سلام دوستان عزیز ممنونم که این مدت همراهم بودید. احتمالا دوتا سوال بعد خوندن قسمت‌های آخر به ذهنتون می‌رسه که خیلی از دوستان پرسیدن: اول این که بالاخره ریحانه با کی ازدواج کرد؟😕 خب باید بگم تصميم بنده بود که آخر داستان با مرصاد ازدواج نکنه؛ اما دوستانی که خونده بودن این باور توی ذهنشون بود که با مرصاد ازدواج کنه و می‌گفتن باوری که برای مخاطب ساختی رو از بین نبر درنتیجه پایان رو مجهول گذاشتم و تشخیص این مسئله رو به مخاطب واگذار کردم. و دوم این که خیلی‌ها گفتن چرا انقدر زود تمام شد؟ خب راستش احساس کردم ادامه دادن رمان اضافه‌گویی هست و ضرورتی نداره. فقط خواستم گوشه نگاهی به وقایع نیمه دوم سال 98 داشته باشم اما موضوع رمان در این رابطه نبود. پس جای توضیح اضافه نداشت. و درضمن؛ معتقدم لازم نیست نویسنده همه چیز رو بیان کنه. بلکه لازمه گاهی مخاطب خودش داستان رو کامل کنه. درنتیجه پایان این داستان باز هست و این که "بعدش چی می‌شه؟" به عهده شماست!!! راستی اینم بگم که لطفا کانال رو ترک نکنید چون ان‌شاءالله از روزهای آتی با معرفی، نقد و فروش کتاب درخدمتتون هستیم. 🖊