💠🔴 انقلاب فرهنگی منهای فرهنگ انقلابی!
🔰 بخشی از سرمقاله شماره ۱
#مجله_راه، منتشر شده در اسفند ۸۶
⭕ این سرمقاله یکی از بهانههای اخراج تحریریه چهارم
#سوره از حوزه هنری بود، اما مرور دوبارهاش تذکری است به بلندی راه و رندی راهزنان پیش رو.
🔻 همه دوستاني كه در يكی دو دهه گذشته از توفيق اجباری همصحبتی با مديرانِ يقه سفيد عرصه فرهنگ در جمهوری اسلامی برخوردار بودهاند با كلماتی نظير كار علمی، كار كارشناسی، برنامهريزی استراتژيك، چشمانداز، پرهيز از شعارزدگی و... آشنايند و البته نتايج درخشان اين ادبيات و گفتمان رايج در بسياری مديريتهای ريز و درشت فرهنگی را نيز بالعيان به نظاره نشستهاند.
🔻 تناقض در اينجاست كه اين دوستان با همين شعارهای افراطی و غيرعلمی و غيركارشناسی و صدها هزار خونی كه به پايش ريخته شدهاست روی كار آمده و مناصب خدمت را به چنگ و دندان گرفتهاند و حالا يادشان افتاده كه چقدر عباراتی مثل «اسلام پابرهنگان» و «گرسنگان مغضوب قدرت و پول» افراطی، شعاری، غيرعلمی، غيركارشناسی، سطحی و... است.
🔻 استراتژي دقيق اين مديران در مواجهه با نيروهاي فرهنگي انقلاب ( كه همان نيروهاي انقلابي فرهنگ هستند)
#استراتژی_خوف_و_رجا يا كجدار و مريز است. برطبق اين راهبرد، نيروهاي انقلاب را بايد بين شب و روز نگاه داشت. نه آن قدر قدرت بيابند و اميدوار شوند كه بتوانند مستقلاً و بدون اتكا يا اجازه از باندهاي سياسي و اصحاب قدرت، تاثيري معتنابه بر تودهها بگذارند و نه آن قدر نااميد و خسته شوند كه افسار پاره كنند و بر زمره زر و زور و تزوير بشورند.
🔻 قيف مديريت فرهنگي در جمهوري اسلامي كه گردانها را به گروهان و گروهانها را به دسته و دستهها را به نفر تبديل ميكند (ديالوگ دردمندانه حاج كاظم را يادتان هست؟) در طي ساليان به فرمولهاي پيچيده و گاه سادهاي دست يافته است كه با آن آهن را هم خرد ميكند؛ همان آهني كه «فيهِ بَأسٌ شَديدٌ وَمَنافِعُ لِلنّاسِ» است و ادامه «لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ». اين مديريت در جست و جوي نوعي انقلاب فرهنگي منهاي فرهنگ انقلابي است و اين تناقضي است كه بسياري از دستگاههاي فرهنگي جمهوري اسلامي را به خود دچار كرده و هر روز فرصتها و منابع بيشتري را ضايع ميكند.
🚩 متن کامل این یادداشت:
✅
jalili-vahid.ir/?p=184
📌 این کانال را به دوستان و خانواده خود معرفی نمایید:
🆔
@jalili_vahid