فکر می‌کنم اگه ایلیا بفهمه توی مغز سلما چی می‌گذره، ترجیح بده بدتر از دانیال توی وان اسید حلش کنن! پ.ن: دیگه از عذاب‌های جسمی خسته شدم و می‌خوام یکم با روح و روان شخصیت داستانم بازی کنم😈