⊰🥀⊱
پس از ساعت 12 شب دیگر کسی
او را در چادر نمی دید، او می‌رفت
تا نماز شبش را بخواند !
کنار در چادر می خوابید تا بتواند
بدون سر و صدا از جایش بلند شود
و به میعاد گاه برود، اصلا دوست
نداشت کسی او را در حال نماز شب
خواندن ببیند. هر وقت احساس
میکرد که کسی توے چادر بیدار
است، دوباره میخوابید ! بارها 
بچه هایی که خودشان را به خواب
زده بودند که از بیدار شدن هاے او
سر در آورند ، او را دیده بودند که با
چه احتیاطی از چادر بیرون می‌رود !
♥️" 🕊" 🌦" 「➜• jαнαdeѕolιмαɴιe 」