▪️
#شعر
تو را باد و بوران و مه میشناسند
تو را مردم کوره ده میشناسند
تو از جنس میز ریاست نبودی
تو اهل هوای سیاست نبودی
تو را باید آن سوی اینماجرا دید
تو را باید از بند دنیا رها دید
کتاب خدا روی دستت، کجایی!
تو در کفر مطلق،صدای خدایی
چه تصویر خوبی است از قدرت دین
نماز تو در گوشه ای از "کرملین"
تو رنگ دیانت زدی بر سیاست
سکوتت شده پاسخ هر اهانت
تو گفتی که یک سینه اسرار داری
بمیرم...دلی مثل "سردار"داری
امید همه شاخه های شکسته!
صدای بلند گلو های خسته!
چراغ فروزان شبهای میهن !
از امروز در فکر فردای میهن!
اگرچه دلت زخمی از ناسزا بود
پناهتو آغوش گرم"رضا"بود
چهگفتی تودر لحظه های عبادت
چه خواندی مگر، جز دعای شهادت؟!
ببین دسته های عزادار خود را
ببینباز هم رای بسیار خود را
کجا دیده دنیا چنین ازدحامی
چنان افتخاری،چنین احترامی!
غمت ابتدای حضوری دوباره ست
سرآغاز زیبای شوری دوباره ست
برو خاطرت جمع باشد شهیدم!
دوباره تویی انتخاب جدیدم...
عاطفه خرّمی
🆔
@hozehonari_ir