مطلبی راجع به حدیثی که منسوب به امام کاظم علیه‌السلام است: «عَنْ عَلِيِّ بْنِ عِيسَى عَنْ أَيُّوبَ بْنِ يَحْيَى اَلْجَنْدَلِ عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ اَلْأَوَّلِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ يَدْعُو اَلنَّاسَ إِلَى اَلْحَقِّ يَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ اَلْحَدِيدِ لاَ تُزِلُّهُمُ اَلرِّيَاحُ اَلْعَوَاصِفُ وَ لاَ يَمَلُّونَ مِنَ اَلْحَرَبِ وَ لاَ يَجْبُنُونَ وَ عَلَى اَللَّهِ يَتَوَكَّلُونَ وَ اَلْعٰاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ» (مردى از اهل قم مردم را بحق بخواند، جمع شوند در معیت او قومی چون پاره‌هاى آهن كه بادهاى تند آنها را نلغزاند، و جز نبرد ندانند و نخواهند و بر خدا توكل دارند و سرانجام از آن پرهيزكارانست.) در باب این حدیث باید گفت که این حدیث را علامه‌مجلسی در بحارالأنوار جلد ۵۷ صفحه ۲۱۶ در ضمن اخبار فضیلت شهر قم از حسن‌بن‌محمدبن‌حسن‌قمی مولف کتاب تاریخ قم متوفی به سال ۴۰۶ قمری نقل کرده است. کتاب تاریخ قم که به زبان عربی تألیف شده در حوالی سال ۳۷۹ قمری و در بیست باب مکتوب شده است متن اصلی این کتاب امروز در دسترس نیست، اما ترجمه فارسی پنج باب نخست آن توسط حسن‌بن‌علی‌بن‌حسن‌بن‌عبدالملک قمی به سال ۸۰۶ قمری انجام گرفته است. علامه‌مجلسی نیز اظهار داشته که به اصل کتاب دسترسی نداشته و تهیه‌ اصل کتاب نیز برایش مقدور نبوده و از ترجمه‌ حسن بن علی قمی استفاده کرده. اما این روایت از نظر سندی دارای اشکالات مهمی است. راوی اصلی روایت أيّوب بن يحيى الجَنْدَل فردی کاملا مجهول است و در کتب رجالی هیچ خبری از او نیست و در اصحاب امام کاظم علیه‌السلام نامی از او ذکر نشده است. علی بن عیسی هم که روایت را از قول أیّوب نقل کرده با شماری از راویان مشترک است و مشخص نیست کدام علی بن عیسی مقصود است که از راوی مجهول یاد شده (یعنی أیّوب) روایت کرده است. همان‌طور که بیان شد این روایت را اولین بار علامه‌مجلسی به نقل از کتاب تاریخ قم آورده و در کتاب‌های معتبر و متقدم و اولیه شیعه ذکری از آن به میان نیامده است. علاوه بر مجهول بودن راوی اصلی، راویانِ این روایت را مُرسَل نیز دانسته‌اند و حدیث‌شناسان حدیث مرسل و مجهول را ضعیف و بی‌اعتبار دانسته‌اند. برخی علی بن عیسی را هم عصر امام رضا علیه‌السلام دانسته‌اند با این ترتیب بین مؤلف تاریخ قم و علی بن عیسی حداقل ۱۷۵ سال فاصله است. یقینا حسن بن محمد بن حسن قمی این روایت را با سه تا چهار واسطه از علی بن عیسی روایت می کند که نام هیچکدام مشخص نیست. در نتیجه حدیث فوق از لحاظ سندی بسیارضعیف است. راوی اصلی(أیّوب بن یحیی) کاملا مجهول ، و از طبقه دوم روایت تا کتاب تاریخ قم حداقل سه طبقه از رُواتش محذوف است. بر همین اساس به محتوای چنین حدیث کاملا ضعیفی نمیتوان اعتماد کرد. از دیگر سوی، روایتی که فقط در کتابی آمده است که حداقل دو قرن مفقود بوده و هیچ اطلاعی از آن در دست نبوده است؛ کتابی که حتی متن عربی روایات در آن نیست، چگونه می‌توان به آن اعتماد کرد، در صورتی که در روایات شیعه محل وقوع اکثر اخبار و وقایع مهم آخرالزمان در شهر کوفه معرفی شده و حتی مدارکی موجود است که در برهه‌ای از تاریخ بین این دو شهر (قم و کوفه) منازعاتی وجود داشته و در این زمان غالیان و دروغپردازان از بافتن هر یاوه‌ای ابا نداشته و در برابر اکثر روایاتی که در فضیلت قم بافته شده می‌توان روایتی نیز برای فضیلت کوفه یافت.