق خدا جان ناقابل خود در ره حق سودا کرد رفتنش غصه ی جانکاه سلیمانی را در دلِ رهبرِ فرزانه ی ما احیا کرد سالکا رفتن او را خودِ شاهنشه طوس روز میلاد پسندید و چنین امضا کرد... حسن تقی‌لو سالک زنجانی 🆔 @hozehonari_ir