⭕️برای مجتبی و محمود و محمدحسین‌ ‌ 🔻دوتای آخری را می شناسید؛ اولی اما گمنام زمین است و مشهور آسمان.‌ ‌ روزی که منافقین در اسلام آباد، مجتبی را آتش زدند و هلهله کردند، آب از لب و لوچه‌شان سرازیر بود در آرزوی همین پایکوبی وحشیانه در تهران.‌ ‌ فردای شهادت مظلومانه مجتبی، بچه بسیجی‌ها، قاتلانِ آمستردامی و استکهلمی و نیویورکی‌اش را در گردنه‌ی چارزبر به زیر کشیدند و به جهنم فرستادند.‌ ‌ تتمه زُمره‌ی نفاق هم، سی سال بعد، این آرزو را که در چهل سالگی انقلاب، بولتون، قلاده‌شان را بگیرد و در خیابان‌های ام‌القری بچرخاند؛ به گور بردند.‌ ‌ 🔻"رد خون" ادای دِینی است دیرهنگام، از سوی سینمای ایران به مجتبی ایمانی‌ها و شادکام‌ها و مسعود‌ها وکمال‌ها و صادق‌ها و...‌ ‌ در روزگاری که "سیما"، به فکر عروسی در تاریکی است و محو ضالّین و مغضوب علیهم؛ صراط مستقیم سینما را در روایت «الَّذينَ أَنعَمتَ عَلَيهِم» باید جست.‌ آنان که شر صدام و رجوی و قجری را؛ شر استکبار و نفاق را، به خودشان برگرداندند و آنچه دلشان را مطمئن می‌کرد، روی ماه خمینی بود، در حسینیه جماران باشد یا روی جیب لباس سبز، یا در کیف راننده‌ای که می‌شد دار و ندارت را بسپاریش با خیال جمع.‌ ‌ 🔻"رد خون" نه درباره مرصاد که تکرار مرصاد است در تنگه چارزبر سینمای ایران، و می تازد به جد و جهد، با همه جان؛ از هر سه محور: هنر؛ صنعت و رسانه و می‌آشوبد سراب فانتزیِ آنان را که این بار سودای تسخیرِ نه جغرافیا، که تاریخ را دارند و تحریم و تحریف حماسه‌های این ملت را.‌ ‌ و خوشا به حال محمودها و محمدحسین‌هایی که دعای شهدای مظلوم مرصاد بدرقه راه بلندشان است، انشاءالله.‌‌ ‌ 💠 برای مجتبی ایمانی و مرصادی‌های همه زمان‌ها صلوات‌ 📌این کانال را به دوستان و خانواده خود معرفی نمایید: 🆔️ @jalili_vahid