سلام
اون روز واقعاً اصفهان صحنه جنگ شده بود. مخصوصاً فلکه احمدآباد که یکی از مراکزش بود.
من یادمه شب که میخواستم از چهارراه پروین رد بشم، چادرم رو جمع کرده بودم که آتیش نگیره چون همهجا آتیش روشن بود.
خدا برای کسی نخواد.
اون روز من و یکی از دوستانم مجبور شدیم به یه اداره دولتی پناه ببریم و اونجا بمونیم تا اوضاع اروم شه.
یادمه شب به دو سه تا دختری که همراهم بودند گفتم پنجرهها رو با پلاستیک بپوشونن که اگه شیشهها رو شکستند آسیب نبینیم.
خیلی تلخ بود.
خیلی سخت...