🌺لحظه ای درنگ🌺
تا چشم کار میکند ظلمات است و سیاهی!در دلِ کویر، در قعر سیاهی شب که حتی مهتاب هم نورش را از آسمان دریغ داشته است، حکمت خرابی این ماشین و گرفتار شدنمان را نمیفهمم.... بچه ها با خیال راحت خوابیده و از غوغایی که در دل ما میگذرد بی خبر اند... بی خبری و خوش خبری! فکرست که رهایم نمیکند! اگر ماشین درست نشود و اینجا بمانیم... اگر آنتن تلفن دوباره رخی نشان ندهد و... اگر... اگر هایم آنقدر زیاد هستند که بتوانند تمام شیرینی لحظات خوب این سفر را زهرمارمان کنند....دلِ بی قرارم را با فرستادن صلوات آرام میکنم اما مگر آرام می شود!! دارم تسلیم میشوم! دیگر اشک دارد راه خودش را پیدا میکند... عجب غوغایی ست در دلم
♦️بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم♦️
وَالضُّحَى ﴿١﴾ وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى ﴿٢)سوگند به شب چو آرام گیرد... تاریکی هم قسم خوردنی میشود چون عطشِ به نور در آن اتفاق می افتد... تاریکی قسم خوردنی ست به اعتبار اینکه وجدانی در آن تحقق می یابد!!
♦️أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیمًا فَآوَى ﴿٦﴾ وَوَجَدَکَ ضَالا فَهَدَى ﴿٧﴾ وَوَجَدَکَ عَائِلا فَأَغْنَى ﴿٨﴾♦️
نیاز، قسم خوردنی ست چون فقر در آن وجدان میشود!! کسیکه فکر میکند همه چیز میداند، کسیکه احساس غنا و بی نیازی میکند، هیچگاه ظرف وجودش پُر نمیشود...عطش هاست که انسان را میسازد... وجدانِ فقدان هاست که ظرف انسان را پُر میکند!
قسم به زمانی که میفهمم چقدر بی پناهم! قسم به زمانی که میفهمم چقدر ضال و گمراهم! قسم به زمانیکه میفهمم عائله مندم! مسئولیت دارم و دست هایم خالی ست... قسم به زمانیکه شکست میخورم! زمین میخورم! گرفتار میشوم...
و این عطش نزد خداوند عجب ارزشی دارد... خداوند میتواند به یکباره تمامی انسانها را هدایت کند ولی اراده ی پروردگار به این است که عطشِ تشکیل حکومت الهی شکل بگیرد حتی اگر قرار باشد در این راه خون هایی ریخته شود... خون هایی که بهایش تمام عالم هستی ست...عطش! عجب واژه ی قریبی ست... چقدر روضه دارد این کلمه...
سالها از آن خاطره ی گرفتار شدنمان در دل کویر میگذرد... اما چقدر یادآوری آن لحظه ها برایم دوست داشتنی و حسرت برانگیز است...حسرت لحظاتی که آسمان را نزدیک میدیدم... حسرت لحظاتی که سراسر نیاز بودم و تنها خدا را میدیدم و صدا میکردم... خدایی که هیچگاه اینچنین نزدیک ندیده بودم و صدایش نکرده بودم...
همه ی قیمت زندگی آدم به عطشی ست که دارد... عطش خواستن، عطش رسیدن، عطش دیدن، فهمیدن.... عطش!!
آب کم جو تشنگی آور به دست، تا بجوشد آب از بالا و پست....
🔷برداشتی از جلسات تدبر استاد چیت چیان🔷
🔷سوره ضحی🔷
#لحظه_ای_درنگ
#موسسه_قرآنی
#دوشنبه_های_قرآنی
#جامعه_زینب_س_اصفهان
@jameezeinab