🔘 اینجا ایران است 🇮🇷 http://eitaa.com/joinchat/609288192C7f2d99bc90 ⭕️ تزریق نیروی جدید به جبهه جنگ محاسباتی از یک منظر راهبردی، مسئله اصلی برای ایران اکنون انجام دادن این یا آن اقدام خاص در واکنش به فشارهای امریکا نیست، بلکه مسئله اصلی این است که ایران در حال در پیش گرفتن یک استراتژی جدید برای هزینه مند کردن رفتار امریکا، از طریق تبدیل اهرم ها و ابزارهای قدرت خود به ابزارهای فشار به امریکاست. اینکه ایران به سمت این استراتژی حرکت کرده، و تصمیم گرفته مولفه های قدرت ملی، منطقه ای و فرامنطقه ای خود را در چارچوب یک راهبرد یکپارچه به ابزارهای فشار، تولید هزینه و بازدارنده در مقابل امریکا تبدیل کند، خبر بسیار بدی برای واشینگتن است. ایران دارای طیف بسیار متنوعی از ابزارهای قدرت نظامی، اطلاعاتی-امنیتی، ژئوپلتیکی، سیاسی، اقتصادی، روانی-رسانه ای و سایبری است که در طول زمان با اهداف گوناگون توسعه داده شده است. این ابزارها لزوما در هدف گذاری اولیه خود، اهرم هایی برای ضربه زدن به امریکا یا تحمیل هزینه به آن نبوده است اما در بازنگری راهبردی جدیدی که به نظر می رسد در حال انجام است، اهداف و ماهیت این برنامه ها به گونه ای در حال تغییر و بازسازماندهی است که به کار وارد آوردن ضربه با حداکثر شدت ممکن به آسیب پذیر ترین جنبه های حضور منطقه ای و فرامنطقه ای امریکا و متحدان آن بیاید. دولت امریکا ظاهرا دچار این سوء تفاهم شده که ایران قادر به ارائه پاسخ به فشارهای فزاینده آن –که به گفته خودشان اخیرا از فاز «غیرقابل تحمل» خارج و وارد فاز «بی سابقه» شده- نیست. در واقع اشتباه محاسباتی امریکایی ها این است که از صبر راهبردی ایران برداشت ضعف کرده اند و تصور می کنند که ایران قادر نیست مولفه های قدرت خود را به منظور تحمیل هزینه به امریکا به کار بگیرد. به چند دلیل، ظاهرا زمان آن رسیده است که این اشتباه محاسباتی تصحیح شود. 📍اولا ایران اساسا فشارهای امریکا را به میزانی که امریکا خود آن را جدی گرفته، جدی نگرفته است. درست است که امریکا با تمام توان خود در حال فشار آوردن به ایران است اما این فشارها تاکنون قادر به محقق کردن هیچ یک از اهداف اعلامی نبوده و بلکه امریکا را از آنها دورتر هم کرده است. به عنوان مثال، اگر فرض کنیم ایجاد آشوب سراسری در یا نشاندن ایران پای میز مذاکره منطقه ای و یکی از اهداف اصلی استراتژی جدید فشار امریکا بوده، امروز فاصله واشینگتن با این اهداف از هر زمان دیگری در گذشته بیشتر است. از این جنبه، این فشارها، در واقع بیش از آنکه ایران را به مسیر مدنظر امریکا بکشاند، ضعف ها، ناتوانی ها و توهمات امریکا را برای همگان از جمله مردم ایران –که هدف اصلی همه این فشارها هستند- آشکار کرده است. 📍ثانیا دولت امریکا خدمت بسیار بزرگی به ایران کرده و آن این است که هم مردم و هم مسئولان را به این جمع بندی قطعی رسانده که هیچ الگوی مذاکراتی در مقابل امریکا حتی ارزش بررسی ندارد و به همین دلیل اکنون نوعی اجماع ملی برای ایستادگی در مقابل امریکا و ارائه پاسخ های بازدارنده به آن شکل گرفته است. ایران در حالی تصمیم به هزینه مندکردن رفتار امریکا گرفته که مردم و نظام از هر وقت دیگری در گذشته در این باره یکپارچه تر و مصمم ترند. پاسخ دادن به امریکا در چنین شرایطی نه فقط به خلق دوقطبی های مضر نمی انجامد، بلکه یکپارچکی ملی را نیز بیشتر می کند. 📍ثالثا امریکا با رفتار کم و بیش دیوانه وار خود علیه ایران، نوعی اجماع بین المللی علیه خود خلق کرده که هرگونه اقدام ایران در پاسخ به فشارهای خود را منطقی و مشروع می کند. صبر راهبردی ایران امکانی فراهم آورده که اکنون می توان با کمترین هزینه بین المللی به اقدام راهبردی علیه امریکا دست زد. مجموعه اخبار درباره احتمال تجدید نظرکلی یا جزئی در باره برخی تعهدات برجامی ایران، و دیگر اقداماتی که ممکن است در آینده در پاسخ به فشارهای امریکا انجام شود را، باید از این منظر نگریست. این اقدامات به تدریج و نحو کاملا محاسبه شده و هوشمندانه به امریکا نشان خواهد داد که پروژه های فشار آن، نه تنها به نتیجه ای که مدنظر داشته منجر نشده بلکه باعث شده ایران در مسیر جدیدی قرار بگیرد که حاصل آن افزایش انفجاری فشارها بر امریکا در نقاطی است که به هیچ وجه آن را محاسبه نکرده است. همانطور که امریکا محاسبات مردم و مسئولین در ایران را هدف گرفته، استراتژی درست آن است که ایران هم محاسبات امریکا و اسرائیل را هدف بگیرد. اراده برای تزریق نیروی جدید به این جنگ محاسباتی، بسیاری از تحولات را در آینده رقم خواهد زد. مهدی محمدی