- آخه چرا اینطوری کرد؟
عباس یک نفس عمیق میکشد و مشتش را آرام میکوبد به فرمان: گفتنش سخته.
- چی؟
- وقتی آدمی مثل وکیلی اینطوری بزنه به سیم آخر، یعنی...
حرفش را میخورد و نفسش را حبس میکند. صورتش سرخ میشود و سرش را میچرخاند به جهت مخالف من. میگویم: چی؟
سریع کلامش را با نفسش آزاد میکند:
قتل ناموسی.
#...
#به_زودی
#حجاب
https://eitaa.com/istadegi