ماجرای دیدار امام با مرحوم آیت‌الله حکیم/صفحه دوم 🔸آقاى حكيم: چه بايد كرد بايستى احتمال اثر بدهيم، كشته دادن چه اثر دارد. 🔹امام: عمليات ضد دينى دو جور است: يكى مثل بى‏دينى مى‏كرد و مى‏گفت من مى‏كنم و نسبت به شرع نمى‏داد. البته موضوع اقدام عليه او از باب بود، ولى شاه فعلى هر عمل ضد و مى‏كند و مى‏گويد از دين است، نظر قرآن چنين است. من از قرآن كريم مى‏گويم. اين بدعت عظيم كه بر اساس ديانت لطمه وارد مى‏كند قابل تحمل نيست. بايد جانبازى كرد، بگذاريد تاريخ ثبت كند كه وقتى دين مورد حمله واقع شد عده‏اى از علماى شيعه قيام كردند و دسته‏هايى از آن‌ها كشته شدند. 🔸آقاى حكيم: تاريخ چه فايده‏اى دارد بايد اثر داشته باشد. 🔹امام: چطور فايده ندارد؟! مگر قيام ـ‏‏عليهماالسلام‏‏به تاريخ خدمت مؤثرى نكرد؟ و چه بهره بزرگى از قيام آن حضرت مى‏گيريم؟ 🔸آقاى حكيم: راجع به چه مى‏فرماييد؟ ايشان كه قيام نكردند. 🔹امام: اگر امام حسن هم به اندازه شما مريد داشت قيام مى‏كرد. در اول امر قيام كرد ديد مريدها فروخته شده‏اند، لذا فتح نكرد. اما شما در تمام ممالك اسلامى مقلد و مريد داريد. 🔸آقاى حكيم: من كه نمى‏بينم كسى را داشته باشم كه اگر اقدامى كرديم تبعيت نمايد. 🔹امام: شما اقدام و قيام نماييد من اولين كسى خواهم بود كه از شما تبعيت خواهم كرد! 🔸آقاى حكيم، لبخند و سكوت...‏‏.(نهضت امام خمینی، ج2، صص223-221) 🇮🇷 @IRANeMOASER