eitaa logo
قرارگاه راهبردی جوانان مومن و انقلابی🇮🇷
8.3هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.6هزار ویدیو
339 فایل
امام خامنه ای:کارباید تشکیلاتی باشد. کادر سازی کار تشکیلاتی مطالبه گری تربیت نیرو در طراز انقلاب ✔رسانه تحلیلی خبری قرارگاه راهبردی جوانان مومن و انقلابی ارتباط با کانال @sharheaani ادمین تبادل و تبلیغ @Aghiigh79
مشاهده در ایتا
دانلود
قرارگاه راهبردی جوانان مومن و انقلابی🇮🇷
افت انگیزه در مجموعه های فرهنگی چگونه رخ می دهد و راه علاج آن چیست؟ بخش اول(از۴) چطور می‌شود آدم‌ها
افت انگیزه در مجموعه های فرهنگی چگونه رخ می دهد و راه علاج آن چیست؟ بخش دوم(از۴) بخش اول را مطالعه کنید: eitaa.com/morabi_masjed/4204 نقش اشتغالات جدید در افت انگیزه این خاصیت و ویژگی روانی ماست که وقتی ابتدائا با چیزی از حیث روحی چِفت می‌شویم آرام آرام شُل شده، اثرش کم می‌شود و یواش یواش خنثی می‌شود. پس افت انگیزه امری طبیعی است، در خمیر مایه خلقت ماست، توجیه دارد تا جایی که هُلَش می‌دهید ادامه می‌دهد، دست که ازش برداشتید چند متری می‌رود و بعد هم می‌ایستد؛ چون سنگین است، چون این زمین شیب ندارد، حالا از آن طرف می‌گویم که افت انگیزه امری طبیعی است. یعنی باید ما به آن تَن بدهیم؟ یعنی رهایی ندارد و باید دائما هُل داد؟ مگر می‌شود؟ عامل دوم که باعث افت انگیزه می‌شود اشتغالات جدید است. ببینید طرف پر از انگیزه است ولی به سن دانشگاه رفتن رسیده است، خود ما هم ترغیبش می‌کنیم برود، الان می‌آید مسجد شما و محل کار شما با شما همکاری دارد، ولی الان در دانشگاه برای او 17 واحد گذاشتند یعنی 6 و 7 درس دارد حضور و غیاب می‌کنند، امتحان می‌گیرند و اگر هم درسَت ضعیف باشد مشروط می‌شوی که هزار و یک بدبختی هم بعدش داری که شاید خیلی هایتان تجربه هم کرده باشید. غالبا شاگردان اول فرصت نمی‌کنند بیایند مجموعه، مگر اینکه خیلی فعال باشند. قصه این است که اشتغال جدید کار قبلی را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد و باز این هم طبیعی است که مگر ما چند ذهن داریم؟ مگر چقدر ظرفیت روانی داریم؟ الان از صبح دغدغه امتحان و سوال و کلاس و درس و حضور غیاب و مشروطی را داشتم بعد از ظهر هم آمدم مسجد . قبلا تمام وقت اینجا بودم ولی الان بطور طبیعی ذهن و دلم دو جا تقسیم شده است. مگر می‌شود همیشه در کانون فرهنگی کار کرد؟ خوب کانون فرهنگی که به آدم پول نمی‌دهد تازه اگر پول هم بدهد می‌دانید مشکل چیست؟ بعد از مدتی همان شور و شوق‌ها تبدیل می‌شود به حق الزحمه و حق الزحمه به قول بچه‌های ریاضی رابطه یک به یک با میزان کار آدم دارد، یواش یواش آدم کارمند می‌شود و کارمند هم کارمندی کار می‌کند نه با انگیزه. بماند اینطوری است جای دیگر هم که برود چطوری است؟ بالاخره که زندگی است فردا دانشگاه تمام شد کار است کار تمام شد عیال است و عیال باشد احتمالا بچه و خانواده و اینها هم هست، بدهی هست و… می‌بینید یک مجموعه به طور طبیعی صد نفره شروع کرده بعد از چند سال، از آن مجموعه یکی دو نفر بیشتر نماندند و گاهی هم هیچ کس نمی‌ماند. پس مشکل دوم در افت انگیزه، اشتغالات طبیعی است که برای آدم‌ها تعریف می شود. ادامه مطلب در دوشنبه های فرهنگی مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
افت انگیزه در مجموعه های فرهنگی چگونه رخ می دهد و راه علاج آن چیست؟ بخش سوم(از۴) در بخش اول به تشریح مسئله و در بخش دوم به "نقش اشتغالات جدید" در افت انگیزه اشاره شد. بخش اول و دوم را مطالعه کنید: 1⃣ eitaa.com/morabi_masjed/4204 2⃣ eitaa.com/morabi_masjed/4252 عامل بعدی افت انگیزه یک عامل شناختی است. گاهی از اوقات آدم وقتی می‌آید دنبال کارهای بزرگ، تصویر درستی از اتفاقی که می‌خواهد بیفتد ندارد. مثلا آمده در مرکز فرهنگی کار می‌کند، خوب اینها اول کار چند نفر بودند؟ 50 نفر آمده بودند همه پا به کار، بعد خودش انگیزه دارد ولی می‌بیند دوستان هر کدام به عذر موجهی نمی‌آیند، یک نفر و دو و پنج نفر نمی‌آید. می‌گوید کلاس را که شروع کردیم صندلی کم داشتیم ولی حالا من ماندم و استاد با هم درد دل می‌کنیم. ببینید یک مشکلی که پیش می‌آید این است که آنهایی هم که ماندند یواش یواش جا می‌خورند، قرار بود ۵۰ نفر بیاییم الان من تنهایی در این بیابان برهوت ماندم، هیچ کس هم همراهم نیست که خود این، انگیزه آدم را کم می‌کند. خود این که دیگران نیامدند و دنبال اشتغالاتشان رفتند، همین باعث افت انگیزه ام می‌شود، می‌بیند رفقا همه گذاشتند و رفتند می گوید: خوب من برای چه نروم؟ اصلا خود نبودن همراه، آدم را یواش یواش خسته می‌کند. و بالاتر از آن، گاهی این عزیزانی که رفتند، آن هایی که ماندند را نصیحت هم می‌کنند؛ بابا دیوانگی است، مگر چقدر می‌شود آنجا ماند؟ مگر می‌شود تا آخر عمر کار فرهنگی کرد؟ کار فرهنگی کار صدا و سیماست، کار فرهنگی برای آخوندهاست، پولش را هم می‌گیرند باید کارش را هم بکنند، اصلا توضیح می‌داد که آدم اگر می‌خواهد زن و بچه اش خوب بماند، اگر پول داشته باشد بهترین کار این است که برود خارج زندگی کند. ایام جوانی ما هم گفتیم تا چه موقع می‌خواهی آدم نشوی و زندگی ای نگیری؟ مگر می‌شود همه اش اینطوری؟ شروع می‌کنیم ولی ادامه نمی‌دهیم. این تصویر خیلی سخت است، اگر جوان باشید و ندیده باشید باید آماده باشید، حتما تجربه می‌کنید، آن موقع آدم می‌فهمد که تنها ماندن چقدر سخت است. بخصوص که دوستان هر کدام با عذری کاملا موجه کار را رها می کنند، خدا را شکر چیزی که خدا زیاد آفریده عذر موجه است! پس سومین عامل افت انگیزه چیست؟ عدم شناخت از هدف و مسیر است. باید بدانیم در این کوهستانی که راه افتادیم تا آن قله چند نفر بیشتر نمی‌مانند، نمی‌دانم در این برنامه‌های کوهنوردی طولانی بودید یا نه، من که نبودم فیلمش را دیدم اگر فیلمش را هم دیده باشید دیدید که جماعت خیلی زیادی راه می‌افتند بروند قله، در هر ایستگاه که می‌رسند چند نفر اتراق کرده و می‌مانند و آخر سر به قله که نگاه می کنی می بینی سه نفر می‌زنند به قله و یک نفر هم می‌رسد بالا. این را باید بدانید این کاری که شروع کردید مرد قله و تحمل و حوصله می‌خواهد مردی می‌خواهد که همه هم که رفتند تازه محکم‌تر شود. ادامه مطلب در مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
افت انگیزه در مجموعه های فرهنگی چگونه رخ می دهد و راه علاج آن چیست؟ بخش چهارم(از۴) در بخش اول به تشریح مسئله و در بخش دوم به "نقش اشتغالات جدید" در افت انگیزه اشاره شد و در بخش سوم به عدم شناخت از مسیر و هدف پرداختیم. بخشهای قبلی را از طریق لینکهای زیر مطالعه کنید: 1⃣ eitaa.com/morabi_masjed/4204 2⃣ eitaa.com/morabi_masjed/4252 3⃣ eitaa.com/morabi_masjed/4410 این آیه خیلی نکته دارد: وَلَمّا رَأَى المُؤمِنونَ الأَحزابَ قالوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسولُهُ وَما زادَهُم إِلّا إيمانًا وَتَسليمًا[احزاب/۲۲] این آیه برای جنگ احزاب است. جنگ احزاب از جهتی سخت‌ترین جنگ پیغمبر بود، چون نسبت مسلمانان به تعداد مشرکین بالاتر از یک به ده است؛ به گونه‌ای که مسلمانان شانس پیروزی در جنگ رو در رو ندارند ناچار می‌شوند دور مدینه خندق بکشند. این آیه از آن روز حرف می‌زند، می‌گوید وَلَمّا رَأَى المُؤمِنونَ الأَحزابَ ، و تقی که مومنان احزاب یعنی گروه گروه‌ها را دیدند که همه شبه جزیره دور مدینه جمع شدند و آماده‌اند تا پیغمبر را بشکنند. لمّا رَأَى المُؤمِنونَ الأَحزابَ قالوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسولُهُ، گفتند این اتفاقی بود که خدا و پیغمبرش به ما وعده داده بودند گفته بودند یک روزی شماها آنقدر از نظر آنها مهم می‌شوید و آنقدر نگران شما می‌شوند و آنقدر می‌ترسند، که همه دست به دست هم می‌دهند تا شما را بکشند. قبلا خدا بهشان وعده داده بود رسول خدا بهشان وعده داده بود اینها وقتی این صحنه را دیدند، گفتند: هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسولُهُ، این چیزی است که خدا و رسولش به ما وعده داده بودند، َصَدَقَ اللَّهُ وَرَسولُهُ. خدا و رسولش راست گفتند. وَما زادَهُم إِلّا إيمانًا وَتَسليمًا، اینها درشان هیچی زیاد نشد، نه ترس و دغدغه و نه تلاطم، فقط ایمان و انگیزه شان بیشتر شد و بیشتر هم تسلیم خدا و رسول شدند. این خیلی نکته کلیدی بود، یعنی اینها در این فضایی که عقل از سر آدم می‌پرد، در این فضا که همه اش آدم نگران زن و بچه و مادر و خواهرش است که الان مشرکین می‌ریزند همه را می‌برند و خودم را هم می‌کشند قرآن می‌گوید، َما زادَهُم إِلّا إيمانًا وَتَسليمًا ، اینها فقط انگیزه شان بیشتر شد فقط تسلیم بیشتر شدند. چرا؟ بگویید؟ چرا این حالت در اینها پیدا شد؟ چون از قبل می‌دانستند، هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسولُهُ ، هدف را می‌شناختند مسیر را می‌فهمیدند می‌دانستند چه مشکلاتی پیش خواهد آمد و می‌دانستند ۵۰ نفر به قله حمله می‌کنیم ولی بدانیم ته خط دو سه نفر می‌آیند به سمت قله در ایستگاه آخر و شاید هم سر قله خودم باشم و خودم، هیچ کس نباشد. با این انگیزه و شناخت و فهم آمدند. آدم‌ها وقتی هدف و مسیر را نمی‌شناسند،همان باعث می‌شود در راه می‌مانند؛چون منتظر این روزگار نبودند. مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
تفاوت بین مدیریت و ریاست 🔺مدیریت خلق و تولید روشهای مدون و قابل قبول با توجه به شرایط و محدودیتهای موجود برای رسیدن به هدف می باشد یعنی هدف تعریف می شود و این مدیر است که با توجه به تمام محدودیت های مجموعه اش و با توجه به شرایطی که در آن قرار دارد اقدام به هدایت مجموعه نموده و روشهای جدید همراه با خلاقیتهای پایدار را تولید و خلق می نماید. 🔺اما ریاست به حفظ و نگهداری و نظم وترتیب دادن به وضعیت موجود می پردازد وخلاقیت و آفرینشی در آن دیده نمی شود شرایط هرچی هست باشد رییس درجا می زند و تلاش می کند شرایط را همانگونه که هست حفظ نماید. 🔴 معمولا روسا در حال امر و نهی کردن هستند ولی مدیران برعکس در تعامل با افراد مجموعه خود و استفاده از نظرات آنها هستند. 🔴 یک مدیر بازخوردهای اقدامات خود را دریافت و تحلیل می نماید. اما رییس بازخوردها را دریافت و تنبیه می نماید. 🔴 رییس برای نگهداری وضع موجود از اهرم زور گاهی استفاده می کند ولی مدیر اهرمی به نام زور را نمی شناسد. 🔴 رییس جبهه می گیرد ولی مدیر مشاوره می کند 🔴 رییس وابسته به قدرت است اما مدیر وابسته به اعتماد افراد مجموعه 🔴 رییس توقع احترام دارد اما مدیر احترام را بر می انگیزد. 🔴 مدیر حس اعتماد را اشاعه می دهد اما رییس ترس 🔴 رییس دنبا خطاکار میگردد اما مدیر دنبال اشتباه و … بسیاری از خصلت های دیگر که احتمالا همه ما به نحوی در محیط اطراف خود بسیار مشاهده نموده ایم. مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
کار فرهنگی تک بعدی یک اشکال در کار فرهنگی، تربیتی عمل و اقدامات ، منتزع, محدود و جدا جدا است. تک بعدی در مقابل کارهای چند جانبه و چند رسانه‌ای که متاسفانه غربی‌ها در این زمینه خیلی دقیق و عمیق عمل می‌کنند. در خیلی از جاها ما و متولیان فرهنگی ما، انتظار دارند با یک عمل و نصب یک پرده یا تابلو و حتی تهیه یک فیلم و کتاب، اثر فرهنگی مورد نظر حاصل شود و به تعبیر مصطلح، فرهنگ‌سازی شود در صورتیکه، کار فرهنگی و تغییر باور، نیازمند به احاطه فکر و ذهن افراد است و باید بتواند توجهات را آنگونه جلب نماید که فرد با همه وجود ضرورت آنرا احساس کند و قطعا این با یک تذکر و تلنگر بدست نمی‌آید و یک تذکر برای آن کافی نیست.  نبود اقدامات مکمل و محدود بودن خیلی از فعالیتها به روش‌های تکراری و کلیشه‌ای ، بخشی از مشکلات کار فرهنگی ماست که اگر بخواهیم از اتفاقات و اقدامات نقیض آن صحبت کنیم و یاد آور شویم که در خیلی از جاها ما بدلیل عدم مدیریت مناسب فرد را با تناقض و تعارض روبرو می‌کنیم، این خود مشکل دیگری است. در مدرسه یک چیزی به دانش آموز عرضه می‌شود که در خانه، محیط، تلویزیون و ... چیزهای دیگر. آشکار بودن پیام و عرضه ناشیانه به اضافه روشهای شناخته شده در خیلی از زمینه‌ها جواب لازم را نمی‌دهد اما متاسفانه ما در عرصه فرهنگی تربیتی خیلی اوقات مستقیم، بی استدلال و بی زمینه پیامی را عرضه می‌کنیم و انتظار داریم مخاطب بی هیچ مشکل بپذیرد و باور کند. نه با قبل آن کار داریم و نه از بعد آن می‌پرسیم. بدون عرضه مبانی، فلسفه، اصول و منطق بحث و حتی بدون دادن وقت و فرصت برای تامل و تدبر، توقع داریم در مخاطب اثر بگذاریم. به این اشکال باید نبود تقسیم کار و بهره نگرفتن از ظرفیت‌های مختلف پیام رسانی و عدم کنترل بر فعالیتها را نیز اضافه کرد که در آن صورت، هم با کارها و فعالیتهای تکراری روبرو می‌شویم و هم خلاءهای جدی و اساسی در روند اقناع سازی بوجود می‌آوریم. یعنی چون بر کارهای فرهنگی و تربیتی مدیریت واحد و راهبردی صورت نمی‌گیرد و حتی نظارتی بر فعالیتها و عملکرد ها دیده نمی‌شود، در طول سال و یا در سالیان متمادی به اموری مشغول هستیم که گاه در چند جا و چند مجموعه در حال تکرار است و هیچ یک به این فکر نیفتاده‌اند که در این مدت چه اثراتی بوجود آمده و چه خلاء های فکری، اعتقادی ای ایجاد شده؟ کمتر از خود می‌پرسیم که آیا اقدامات ما مورد پذیرش و باور افراد واقع شده یا خیر؟ مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
خودخواهی آفت کار گروهی 🔸 من دوست دارم همه کاره 'من' باشم 🔸 اگه من نباشم کارها انجام نمیشه!!! ▪️ این جملات را اگر ناخودآگاه در ذهن خود شنیده باشیم باید بدانیم به مرتبه ای از و دچار هستیم چه مسئول تشکیلات باشیم چه جزء ای ترین فرد یک گروه ▪️ باید بدانیم اگر در کارمان غرور دخیل شود از کار گروهی دور خواهیم شد و این به منزله تزلزل در یک تشکیلات است ، زیرا انجام فعالیت های به صورت سیستماتیک ، منظم و گروهی از خصلت های بارز کار تشکیلاتی است. لذا عقب نشینی از کار گروهی می تواند در فعالیت های آتی تشکیلات خلل ایجاد کند . لازم به توضیح است این عقب نشینی از کارگروهی به صورت غیر ارادی و به واسطه خودخواهی و غرور در شخص ایجاد می شود. ▪️ خوشحالی و لذت نفس را می توان مسبب ایجاد این خودخواهی و غرور در شخص دانست و چه بسا دلیل تداوم غرور هم همین خوی لذت جویی در شخص باشد. همین می خواهم ها ، دوست دارم ها و همین من گفتن ها و.... را می توان از علائم خودخواهی و غرور دانست ، غروری که شخص را تک رو و تشکیلات را آسیب پذیر می کند. ▪️تا زمانیکه متوجه نباشیم که ست دچار این خواهیم بود لیکن شخص مبتلا بایستی برای خود مشخص کند که در انجام کارها چه به سرانجام مثبت برسد یا نرسد ، خود او کاره ای نیست بلکه این ست که کارها را به سرانجام می رساند. ▪️ امام روح الله (ره): مرض هاى روانى اگر درد داشت باز جاى شكر بود ، بالاخره انسان را به معالجه و درمان وا می داشت؛ ولى چه توان كرد كه اين امراض خطرناك درد ندارد. مرض غرور و خودخواهى بي درد است. معاصى ديگر بدون ايجاد درد قلب و روح را فاسد می سازد. اين مرضها نه تنها درد ندارد، بلكه ظاهر بخشى نيز دارد: مجالس و محافلى كه به غيبت می گذرد خيلى گرم و شيرين است! حب نفس و حب دنيا كه ريشه همه گناهان است لذتبخش می باشد! (کتاب جهاد اکبر،صفحه ۵۲) مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
حداقلی نباشیم... قاتل خاموش همه بچه های هیئتی و مسجدی آدمهای حداقلی هستند. کسی که توی جبهه مقابل هست وضعیتش مشخصه اما آدم حداقلی بدون اینکه خودش مطلع باشه و با نیت خیر، داره از پشت خنجر میزنه... مصادیق برای معرفی حداقلی ها زیاد هست. مثلا یه مربی از این که میبینه متربیش میاد مسجد و اهل هیئت هست و... راضی میشه و دیگه تمرکز کمتری روی اون متربی داره و وقت کمتری براش میزاره البته در نوع پیشرفته حداقلی بودن ممکنه خیلی بیشتر تمرکز کنه روش و وقت بزاره اما همه اون وقت و تمرکز برای: 1. جدا نکردن متربی از خودشه 2. برای استمرار اومدنش تو همون هیئت و مسجد و در واقع چیز مفید دیگه ای یادش نمیده. کمیت رو زیاد میکنه اما کیفیتی در کار نیست. نهایتا هم ممکنه طرف وقتی پشت لبش که سبز شد کلا تغییر کنه و خون اعتقاداتش بریزه چون پی و شالوده نداشته. خب پس یه جای کار داره میلنگه و اونم اساس کاره... تو رساله های عملی نوشته اصول دین تقلیدی نیست. یعنی هر مسلمونی اول باید اصول دینش براش اثبات بشه بعد به احکام عمل کنه. (پیدا کنید کسی رو که در خانواده یا مسجد اول براش اصول اعتقادات رو ثابت کرده باشن بعد گفته باشن نماز بخون وقتی میای مسجد...) حالا خودتون نگاه کنید برخی آدم های حداقلی که متاسفانه از تصمیم گیران کلان فرهنگ، تربیت و آموزش این مملکت هستند چه بلایی سرمون آورده... بگذریم... باید هواسمون باشه اگه به کسی میگیم یا حسین(ع) دو برابر باید تلاش کنیم که بفهمونیم حسین(ع) کیه، تا حسین رو دوست داشته باشه و بگه یا حسین(ع). اگه تو مسائل سیاسی بهش خط میدیم ده برابرش باید سند و مدرک بیاریم تا کار محکم باشه. خلاصه کنم اولین و شاید بزرگ ترین مشکل حداقلی ها ظاهر بینی هست. همین که دید ظاهر کار قشنگ شده کار رو تمام شده میدونه و میره سراغ کار بعدی. در صورتی که زور اصلی رو باید جای دیگه میزد. یک حداقلی: دید سیاسی به کسی بده 👈 اون دید سیاسی با دو تا سوال چالشی به باد میره ذکر یاد کسی بده 👈 میشه لقلقه زبان تقوا به کسی بده👈 با یه تق وا میره پس بیایید به کم راضی نباشیم. به قشنگی ظاهر کار دلخوش نشیم از کنا ضعف ها بی توجه رد نشیم بیایید حداقلی نباشیم... ✍حسام زینتی مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
✅سه تهدید جدی تشکیلاتی برای مجموعه ها 1⃣دلسوز نبودن بعضی اعضا نسبت به دیگر اعضا: يعني شخص نسبت به همسنگرش بي توجهي میکند، به عنوان نمونه فلان مسؤل مجموعه در طول هفته بشدت درگير ميباشد و ديگر مسؤلان که امکان دارد بيکار باشند به اين مسئله توجهي ندارند و بي تفاوت نظاره گر هستند تا تمام انرژي اون شخص تخليه بشه, عدم توجه به اين مسئله به صورت بلند مدت باعث فرسايش شخص خواهد شد. 2⃣مديريت زمان نداشتن: به عنوان نمونه اعضا ، مدت زيادي از وقت خود را صرف بحثهاي بي اساس و بدون نتيجه ميکنند و اين مسئله امکان دارد در جلسات مهم اعضا هم اتفاق بيفتد. 3⃣کم رنگ شدن معنويت در تشکیلات: دوری از هیئت های عزاداری هفتگی ، دوری از قرآن و ادعیه ، عدم بهره گیری از استاد اخلاق و... مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
تربیت شابلونی 💢 از فاجعه های تربیتی زمانه ما می توان از یکسانی تربیت دختران و پسران یاد کرد. ⭕️ ما در تربیتمان شابلونی عمل کرده، با دو خلقت متفاوت خدا یکسان عمل می کنیم. ❌ دختران ما همان درس های پسران را می خوانند و بعد هم مهندس می شوند و تحصیلاتی چون پسران برای خود برمی گزینند و از حکمت خلقتشان که مادری است رفته رفته فاصله می گیرند و تن به هر شوهری نمی دهند و حوصله فرزند آوری و فرزند داری ندارند و... و این مشکلات فراوانی به بار آورده و می آورد که ما شاهد یکی از آنها که شیوع طلاق بی رویه هست می باشیم. ♨️ با تربیت شابلونی، دختران بازی خورده کاراته، فوتبال، رانندگی کامیون، مهندسی و کارهای سنگین دور از خلقتشان را آرزو می کنند و از خانه و خانه داری می گریزند. 🔸 حضرت امیرالمومنین علی (ع) درباره تفاوت های بایسته خلق و خوی زنان و مردان فرمودند : ✿ برخی از نيكوترين خلق و خوی زنان، زشت ترين اخلاق مردان است، مانند : تكبر و به خود باليدن، ترس، بخل. ☣ هرگاه زنی متكبر باشد، بيگانه را به حريم خود راه ندهد، ☣ و اگر بخيل باشد، اموال خود و شوهرش را نگهبان است، ☣ و چون ترسان باشد، از هر چيزی كه به آبروی او زيان رساند فاصله می گيرد. 📚 نهج البلاغة ، حکمت ۲۳۴ . 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🔆 افسوس که با ترک فرهنگ غنی اهل بیت علیهم السلام دچار وضعیت نابسامان فعلی شده ایم. کاش ✅ پژوهشگران بیشتر به این موضوع بپردازند. و کاش ✅ مدیران مدارس و مراکز تربیتی دختران از همرنگی با جماعت و فرهنگ غرب، فاصله گرفته، هماهنگی با مکتب اهل بیت علیهم السلام را محقق سازند. ••✾•🍃🌺🍃•✾•• مربےمحور،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
روزمرّگی یا روزِ مرگ تشکّل آدمی ذاتاً در پی نوآوری و دوری از کُهنگی و روزمرگی است. شرکت‌های مختلف تولید نیازمندی‌ها معمولاً برای جذب و نگه‌داشتن مشتری ادعای «نو» بودن فرآوردة خود را دارند. خداوند که پدیدآورنده انسان و دیگر موجودات عالم هستی است اولین نوآورنده در عالم است. طبق دیدگاه حرکت جوهری، شاهکار فلسفی ملاصدرا، عالم مادّه همواره در حال آفرينش است و لحظه به لحظه از مبدأ هستی، فيض وجود را دريافت مي‌کند. زيرا هر پديدة مادّی در ذات و جوهر خود دگرگون‌شونده است و وجود آن در هر لحظه غير از وجود آن در لحظة ديگر است، و در واقع هر لحظه وجودی تازه به او افاضه می‌شود.  شاخص و پیشرفت را در حدیثی از امام صادق علیه السلام می‌توان به روشنی مشاهده کرد: «هر كه دو روزش يكنواخت باشد مغبون است و هر كه فردايش بدتر از امروزش باشد فريب‌خورده است و هر كه كاستي‌هاى خود را جستجو نكند پيوسته در كاستى ماند و هر كه كاستى‌اش بپايد مرگ برايش بهتر است» بحار الأنوار: ۸/۲۷۷/۱۱۳٫  پس اهمیت اندیشة پیشرفت و به‌روزرسانی و رفع عیوب اخلاقی و رفتاری به اندازه‌ای است که امام صادق علیه السلام خلاف آن را مساوی با مرگ می‌دانند. کارکرد بیرونی تشکل نیز به همین گونه است و آن روز که تشکلی به روزمرگی دچار شد، همین روز مرگ آن است. ✍ نویسنده: ابوذر کمال مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
روحیه تشکیلاتی ما اکثرا در فعالیتی مثل مجموعه های تربیتی، مدرسه، موسسه و یا یک هیئت و گروه مذهبی به کار جمعی مشغولیم؛ اما قواعد و رفتارهای متناسب آن را شاید نمی شناسیم!! در نتیجه نیروهایمان صرف 🔸خنثی کردن یکدیگر، 🔸غیبت و 🔸آزار هم و... صرف می شود و در نهایت حرکت رو به جلویمان بسیار کند است. 🍁اگر پذیرفته ایم در جمعی کار کنیم؛ نباید قوانین و ارزشهای مجموعه را نادیده بگیریم و کاری که خودمان دوست می داریم و درست می دانیم را انجام دهیم. این تک روی در کار جمعی یعنی نابودی کار جمعی. شرط اول کار جمعی پذیرش مافوق و مجموعه است. اگر از این روحیات نداریم کار جمعی نکنیم چرا که می رنجیم و می رنجانیم. ☄در عوض رمز تشکلهای مخالف همین تبعیت سازمانی و همراهی حداکثری است. مربی محور، نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
یک آسیب شایع تشکیلاتی در هر تشکل افرادی هستند که با عنوان نسل اول یا موسسین شناخته می شوند که ارتباط با نسل اول جذب شده در مجموعه هم با همین افراد بوده است اما با گذشت زمان که مخاطب اول جای خود را به نسل بعد از خودش می دهد، موسسین سنشان بالا می رود و دیگر نمی توانند آنطور که باید به مخاطب رسیدگی کنند ولذا نگهداشت مخاطب با مشکل مواجه می شود که در نهایت این مسئله می تواند موجب از کار افتادن مجموعه شود. شاید دیده باشید که بسیاری از مجموعه ها، مساجد، پایگاه ها و... در برهه ای بسیار عالی عمل میکنند ولی با گذشت چند سال به رکود و سکون می رسند. اما اگر تشکل بخواهد به حیات خود ادامه دهد باید افرادی را همواره به عنوان خود تربیت کند. البته این نکته اساسی است که حتما نمی گوییم افراد در تشکل بمانند و ساختار را حفظ کنند بلکه آنچه مهم است این است که همان عاملی که باعث به وجود آمدن تشکل شده است، همان در اعضا درونی شود تا آنها در هر موقعیتی که بودند اهداف تشکل را دنبال کنند و خود را همچنان یک عضو بدانند نه اینکه ارتباطات، به خاطر زنده شدن خاطرات و یاد گذشته ها باشد. مربی محور، نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
غرور آفت تشکیلات 🔸علمای اخلاق می‌گویند از سنن لایزال الهی، به خاک مالیدن دماغ «مغرور» است. حال اگر فرد یا افرادی که عضو تشکیلاتی هستند یا در زندگی شخصی خود دچار غرور شوند، کار تشکیلات یا زندگی شخصی‌شان زمین می‌خورد. 🔸مثال‌های بسیاری از به زمین خوردن کار تشکیلات در سطح ملی، محلی و... وجود دارد. عملیات کربلای ۴ یکی از این نمونه‌هاست. فرماندهان جنگ که حساب زیادی روی طرح عملیات، نیروها و تجهیزات تازه خریداری شده کرده بودند، حساب همه چیز را کرده بودند الّا این سنّت الهی. پس افزایش غرور در فرماندهان مساوی با شکست عملیات و وارد شدن خسارات بسیار جانی و مالی شد. 🔸درون یک تشکیلات یا زندگی هم غرور سبب بسته شدن گوش و چشم مغرور شده و سبب می‌شود تشکیلات یا فرد به هدف خود نرسیده و حتی به عقب برگردد. 🔸تفسیر سوره عصر نیز در این زمینه کاراست: «إنّ الانسان لفی خسر... و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر» (همه آدما در زیان هستند... مگر کسانیکه همدیگر را به حق و صبر توصیه می‌کنند.) 🔸ادم مغرور به توصیه هیچکس گوش نداده و به نشانه‌هایی که پیش از شکست، خدا به انسان نشان می‌دهد توجه نمی‌کند. در نتیجه ضرر کرده و دچار خسران می‌شود. خسران هم در زبان عربی به معنای «زیان در اصل سرمایه» است. یعنی نه تنها سودی نمی‌کند بلکه فرد مغرور داشته‌های فعلی خود را نیز از دست می‌دهد. مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
به سراغ باید رفت… هر چقدر که چشم و گوش مخاطب زیر بمباران زبان شما قرار گیرد و با هر قالبی از یک همایش تا یک نشریه وی را خطاب قرار دهید، باز هم مخاطب دوست دارد که دنبال کسی بگردد که بیش از "زبان"، "گوش" باشد. دنبال کسی می گردد که حرفهایش را بشنود و در مورد خواسته هایش با وی بحث نماید. سنگینی عمده ای که یک باید روی دوش خود احساس نماید، همینجاست. باید گوش شد و شنید تا مخاطب را به حرف آورد و تخلیه کرد. کسی که تخلیه شده باشد مانند فرد گرسنه ای است که غذا می خواهد. حال اگر توی دغدغه مند فرهنگی حرفت را به این فرد گرسنه و تشنه ی حرف جدید تر و بهتر ارائه دهی، قطعا بهتر و بیشتر می پذیرد.  اما برای این به سراغ رفتن یک آمادگی لازم است؛ و آن آمادگی برای سخن گفتن و حرف زدن است اینبار،‌زبان ما باید انحصارا در زبان تن خلاصه شود و از دهانمان به گوش مخاطب برد. بنابراین مقدمه به سراغ رفتن، آمادگی برای سخنوری و صحبت کردن است. مسئول فرهنگی ای که خود توان سخن گویی و سخن وری نداشته باشد احتمال زیاد در مواجهه با کف مجموعه کُمیتش لنگ خواهد زد. به همین دلیل مسئول فرهنگی خود و کسانی که در مجموعه به کار فرهنگی مشغول هستند را باید روزانه و حتی ساعت به ساعت تغذیه فرهنگی نماید. مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
افراد تشکیلات‌سوز چه می‌کنند؟ ✴️ اثر افراد تشکیلات‌سوز در یک کلام «انسجام‌زدایی» است. حتی حضور این افراد و گفت‌وگوهای این دسته باعث تشطط و دلسردی نیروها می‌شود. زیباترین شاهد این مدعا بیان حضرت علی در خطبه 29 نهج‌البلاغه است: سخنان(لاف و گزاف)تان سنگ‌های سخت را نرم می‌کند… یکی از راه‌های مقابله با این آفت خالص‌سازی است. فرایند خالص‌سازی راهکاری برای به ثبات رساندن یک مجموعه است. این تعداد کم به تعبیر قرآن حتی بر گروه‌های باهیبت و پرطمطراق غلبه خواهند داشت. در این‌صورت هرچه فرایند خالص‌سازی در نیروهای یک تشکیلات قوی‌تر باشد، اطمینان از عدم ریزش‌های ناگهانی نیز بیشتر خواهد شد. راز اطمینان امام از اصحاب دو چیز بود: 1- آزمایش نیرو 2- تصفیه نیرو این خلاصه کلامی بود که امام حسین در شب عاشورا به خواهرش فرمود: «زینب کبری عرض کرد: برادر جان! آیا نیات اصحاب خود را آزموده‌ای؟ نگرانم که وقت درگیری و برخورد نیزه‌ها تنهایت گذارند! امام (ع) گریست و فرمود: هان! به خدا سوگند، ایشان را از خودم راندم و آزمودم، در آنان جز دلاوران و ارزشمندانی پایدار که به کشته شدن در رکاب من همانند کودک به شیر مادر مأنوس‌اند، حضور ندارند!» برای مقابله و مواجهه با مشکلات بیرونی، تصفیه درونی نیروها بسیار ضروری است. یک نیروی ناخالص می‌تواند سبب تشطط و سستی کلیه نیروها در مواقع بحرانی شود. ___________ مربےمحور،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
کار فرهنگی تک بعدی یک اشکال در کار فرهنگی، تربیتی عمل و اقدامات ، منتزع, محدود و جدا جدا است. تک بعدی در مقابل کارهای چند جانبه و چند رسانه‌ای که متاسفانه غربی‌ها در این زمینه خیلی دقیق و عمیق عمل می‌کنند. در خیلی از جاها ما و متولیان فرهنگی ما، انتظار دارند با یک عمل و نصب یک پرده یا تابلو و حتی تهیه یک فیلم و کتاب، اثر فرهنگی مورد نظر حاصل شود و به تعبیر مصطلح، فرهنگ‌سازی شود در صورتیکه، کار فرهنگی و تغییر باور، نیازمند به احاطه فکر و ذهن افراد است و باید بتواند توجهات را آنگونه جلب نماید که فرد با همه وجود ضرورت آنرا احساس کند و قطعا این با یک تذکر و تلنگر بدست نمی‌آید و یک تذکر برای آن کافی نیست.  نبود اقدامات مکمل و محدود بودن خیلی از فعالیتها به روش‌های تکراری و کلیشه‌ای ، بخشی از مشکلات کار فرهنگی ماست که اگر بخواهیم از اتفاقات و اقدامات نقیض آن صحبت کنیم و یاد آور شویم که در خیلی از جاها ما بدلیل عدم مدیریت مناسب فرد را با تناقض و تعارض روبرو می‌کنیم، این خود مشکل دیگری است. در مدرسه یک چیزی به دانش آموز عرضه می‌شود که در خانه، محیط، تلویزیون و ... چیزهای دیگر. آشکار بودن پیام و عرضه ناشیانه به اضافه روشهای شناخته شده در خیلی از زمینه‌ها جواب لازم را نمی‌دهد اما متاسفانه ما در عرصه فرهنگی تربیتی خیلی اوقات مستقیم، بی استدلال و بی زمینه پیامی را عرضه می‌کنیم و انتظار داریم مخاطب بی هیچ مشکل بپذیرد و باور کند. نه با قبل آن کار داریم و نه از بعد آن می‌پرسیم. بدون عرضه مبانی، فلسفه، اصول و منطق بحث و حتی بدون دادن وقت و فرصت برای تامل و تدبر، توقع داریم در مخاطب اثر بگذاریم. به این اشکال باید نبود تقسیم کار و بهره نگرفتن از ظرفیت‌های مختلف پیام رسانی و عدم کنترل بر فعالیتها را نیز اضافه کرد که در آن صورت، هم با کارها و فعالیتهای تکراری روبرو می‌شویم و هم خلاءهای جدی و اساسی در روند اقناع سازی بوجود می‌آوریم. یعنی چون بر کارهای فرهنگی و تربیتی مدیریت واحد و راهبردی صورت نمی‌گیرد و حتی نظارتی بر فعالیتها و عملکرد ها دیده نمی‌شود، در طول سال و یا در سالیان متمادی به اموری مشغول هستیم که گاه در چند جا و چند مجموعه در حال تکرار است و هیچ یک به این فکر نیفتاده‌اند که در این مدت چه اثراتی بوجود آمده و چه خلاء های فکری، اعتقادی ای ایجاد شده؟ کمتر از خود می‌پرسیم که آیا اقدامات ما مورد پذیرش و باور افراد واقع شده یا خیر؟ مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
خودمحوری ممنوع🚫 🔻قرار است مجموعه ی ما ، یک مسئول داشته باشد ، یک جانشین و چند معاونت... 🔻و قرار است معاونت های ما ، نیروهایی را زیر بیرق معاونتشان به صورت مجزا و در راستای موضوع آن معاونت ، کنند. ⛔️آسیب اینجاست که گاهی ، برخی معاونت ها می شوند قسمتی جدا از تشکل... 👌فراموش نکنیم که همه ی ما عضو یک مجموعه ایم. 📌پس هم در معاونت ها کار می کنیم و هم مراقبیم که از اصل مجموعه ، سوا نشویم... مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
قرارگاه راهبردی جوانان مومن و انقلابی🇮🇷
برای دهه فجر چه کنیم؟! تقریبا از الان همه مجموعه ها آماده ی برگزاری یک مراسم انقلابی میشوند. مراسم
🔰برای دهه فجر چه کنیم؟! (ویژه مدارس و مراکز فرهنگی) اواخر دی ماه که میشود ، فضای کشور رو به خاطراتی از دهه پنجاه می‌رود و با شنیدن سرود های انقلابی و نوستالژیک یادمان می افتد که به دهه فجر رسیده ایم! اگر نگاهی گذرا به این چند دهه فجر داشته باشیم ، متوجه خواهیم شد فعالیت های پرورشی ما در این چند دهه عمق نداشته و سطحی عمل شده است . خلاقیت و ابتکار بایگانی شده است و دنبال تجملات و حواشی رفته ایم. به جای تبیین اهداف اساسی انقلاب ، تلقین و تزریق را برگزیده ایم و به جای ویژه مراسمات که محتوای آن مفاهیم اساسی انقلاب اسلامی باشد رو کرده ایم به مسابقات ماست خوری و ... . اما باید ایده داشت و با دست پر صحبت کرد . گفتیم باید جایگزینی انجام دهیم ، اما چه چیزی مناسب است و چه کاری انجام دهیم؟! خب میتوان دو مدل سخن گفت ، یکی آن که ماهی گرفت و داد ، دوم آن که ماهی گیری یاد داد . روش نخست مثل تمام برنامه های روزانه فقط کافی است سرچی انجام شود و برنامه ها را برگزار کنیم . و در روش دوم باید فکر کرد ، کرد ، کرد ، کرد و بعد در مرحله ی اجرا قرار گرفت . اما روش اول روشی آسان است ولی سطحی است ، اما در روش دوم صبر مهم است ولی نتیجه ی آن عمیق و نتیجه آن حق انتخاب است ، و اگر با شیب ملایم همراه باشد ، میشود آن را یکی از راه های نیرو سازی برای انقلاب دانست . به نظر می رسد در فضای کنونی انقلاب و با توجه به حساسیت های ایجاد شده باید نسلی انقلابی تربیت کرد که این امر جز با صبر و شکیبایی حاصل نخواهد شد . اگر قرار است نشریه ای تولید شود ، اگر قرار است گروه سرودی ایجاد شود ، و اگر قرار است نیرویی استفاده شود باید یادمان باشد که این نیرو را اول باید تربیت انقلابی کرد و بعد از آن ، استفاده کرد . تربیت انقلابی یعنی ، ایجاد نیرویی مومن ، پایبند به انقلاب و اصول و موازین آن و همچنین نیرویی که در تربیت آن از مولفه های تزریق و تکثیر استفاده نشده و او کم کم و آرام آماده شده است .... ✍مصطفی کریمی مـــــربی محـــــور؛ نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی https://telegram.me/joinchat/AAAAADxoR9Yw2D0z3_3oIA
خودسازی در کار فرهنگی.pdf
1.64M
جروه خودسازی در کار فرهنگی خودسازی در کار فرهنگی گمشده ی اصلی فعالیت های فرهنگی مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
4_137454475483808006.pdf
2.92M
وابستگی شدید عاطفی نوجوانان(و جوانان) به همجنس 🔵 آسیب شناسی و درمان ✅وابستگی شدید برخی نوجوانان(وجوانان) به هم جنس از جمله مشكلاتي كه برخی مربیان مطرح مي كنند وابستگي شديد عاطفی بین دو متربی و يك احساس عاشقانه (همانند احساس يك پسر به دختر معشوقه اش) نسبت به هم جنس خودشان مي باشد که بیشتر در نوجوانان و گاهی جوانان دیده میشود. پاسخ را در فایل PDF مطالعه بفرمایید. مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
چرا برخی تشکل ها دچار روزمرگی می شوند!؟ یکی از مهمترین عوامل روز مرگی در فعالیت های فرهنگی گم کردن هدف است. تشکل هایی که از اهداف خود غافل شده و صرفاً به اتفاقات و جریانات روز مره مبتلا می شوند. چه بسیارند تشکل هایی که قرار بود مثلا در کار تربیتی حرکت کنند، اما اکنون اگر فعالیت های خود را ارزیابی کنند هشتاد درصد فعالیتشان تولید کتابچه و نشریات مناسبتی است. گاهی لازم است جلسات سالیانه تشکیل داد و نمودار پیشرفت در جهت رسیدن به اهدافی که برای آنها دور هم جمع شدیم را بررسی کنیم؛ البته تغییر اهداف و سیاست در صورتی مذموم است که ناخودآگاه باشد و اگر این تغییر بنا بر مصلحت یا ضرورت باشد، تغییر تاکتیکی و در صورت صحیح بودن قطعا ممدوح است. امام خامنه ای در این زمینه می فرمایند: «باید روشن باشد که اصلا کار فرهنگی را برای چه هدفی انجام می دهیم، بعد هم توجه کنیم که کار واقعا ناظر به آن هدف و متوجّه به آن جهت باشد. این نشانه کار فرهنگی درست است». مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
آسیب شناسی تشکیلات «من تلخی برخورد را به شیرینی برخورد ترجیح می‌دهم.» یک وجود تعارف و رودروایستی بین اعضا هست. گاهی اوقات ما با مطلبی، اقدامی، برنامه‌ای، بیانیه‌ای و... موافق نیستیم ولی به دلیل وجود تعارفات نادرست بین خودمان و سایر اعضا و تشکل، به جای اعلام نظر و در هنگام تصمیم‌گیری، به رایزنی، درددل، سخن‌فرسایی و گفت‌وشنود بی‌فایده، پس از تصمیم‌گیری و اجماع، می‌پردازیم و این امر اگر ادامه پیدا کند، آغازی خواهد بود بر و تشکل! مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
سه نکته مهم تشکیلاتی ➕بازخورد لحظه ای مسلما در هر کار تشکیلاتی به اقتضاء افراد و سلایق آنها،‌ اختلافاتی پدید می آید. هر چقدر این اختلافات بیشتر شود، کدورت هایی در آنها نقش می بندد. هنر رهبر تشکیلات این است که نگذارد این کدورت‌ها به کینه های درونی تبدیل شود. راه حل آن هم در بازخورد کوتاه مدت یا لحظه ای است. به این معنا که هر موقع احساس کرد که اختلاف و تنش بین دو نفر بالاگرفت بعد از جلسه به صورت انفرادی یا داخل جلسه شفاف سازی کند که منظور اصلی این نیست که ما دشمن هم دیگر هستیم و به نحوی سوء تفاهم ها را از بین ببرد. این کار به مثابه پاک کردن غبار روی شیشه عینک است که اگر سریع برطرف شد عینک شفاف می شود ولی اگر بیشتر و بیشتر شد ممکن است غبارها رسوب کند و شفافیت آن را از بین ببرد. مطلب دیگری که در این زمینه ممکن است بوجود آید این است که عده ای از بیرون از تشکیلات شایعه هایی بوجود آورند. در این شرایط باید به محض مطرح شدن چنین شایعه هایی آن را در تشکیلات مطرح کنید و شفاف سازی نمایید. چرا که انبار شدن این چنین شایعه هایی به عوض شدن نگرش افراد تشکیلات حتی آنهایی که در حلقه اول هستند،‌ منجر می شود. ➕بازخورد بلند مدت هر حرکت تشکیلاتی پس از مدتی احتمال حرکت در مسیری غیر از مسیر اصلی که برای خودش تعریف کرده است، را دارد. لذا نیازمند جلساتی است که هر مثلا دو ماه یا سه ماه یکبار برگزار شود و در آن مروری بر حرکت تشکیلات از ابتدا تا اینجا و نگاهی راهبردی به کارهای انجام شده و کارهایی که در آینده قرار است انجام بشود،‌ صورت گیرد. از جمله ثمرات چنین جلساتی این است که به صورت مستمر افراد تشکیلات را از حالت رخوت نجات می دهد و به نوعی انرژی مضاعفی برای ادامه کار پیدا می کنند. ➕تولید محصول اگر خروجی یا محصول خاصی از فعالیت های خود در نظر داشته باشید تلاش در جهت رسیدن به اهداف برایتان ملموس تر خواهد بود. برای همین هر برنامه ای برگزار می کنید روی این قسمت خیلی تأکید کنید. کف این یک گزارش تجربه نگارانه است. مثلا اگر جلساتی سلسله ای است می توان یک کتاب یا جزوه به عنوان خروجی از آن در آورد. لذا در هر کاری هرچند به نظر کوچک باشد باید روی محصول آن فکر شود. وقتی هدف من ملموس باشد، می دانم در چه جهتی باید تلاش کنم ولی وقتی هدف خیلی کلی و پرت شد، گم می شوم. ‌╭━━━⊰◇⊱━━━╮ @javaan_enghelabi🇮🇷 ╰━━━⊰◇⊱━━━╯
مراقبت از مقام عضو شهید بهشتی آیا ده نفر آدم دور هم با یک اسم و اساسنامه جمع شوند کار تمام است؟ 🔹گاهی می بینیم یک مرتبه در گوشه تشکیلات یک نوع دید پیدا می‌شود، وقتی دنبال می کنیم به یک آقا یا خانمی منتهی می‌شود که او با یک سوءظن و بدگمانی و خودرأیی وارد یک جو پاک تشکیلاتی شده است و اتفاقا اینجور است که هر قدر جو تشکیلات پاک تر باشد، آسیب پذیرتر است و یک مرتبه این آسیب توسعه پیدا می کند. 🔹هریک از ما وظیفه داریم که ضعف های شخصی خود را سخت مراقبت کنیم. یک نفر تا بیرون یک تشکیلات هست، ضعفش شخصی است. وقتی وارد تشکیلات می شود، ضعف شخصی اش همراه با یک نوع امکان سرایت و سوار بر یک مرکب تیزپا و تندرو است. در تشکیلات، گسترش ضعف ها ممکن است خطرناکتر و شدیدتر باشد و به همین دلیل مراقبت از این ضعف های شخصی افراد لازم است. سوءظن ها، بدگمانی ها، بدتفسیرکردن ها، اینها همه از چنین ضعف هایی هستند و باید خیلی مراقبت کنیم. 🔹برای اینکه این ضعف ها تا ضعف شخصی است یک گناه است، ولی وقتی در یک جمع باشد هم گناه مضاعف است و هم عقابِ آن دنیایش مضاعف است. چراکه نتیجه زحمات فراوان انسان های تلاشگر در راه خدا با یک همچنین ضعف هایی به در می‌رود و خبط و ضایع می‌شود و تلاش های انسان در آن دنیا هم به هدر می‌رود. برای ما "عضو" مقام سنگینی است. برای این است که یک وقتی از خودش سوال می کنند و یک وقت از خودش و هزاران نفر دیگر سوال می کنند که چرا اینها را به تباهی کشاندی؟ 🔹ایجاد چنین تشکیلاتی از نعمت های بزرگی است که چنان ساده و آسان هم به ما دست نخواهد داد. خیلی دشوار است و خیلی زحمت دارد و خیلی افت و خیز دارد... ما خیال می کنیم که داشتن یک تشکیلات اسلامی کار آسانی است و کاری ندارد که ده نفر آدم دور هم جمع شوند و یک اسم و اساسنامه، یک نمودار تشکیلاتی و تمام شد! ولی اینطور نیست! 🔹اگر به تجربه های شخصی تان بنگرید می بینید که مشکل بزرگ، داشتنِ یک تشکیلات در درون یک یک ماست! ما به این آسانی ها انسان نمی شویم؛ بر سر راهِ انسان شدنمان صدها عقبه وجود دارد که «فلا اقتحم العقبه» (بلد: 11)! صدها تنگه وجود دارد و تا وقتی که بخواهیم از این تنگه ها عبور کنیم، اولا باید تنگه ها را بشناسیم؛ ثانیا باید توانایی اش را داشته باشیم و تازه از یک تنگه که عبور می کنیم خیال نکنیم که تمام شد، تنگه های سخت تر بر سرِ راهمان است و این تا لحظه ی مرگ انسان هست. 📚شهید بهشتی ـ مجله سروش شماره ۵ ۱۵ تیر ۱۳۶۱ ‌╭━━━⊰◇⊱━━━╮ @javaan_enghelabi🇮🇷 ╰━━━⊰◇⊱━━━╯
روحیه تشکیلاتی ما اکثرا در فعالیتی مثل مجموعه های تربیتی، مدرسه، موسسه و یا یک هیئت و گروه مذهبی به کار جمعی مشغولیم؛ اما قواعد و رفتارهای متناسب آن را شاید نمی شناسیم!! در نتیجه نیروهایمان صرف 🔸خنثی کردن یکدیگر، 🔸غیبت و 🔸آزار هم و... صرف می شود و در نهایت حرکت رو به جلویمان بسیار کند است. 🍁اگر پذیرفته ایم در جمعی کار کنیم؛ نباید قوانین و ارزشهای مجموعه را نادیده بگیریم و کاری که خودمان دوست می داریم و درست می دانیم را انجام دهیم. این تک روی در کار جمعی یعنی نابودی کار جمعی. شرط اول کار جمعی پذیرش مافوق و مجموعه است. اگر از این روحیات نداریم کار جمعی نکنیم چرا که می رنجیم و می رنجانیم. ☄در عوض رمز تشکلهای مخالف همین تبعیت سازمانی و همراهی حداکثری است. ‌╭━━━⊰◇⊱━━━╮ @javaan_enghelabi🇮🇷 ╰━━━⊰◇⊱━━━╯