🔸این پرسشی است که پاسخی به آسانی خود سوال ندارد.‌ اما اگر قدری پرسش را گسترش داده‌ و از این اجمال دربیاوریم، آن‌وقت احیانا جواب‌هایمان مشخص‌تر شود. 🔹پس بپرسیم کدام عقلانی‌تر و کاراتر است؟ اینکه برای مراقبت از خود، تنها متکی به خود باشیم، یا حامی و حافظ کسانی باشیم که از ما مراقبت می‌کنند؟ 🔸گمان می‌‌کنم، در جامعه پرخطر امروز، هیچ‌کس به خودی خود، قادر به مراقبت کامل از خود نیست.‌ ما وابسته به افراد و نهادهایی هستیم که کارکردشان امنیت روحی و روانی و ایمنی جسمی و عروقی ماست. 🔹اگر بپذیریم در جامعه امروز، نمی‌توانیم تنها با اتکا به خود، از خود مراقب کنیم، نسبت ما با مراقبان و نهادهای مراقبت‌کننده چه باید باشد؟ آیا می‌تواند چیزی غیر از مراقبت باشد؟ 🔸اگر آن نسبت مراقبت باشد، طبیعتاً باید مدافع خوب کار کردن مراقبین و نهادهای مراقبت باشیم و نگذاریم آنها دچار کاهش کیفیت مراقبت شوند. 🔸منطق حمایت از پلیس خوب، پزشک خوب، سیاست‌مدار خوب، پیشه‌وران و مصنفان خوب، کشاورز خوب، دامدار خوب، معلم خوب، روحانی خوب و استاد خوب همین است. 🔸منطق حمایت از پاسگاه، بیمارستان، دولت، اصناف، زمین، دامداری، مدرسه، حوزه و دانشگاه همین است. 🔸بر این اساس اگر هر کدام از مراقبین خوب عمل نکردند، مسئولیت مراقبت ما از مراقبین ایجاب می‌کند، برای بهبود کیفیت کارش با او همکاری کنیم. 🔸اگر این کمک افاقه نکرد، راه بعدی چیست؟ راهش تخریب مراقب نیست، بلکه کمک به اصلاح اوست. یعنی بدانیم مسئولیت ما آن است که مراقب خوبی برای مراقبین جامعه باشیم. دلسوزانه، همدلانه، فعالانه و مومنانه مراقبت کنیم. متن‌آگاهی