▪️ مرد بی‌تکرار میدان‌های سخت! ایستاده بین طوفان‌های سخت در چکاد قله‌ها ققنوس، تو صبر را بودی تو اقیانوس، تو! بین ما هم گاه غربت داشتی گرچه با لبخند نسبت داشتی ای رها از لحظه‌های پشت میز وی گریزان از فضای پشت میز در سفر هستی، بلا از تو به دور هست راه دوریت صعب‌العبور کرده‌ای آب و گلم را کربلا کربلا کردی دلم را کربلا شد خزان در زیر باران باغ، آه کوه‌ کم می‌آورد زین داغ، آه از بهشتی ها بهشتی تر شدی از بهار اردیبهشتی تر شدی از دل آتش گذر کردی عزیز مثنوی را شعله‌ور کردی عزیز فارغ از تک تمجید و از تکریم ما آه آه ای سید ابراهیم ما! داغ تو آنقدر که سرکش شده بر گلستان وطن آتش شده مستعد بودی برای سوختن داشتی در سر هوای سوختن آه، ای در اوج خوش نامی، غریب مثل جمهوری اسلامی، غریب با تو بد کردند بد، بی‌شرم ها شرمسارت تا ابد بی‌شرم ها دیده‌ایم آخر سپاه رفته را برنمیگردیم راه رفته را جسم ها تا روح دارد، غم مخور کشتی ما نوح دارد غم مخور مالکا! تلخ است کام ما ولی پشت ما گرم است بر سیدعلی شور غم هرگز نخواهد اوفتاد این علم هرگز نخواهد اوفتاد تا رسد از راه، تنها صاحبش می‌رسد امروز فردا صاحبش. علی حنیفه/ استان زنجان 🆔 @hozehonari_ir