✳️ توضیحات رئیس اداره ضد جاسوسی ساواک درباره یک «اطلاعیه فرافکنانه و کذب»!
#سرتیپ_منوچهر_هاشمی ، رئیس اداره ضدجاسوسی ساواک، در کتاب «
#داوری_سخنی_در_کارنامه_ساواک » (چاپ لندن، پاییز 1373) موضوع دستگیری فردی که در اطلاعیه پاکروان، رئیس وقت ساواک، بدان اشاره شده بود و ارتباط آن با قیام 15 خرداد را به کلی زیر سؤال برده و آن را پروندهسازی خوانده است.
سرتیپ منوچهر هاشمی در این کتاب نوشته است: «در دو سه هفته بعد از تحویل گرفتن اداره هشتم، شنیدم سرلشکر پاکروان، رئیس سازمان امنیت و اطلاعات کشور، مصاحبهای در رادیو و تلویزیون کرده و طی آن اظهار داشته است که جمال عبدالناصر به وسیله ایادی خود، مبلغ یکمیلیون تومان از لبنان به تهران فرستاده که بین عوامل و طرفداران او و گروههای مذهبی تقسیم شود. طبق تبلیغات منتشره تقسیم این پول به منظور خرابکاری و تبلیغات بر ضد رژیم ایران صورت گرفته است. پیک حامل پول و متهمان دستگیر شدهاند، بازجویی و تحقیقات از آنها ادامه دارد و نتیجه تحقیقات متعاقبا به اطلاع عموم خواهد رسید. همان طور که اشاره کردم، در هنگامی که این مسئله در رادیو و تلویزیون و مطبوعات داخلی و خارجی (غالب مطبوعات عربی) مطرح شد، من چند هفته نبود که ریاست اداره ضد جاسوسی ساواک را عهدهدار شده بودم و هنوز به موردی که به براندازی و مداخله کشور بیگانه در امور مملکت مربوط بوده باشد، برنخورده بودم.
با توجه به اینکه یک بعد ماجرای یادشده به لبنان و جمال عبدالناصر و پیک حامل پول مربوط میشد، لذا مسئله قطعا به اداره هشتم، یعنی اداره ضد جاسوسی، ارتباط پیدا میکرد. از مشاور قضایی، که یک سرهنگ بازنشسته حقوقدانی بود، ماجرا را پرسیدم. او گفت: پرونده امر در شرف تکمیل و آماده ارسال به دادستانی ارتش برای محاکمه متهمین است. ارسال پرونده پس از ملاحظه و امضای شما صورت خواهد گرفت. پرونده را چند بار دقیقا مطالعه کردم. داستان چنین بوده که در گمرک مهرآباد، مأمورین گمرک به جوان مسافری از اهالی لبنان مظنون میشوند و ضمن بازرسی بدنی از داخل کمربند مخصوصی که او به کمک بسته بوده، مبلغ یکمیلیون تومان پول نقد کشف میکنند. جوان از جواب درست طفره میرود و ماجرا به مأمورین ساواک مستقر در مهرآباد کشیده میشود و شخص مظنون بازداشت میشود. آنها در تعقیب ماجرا، شخصی را هم که به استقبال آن جوان لبنانی به فرودگاه آمده بود، دستگیر میکنند.
در بازجویی اولیه معلوم میشود که شخص استقبالکننده شاگرد مغازه جواهرفروشی متعلق به کسی به نام نقرهچی در بازار تهران است. در مراحل بعدی پای خود نقرهچی هم به وسط کشیده میشود که او را هم دستگیر و هر سه نفر را به باغ مهران، که آن موقع زندان موقت ساواک بوده، اعزام میکنند. همزمان هم از سوابق جوان لبنانی توسط نمایندگی ساواک در بیروت تحقیقات به عمل میآید که معلوم میشود جوان دارای هیچگونه سابقهای از خوب یا بد نمیباشد.
براساس بازجوییها و سؤال و جوابهای منعکسه در پرونده که سراپا ناقص و ساختگی به نظر میرسید، گزارش ساختگی و موهوم تهیه میشود مبنی بر اینکه "عوامل جمال عبدالناصر در بیروت یکمیلیون تومان پول به وسیله پیک به یکی از تجار بازار تهران که مغازه جواهرفروشی دارد، فرستادهاند تا به دست عوامل آنها در تهران صرف هزینههای تبلیغات و عملیات خرابکاری بشود. تحقیقات از متهمین ادامه دارد. نتیجه متعاقبا به شرف عرض خواهد رسید."
به دنبال این گزارش شرف عرضی بوده که اعلیحضرت دستور داده بود رئیس ساواک شخصا مصاحبه کرده و مراتب را از طریق رسانههای گروهی به اطلاع مردم برساند. مضمون مصاحبه رئیس ساواک هم همان بودکه بدان اشاره شد. تنها موردی که در پرونده قابل استناد بود، صورتجلسه تنظیمی توسط مأمورین گمرک بود که در آن به کشف یکمیلیون تومان اشاره شده بود. بقیه اوراق پرونده را اطلاعیههای بیسر و ته بازجویی از دستگیرشدگان تشکیل میداد که همه حاکی از تبلیغات و تحریکات ناصر در لبنان و سوریه و کشورهای عربی دیگر علیه ایران بود.
در حالی که این اوراق و اعلامیهها در همه جا پراکنده بود و نمیشد هیچ ارتباطی بین آنها و پول کشفشده برقرار کرد. از مشاور قضایی چگونگی تشکیل پرونده را سؤال کردم و به موارد نقص آن اشاره نمودم. او گفت: "پرونده را در اختیار من نگذاشتهاند که بخوانم. اطلاعات من دراینباره در حد مصاحبه رئیس ساواک است."
با توجه به مراتب طیشده، مصلحت نبود که من دراینباره اظهارنظر بکنم. از افسر بازجو و دو نفر مترجم زبان عربی چگونگی تحقیقات و اعترافات گرفتهشده را جویا شدم و متفقا جواب دادند که متهم (جوان لبنانی) در بازجوییها بهصراحت گفته است که پول را ایادی ناصر فرستادهاند.
ادامه در پست بعد ...
@iichs_ir