🖇 |مخالفت غیرمنصفانه بارکلی با ذات‌گرایی 🔚 جورج بارکلی مخالفت خود با ذات‌گرایی لاک را بر محور نقد تفکیک لاک بین کیفیات اولیه و ثانویه شروع می‌کند. لاک کیفیات ثانویه را توان‌هایی در چیزهایی که تصورات معینی را در ما ایجاد می کنند می دانست، این توان ها اموری عینی بودند و برای وجود داشتن به ذهن ماها وابسته نبودند. 🔚بارکلی به نحوی غیرمنصفانه مدعی می شود که لاک کیفیات ثانویه همچون رنگ، صوت و مزه را به دلیل نسبی بودن امری (ذهنی) می داند و از این روی به این ادعا روی می‌آورد که کیفیات اولیه، همچون شکل یا حرکت کند و تند (که به موضع شخصی ادارک‌کننده وابسته‌اند)، نیز به دلیل نسبی بودن باید امری (ذهنی) باشند. 🔚او از همین روی، کیفیات اولیه و ثانویه را چیزی جزو تصورات نمی داند و اگر تصورات باشند امکان ندارد که در (جوهر) یا (ذات) ای نااندیشیده وجود داشته باشند. 🔚او ادراک‌کردن را نیز عبارت از حصول تصور می داند و چون تصورات را نیز در موجودی ادراک‌کننده می داند نیازی به این نمی بیند که تصورات از کیفیات اولیه و ثانویه نیز به وجود جوهری مادی قائم باشند. 📓ذات گرایی جدید در فلسفه معاصر، صفحه ۳۳ و ۳۴ 🆔 @iictchannel