افت انگیزه در مجموعه های فرهنگی چگونه رخ می دهد و راه علاج آن چیست؟ بخش چهارم(از۴) در بخش اول به تشریح مسئله و در بخش دوم به "نقش اشتغالات جدید" در افت انگیزه اشاره شد و در بخش سوم به عدم شناخت از مسیر و هدف پرداختیم. بخشهای قبلی را از طریق لینکهای زیر مطالعه کنید: 1⃣ eitaa.com/morabi_masjed/4204 2⃣ eitaa.com/morabi_masjed/4252 3⃣ eitaa.com/morabi_masjed/4410 این آیه خیلی نکته دارد: وَلَمّا رَأَى المُؤمِنونَ الأَحزابَ قالوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسولُهُ وَما زادَهُم إِلّا إيمانًا وَتَسليمًا[احزاب/۲۲] این آیه برای جنگ احزاب است. جنگ احزاب از جهتی سخت‌ترین جنگ پیغمبر بود، چون نسبت مسلمانان به تعداد مشرکین بالاتر از یک به ده است؛ به گونه‌ای که مسلمانان شانس پیروزی در جنگ رو در رو ندارند ناچار می‌شوند دور مدینه خندق بکشند. این آیه از آن روز حرف می‌زند، می‌گوید وَلَمّا رَأَى المُؤمِنونَ الأَحزابَ ، و تقی که مومنان احزاب یعنی گروه گروه‌ها را دیدند که همه شبه جزیره دور مدینه جمع شدند و آماده‌اند تا پیغمبر را بشکنند. لمّا رَأَى المُؤمِنونَ الأَحزابَ قالوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسولُهُ، گفتند این اتفاقی بود که خدا و پیغمبرش به ما وعده داده بودند گفته بودند یک روزی شماها آنقدر از نظر آنها مهم می‌شوید و آنقدر نگران شما می‌شوند و آنقدر می‌ترسند، که همه دست به دست هم می‌دهند تا شما را بکشند. قبلا خدا بهشان وعده داده بود رسول خدا بهشان وعده داده بود اینها وقتی این صحنه را دیدند، گفتند: هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسولُهُ، این چیزی است که خدا و رسولش به ما وعده داده بودند، َصَدَقَ اللَّهُ وَرَسولُهُ. خدا و رسولش راست گفتند. وَما زادَهُم إِلّا إيمانًا وَتَسليمًا، اینها درشان هیچی زیاد نشد، نه ترس و دغدغه و نه تلاطم، فقط ایمان و انگیزه شان بیشتر شد و بیشتر هم تسلیم خدا و رسول شدند. این خیلی نکته کلیدی بود، یعنی اینها در این فضایی که عقل از سر آدم می‌پرد، در این فضا که همه اش آدم نگران زن و بچه و مادر و خواهرش است که الان مشرکین می‌ریزند همه را می‌برند و خودم را هم می‌کشند قرآن می‌گوید، َما زادَهُم إِلّا إيمانًا وَتَسليمًا ، اینها فقط انگیزه شان بیشتر شد فقط تسلیم بیشتر شدند. چرا؟ بگویید؟ چرا این حالت در اینها پیدا شد؟ چون از قبل می‌دانستند، هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسولُهُ ، هدف را می‌شناختند مسیر را می‌فهمیدند می‌دانستند چه مشکلاتی پیش خواهد آمد و می‌دانستند ۵۰ نفر به قله حمله می‌کنیم ولی بدانیم ته خط دو سه نفر می‌آیند به سمت قله در ایستگاه آخر و شاید هم سر قله خودم باشم و خودم، هیچ کس نباشد. با این انگیزه و شناخت و فهم آمدند. آدم‌ها وقتی هدف و مسیر را نمی‌شناسند،همان باعث می‌شود در راه می‌مانند؛چون منتظر این روزگار نبودند. مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf