#امیرالمومنین_علی
نه قصّه شام و نمک و نان جوینش
نه غصه چاه و شب و آوای حزینش
بیش از همه کردهست مرا شیفته خود
شور قطراتِ عرق روی جَبینش
با جذبه "عدل علوی" معجزه میکرد
این شد که در آمد دل ما نیز به دینش
در بستر خورشید اگر خفته عجب نیست
کآموخته عزت ز پسر عمّ امینش
عشقش وسط خوف و رجا مانده رجز خوان
تا عالم و آدم نکند شک به یقینش
دردا و دریغا که از این بیشه سفر کرد
شیری که نشستند شغالان به کمینش
آغوش علی خانه امنیست پس از مرگ
داخل شوم ای کاش در آن حصن حصینش
یارب برسانم به نجف، دغدغه دارم
کم بوسه زدم نوبت قبلی به زمینش!
عباس احمدی
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi