#تپشهای_قلبم_برای_تو
پسر چهار سالهام آبلهمرغان گرفت، تب نکرد و زیاد اذیت نشد. فقط پشتش چندتا تاول بزرگ زده بود و شب دوم توی خواب ناله میکرد. چندباری در خواب و بیداری میگفت درد دارم. در نهایت دمر شد و تا صبح راحت خوابید. این تنها لحظات سخت آبلهمرغان گرفتنش بود و فردای آنروز تاولها رو به بهبود رفتند.
حالا ده روز گذشته و همهی زخمها خشک شدهاند. امّا من وقتی لباسش را عوض میکنم و جای آن تاول درشت را میبینم، جایی از قلبم درد میگیرد. آنجایی که یک بچه پر از خاکستر و زخمهای ریز و درشت از زیر آوار درآمده و لای آن پتوی نجات زرورقی میلرزد. مادری هم نیست که نوازشش کند؛
یک جایی از قلبم در غزه...
#مطهره_طاهری
در
جان و جهان هر بار یکی از مادران، درباره چیزی سخن میگوید، از آفاق تا انفس...🌱
http://eitaa.com/janojahanmadarane
https://ble.ir/janojahan
https://rubika.ir/janojahaan