🔴 بازی گزنده با مفهوم «آیت الله» / سرنوشت سه‌گانه روحانیت، انقلاب اسلامی، دینداری ✍️ علی اسفندیار جامعه ما بی تردید با برخی اصطلاحات قرآنی و دینی آشناست، لااقل برخی واژه‌های پرکاربرد همچون نماز، عدالت، امت، امر به معروف و نهی از منکر و مستضعفین به گوش ما رسیده است، همچنین واژه‌هایی مثل آیت الله، مجتهد، روحانی، مرجع تقلید و حوزه علمیه. هر یک از این واژه ها و عبارات، جدای از معانی‌شان، مرزهای عقیدتی را هم ترسیم می‌کنند و در مسیریابی دینداران نقش اساسی دارند. نگارنده این سطور بر خدماتِ بخش مهمی از روحانیت و تلاش‌های پرثمر مراجع معظم تقلید، علما، طلاب و فضلا واقف است؛ اما گاهی کم‌هایی هستند که بزرگترین خدمات را باد می‌دهند؛ متأسفانه عملکرد برخی احزاب سیاسی در رویارویی با مفاهیم قرآنی و حوزوی، به تقلیل مفهومی اصطلاحات دینی در جامعه ای مثل ایران انجامید، جالب اینجاست که این حرکت‌های سیاست‌زده‌ همچنان در جایگاه رویکرد گفتمانی آن احزاب در حال سوء استفاده است. از سویی دیگر، رکن مهم حفظ و نشر دین و آموزه‌های آن(علما، مجتهدین و حوزه‌های علمیه) که در برابر این گونه هجوم معرفتی به مفاهیم والای انسان‌ساز، غفلت کرده و به بهانه واردنشدن به ماجراجویی‌های حزبی و سیاسی دست از حراست جدی و عملیاتی آموزه‌ها کشیده‌ و به چند مصاحبه و ابراز ناخرسندی بسنده کرده‌اند. این را صریح باید گفت که هر حرکت خوب یا بد در انقلاب اسلامی به ویژه از سوی احزاب و اهالی سیاست، سرنوشت دینداری را رقم می‌زند و صریح باید گفت که سکوت در برابر چنین اختلال کارکردی مفاهیم و دست‌مایه قرارگرفتن عناوین و لباس روحانیت، خیانتی بالاتر از سوء استفاده‌های روحانی‌نماهای قدرت‌طلب و فرصت‌طلب است. آیت الله کیست؟ حجت الاسلام والمسلمین چه ویژگی هایی دارد؟ حرمت عبا و عمامه را چگونه باید پاسداری کرد؟ و در رویارویی با روحانی نماهای سیّاس باید چه راهبردی اتخاذ کرد؟ قرار بوده در دوران غیبت کبری دستگیر مردم بود تا امام معصوم از راه برسد. قرار بوده قرارِ جامعه باشیم و قرار بوده جلوی هرزگی سیاسی، حزب بازی و غرب پرستی گرفته شود. چه شد که امروزه واژه‌های قدسی و گره‌گشایِ عقیدتی مردم، پای مطامع سیاسی و هوس‌های قدرت طلبانه ذبح می‌شود، آن هم با صدای بلند در مطبوعه‌ها؟ واقعا چه شده است ما را؟ چرا از کسانی که در پوستین دین دست به هر آلودگی معرفتی و دین‌ستیزانه می‌زنند، تبری جسته نمی‌شود و چرا آنان از سکانداری بخشی از جامعه روحانیت و روحانیون پالایش نمی‌شوند. همه ما می‌دانیم «ساحت دین» به ویژه آیات نورانی قرآن کریم، خود را از هرگونه پلشتی‌های روزگار مصون می‌دارد؛ اما اشتباه اینجاست که فکر کنیم «ساحت دینداری» هم بدون عمل و واکنش علمای دینی، از آسیب‌ها و خطاها باز داشته می‌شود، این یک خطای استراتژیک در فهم دین و دینداری است. بی‌تردید مدیریت ذهن مخاطبان دینی و هویت جامعه اسلامی رابطه‌ای مستقیم با عملکرد و واکنش حافظان دینداری و سلامت معنوی جامعه دارد. نکته ی دیگر این که خلأ حقوقی و قانونی در برخورد با هنجارشکنان معرفتی، سبب سوء استفاده‌های چهل ساله روحانی‌نماها از انقلاب اسلامی شده است که بخشی از آن به سبب روشن نبودن نسبت نهادهای دینی با ماهیت انقلاب اسلامی است، بخش دیگر آن چوب نگاه تقلیلی نهادهای نظارتی و قضایی همچون دادگاه ویژه روحانیت به جرم و ناهنجاری روحانی‌نماها است. در هر حال باید گفت دامنه کارکردی روحانیت عصر انقلاب اسلامی بیش از پیش از انقلاب است؛ عجیب آن است که آنقدر غفلت شده است که این کارکرد و فرصت خدمتگزارانه در خدمت تضعیف دینداری و انقلاب اسلامی و تقویت جبهه بدخواهان قرار گرفته است، و حافظان دینداری همچنان در سکوت و غفلت. امروزه راه اصلی حراست از عناوین حوزوی، برخورد با روحانی نماهای متخلفی است که نقاب فعال سیاسی دارند. @howzavian