💢تعصبات جاهلی ارتجاع نجف/صفحه دوم 🔹ما پيش از آمدن آيت‏اللّه‏ خمينى به نجف اشرف باور نمى‏كرديم كه در دنياى علوم اسلامى حرف تازه‏اى باشد كه ما نشنيده باشيم ولى آنگاه كه ايشان به نجف اشرف منتقل شدند و درس شروع فرمودند، دريافتيم كه خيلى مطالب علمى و پرارزش است كه ما نشنيده‏ايم، نيز پيش از تشريف‏فرمايى ايشان به نجف اشرف ما خود را فارغ‏التحصيل پنداشته، گمان مى‏كرديم كه از تحصيل بى‏نيازيم؛ ليكن وقتى در محضر درس آيت‏اللّه‏ خمينى حاضر شديم فهميديم كه هنوز بايد درس بخوانيم...‏‏. 🔸ارتجاع نجف كه از تعصبات دوران جاهليت كاملاً برخوردار بود، در برابر اين اعتراف صادقانه موضع گرفته، به آنان كه چنين اعترافى كرده بودند پيام داد: «آبروى خود را كه برديد، ديگر آبروى حوزه و اساتيد را نبريد». عناصر كارآزموده حوزه نجف كه به منظور درمانده ساختن و يا دست‏كم در منگنه علمى قراردادن امام، در جلسه درس او حضور يافته بودند، در برابر موقعيت علمى او آنچنان بهت‏زده شدند كه نتوانستند اصولاً لب به اشكال و ايراد بگشايند، تا آنجا كه خود امام در مقام اعتراض برآمد كه «چرا در جلسه درس ساكتيد، مگر در مجلس روضه نشسته‏ايد؟» امام، «هل من مبارز» گفت و در ميدان علم و تحقيق رقيب طلبيد، نه به منظور آنكه برترى و كمالى براى خود ثابت كند بلكه چون از آغاز طلبگى به بحث و تحقيق عادت كرده بود. 🔹آنان به جاى آنكه در مقابل عظمت علمى امام سر تعظيم فرود آورند و كينه‏توزى و عصيان را كنار بگذارند، آنگاه كه دريافتند مقام علمى او تا آنجا محرز و روشن است كه نمى‏توان كوچكترين خدشه‏اى در آن وارد كرد، از شركت در حوزه درس امام خوددارى كرده، كوشيدند ديگران را نيز از استفاده از حوزه درس او باز دارند و هر كه براى شركت در حوزه درس او اصرار مى‏ورزيد، با تهمت و افترا و نسبت‏هاى نارواى عناصر وابسته به استعمار حوزه نجف رو به رو مى‏شد، تا آنجا كه بسيارى بر خلاف ميل و اشتياق وافرى كه براى استفاده از حوزه درس امام داشتند ناچار شدند كه از شركت در آن خوددارى ورزند. بعضى از آنان با افسوس فراوان به بعضى از فضلاى حوزه كه منافع كمترى در حوزه نجف داشتند توصيه مى‏كردند: «ما كه متأسفانه جرأت شركت در حوزه درس آقاى خمينى را نداريم شما حتماً از اين فرصت استفاده كرده، به درس ايشان برويد كه ارزنده و قابل استفاده است».(نهضت امام خمینی، ج2، صص255-253) 🇮🇷 @IRANeMOASER