الف لام؛ خدمت به امام (بخش اول)
«شناسایی دو خط تحریف و انحراف در خوانش امام خمینی(ره)»
✍ جعفرعلیاننژادی
🔸معمولا برای کسانی که دل در گرو انقلاب اسلامی ندارند، شنیدن و پذیرفتن واقعیت های وارونه، بسی راحت تر از کسانی است که جزء هواداران پروپاقرص انقلاب اسلامی محسوب می شوند. در عین حال هیچ تضمینی وجود ندارد که به لطف هواداری جانانه از نظام جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی، امکان پذیرش برخی تحریف های تاریخی وجود نداشته باشد. بنابراین طرح این سوال که آیا امکان بروز تزلزل، تشکیک و تردید حتی در میان اقشار انقلابی مستحکم وجود دارد، منطقی بوده و لازم است در پاسخ به آن کوشید. در این یادداشت قصد دارم به دو جریان اصلی دست اندر کار تحریف که با غرض و بی غرض، ممکن است چنین بستر تزلزل آفرینی را ایجاد کنند اشاره نموده و اندکی به سازوکار چنین کردارهای تحریف سازی بپردازم.
🔹
اول. جریانی که مدعی انحراف انقلاب از آرمان های اولیه خود است. این جریان عموما کسانی را تشکیل می دهند که در ظاهر، به تکانه نخستین انقلاب اسلامی پایبند بوده اند و معتقدند بعد از حضرت امام(ه)، انقلاب از اهداف، آرمان ها و ارزش های اولیه خود فاصله گرفته است. بخش قابل ملاحظه ای از عناصر و گروه های موثر جریان اصلاحات، از این دسته اند و به انحای مختلف در سال های پس از فقدان امام (ره) با چنین ادعایی، اقدام به ماجراسازی و غائله افکنی کرده اند. برای این دسته، تولید ادبیات متنوعی با موضوع تفاوت مشی و مرام مقام معظم رهبری با مشی و مرام امام خمینی(ره) در دستور کار قرار داشته است.
🔺تلاش این دسته آن بوده که با نشان دادن چنین تمایزی، اثبات کنند، انقلاب اسلامی از اهداف و آرمان های اولیه خود فاصه گرفته است. این عناصر همچنان خود را انقلابی سال 57 می دانند و معتقدند دیگران تغییر کرده اند و معمولا هم وقتی روی ادعای انحراف انقلاب دست می گذارند که توسط مردم از رسیدن به صندلی های قدرت در دولت، مجلس و شوارها، محروم می شوند. عموما گفتار این دسته تنها در میان برخی اقلیت های غیرانقلابی و جمعیت های ضد انقلاب خریدار دارد و تلاش شان همیشه بر این مبنا بوده تا توده مردم را مخاطب وارونه سازی ها و قلب حقایق قرار دهند.
🔺در اوج اغتشاشات سال گذشته، این جریان متاثر از انگاره تمام شدگی و پایان یافتگی نظام، پا را فراتر گذاشته و بدون ذکر نام امام(ره)، اساسا منکر اصل انقلاب اسلامی شدند و گزاره هایی مبنی بر پشیمانیم یا اشتباه کردیم در میان نوشته ها و حرف هایشان دیده و شنیده می شد.اما با فروکش کردن اغتشاشات و عدم توفیق در تحریک خشونت ها و تداوم ناآرامی ها، مجددا سر عقل آمده و تا حدودی به امام (ره) برگشتند. به یک معنا می توان گفت، نتیجه نگرفتن جبهه غیرانقلابی از تحریک آشوبگران و عدم تزلزل دستگاه حاکمیتی در برابر ناآرامی ها، آنان را متوجه ایجاد تزلزل در جبهه هواداران نظام کرد.
🔺 به گمان آنها ایجاد تزلزل در هسته هواداران مستحکم نظام، می تواند راه را برای ریزش فراگیر بدنه اجتماعی هموار سازد. متناسب با چنین تغییر رویکردی، مجددا خط القای انحراف انقلاب از اهداف اولیه خود با تمرکز روی تفاوت رهبری آیت الله خامنه ای با امام خمینی(ره) دنبال شد. روایت های وارونه و استنادات ناقص به گفتارها امام(ره) در موضوعاتی که بیشتر توجه طیف انقلابی را معطوف به خود می کند، تولید شد. گزاره هایی بر همین مبنا نتیجه گیری شد: نقش مردم در اداره مملکت کاهش پیدا کرده است. پایبندی به ساختارهای قانونی نظام در دوره مقام معظم رهبری کمتر شده است. اسلام در دوره جدید، رشد مناسکی، قشری و ظاهری داشته است در حالیکه در زمان امام اعتقادی، عرفانی و معرفت اندوزانه بود و...
🔺خود شخص مقام معظم رهبری پاسخ این شبهات را در محافل گوناگون گفته است و در سخنرانی های سالگرد ارتحال امام(ره)، همسان ترین تفاسیر از خط امام و اصول ایشان را ارائه کرده و تمام قد در برابر سنت تحریف راه و شخصیت امام(ره) ایستاده است. در عین حال می توان به دو کتاب خوب" مکتب امام خمینی(ره)" نوشته محمدرضا فلاح شیروانی که برگرفته از 31 سخنرانی رهبر انقلاب در سالگرد رحلت امام (ره) است و کتاب تازه منتشر شده "مو به مو" نوشته عبدالله گنجی که به موضوع واکاوی سیره حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری در امامت و رهبری پرداخته است، مراجعه کرد.
🔸آدرس کانال:
@jafaraliyan
ادامه مطلب👇